" رونوشت از مطلبی که در هفته نامه شکوفه های زیتون به چاپ رسید ."
به گزارش سرویس ورزش شکوفه های زیتون، نشست هم اندیشی و بررسی مشکلات هیئت گُلف شهرستان رودبار با حضور اعضای این هیئت در رودبار تشکیل شد.
رئیس هیئت گُلف شهرستان رودبار در حاشیه این نشست در گفتگو با سرویس ورزش شکوفه های زیتون، به توانمندی های ورزشی شهرستان رودبار اشاره و اظهار کرد: استعدادهای توانمند و ناشناخته ای در حوزه های مختلف ورزش شهرستان وجود دارد که می بایست بیشتر به آن پرداخته شود. خانم نوروزی با بیان اینکه در زمینه ورزش گُلف در شهرستان رودبار بسیار ضعیف عمل شده است، یادآور شد: رودبار در زمینه ورزش گُلف استعدادهای خوبی دارد، اما از داشتن زمین مناسب و استانداردهای لازم در این زمینه ورزشی محروم است.
وی با بیان اینکه ورزشکاران شهرستان انتظارات زیادی از مسئولین ندارند، گفت: تجهیز امکانات و فراهم نمودن بستر ورزش تنها خواسته ورزشکاران رودباری است. رئیس هیئت گُلف شهرستان رودبار با بیان اینکه گُلف رودبار زمین ندارد، ابراز کرد: از مسئولین ذیربط انتظار داریم زمین متناسب با استانداردهای ورزش گُلف، جهت تمرین و برگزاری مسابقات برای گلف بازان رودباری اختصاص دهند. خانم نوروزی یادآور شد: پارک شهید چمران رودبار مکان مناسبی برای برگزاری تمرین و مسابقات مینی گُلف بوده لذا انتظار می رود مسئولین شهری و شهرداری رودبار نسبت به اختصاص این پارک به هیات گلف از هیچ کوششی دریغ نکنند.
وی در پایان با اشاره به وجود نشاط و شادابی در گُلف، این ورزش را سبب نشاط روحی و روانی انسان دانست و بیان کرد: ورزش گُلف، ورزشی مُهَیج، هوشمند و دارای خلاقیت است. بازی گلف در فضای باز و عموماً در بین درختان و چمنزارها با پستی و بلندیهای طبیعی انجام میشود که این امر باعث آسایش و آرامش درونی فرد میگردد. وجود حداکثر اکسیژن و نور طبیعی در محل بازی گلف به ارگانیسم بدن این اجازه را میدهد که کلیه دستگاههای حیاتی به خوبی انجام وظیفه نموده و در این حالت طبیعتاً قدرت اندیشه و تصمیمگیری به مراتب بیشتر از زمانها و مکانهای دیگر است.
منبع : شکوفه های زیتون
رمان:عشق به سبک من
نوشته:رها
فصل : 6
........................................................................................
شکوفه در حالیکه میخندید:خب دیگه مینا جون با اجازتون دو تا اتاق این جوونا رو یکی کنیم .....
_هرجور صلاح میدونی شکوفه جان
چه زدوم با هم عیاق شدن ... مینا جون و شکوفه جون ..... دوستی مادر زن و مادر شوهر چه شود؟
شکوفه جون انگار دست بردار نبود این دفعه نوبت بابا بود که ازش اجازه بگیره :اقای کامیاب اجازه میفرمایید؟