همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

رجعت و زنده شدن افراد خاص در آخرالزمان

خداوند به هنگام ظهور امام زمان(ع)، حضرت مهدی(ع)، گروهی از شیعیان را که پیش از قیام آن حضرت از دنیا رفته اند، به دنیا باز می‌گرداند تا آنان به پاداش یاوری و همراهی و درک حکومت آن وجود مقدس نائل آیند و. . . 

حجت الاسلام حسین الهی نژاد، عضو هیات علمی پژوهشکده مهدویت و آینده پژوهی در یادداشتی به بررسی مفهوم رجعت در منابع اسلامی پرداخته است.

رجعت از جمله باورهایی است که در میان معتقدین به منجی مطرح است یعنی الب پیروان ادیان ابراهیمی به این مسئله اذعان و اعتقاد دارند رجعت که به معنای بازگشت در پایان تاریخ تفسیر می‌شود در قرآن و روایات اسلامی با واژه‌گانی نظیر کره، رّد، حشر و ایاب، که همه این واژگان در معنای «‌بازگشت» مشترکند، استعمال شده است .[1]

مرحوم سید مرتضی در بیان معنای اصطلاحی رجعت می‌فرماید :

معنای رجعت چنین است که خدای تعالی به هنگام ظهور امام زمان(ع)، حضرت مهدی(ع)، گروهی از شیعیان را که پیش از قیام آن حضرت از دنیا رفته اند، به دنیا باز می‌گرداند تا آنان به پاداش یاوری و همراهی و درک حکومت آن وجود مقدس نائل آیند و نیز برخی از دشمنان حضرتش را زنده می‌کند تا از ایشان انتقام گیرد. چنانکه قرآن می‌فرماید

یمن درآستانه یک کودتا

تحرکات اخیر ژنرال علی محسن الاحمر فرمانده سابق منطقه شمال یمن و دیدارهای محرمانه وی با مقامات عربستان سعودی ونیز آماده باش برخی قبایل از وجود یک کودتای نظامی حکایت دارد.

علی محسن الاحمر "69 ساله" مرد شماره دو رژیم علی عبدالله صالح به شمار می رود، اما با آغاز تظاهرات خیابانی مردم یمن از علی عبدالله صالح دیکتاتور سابق جدا شد و به انقلابیون پیوست.
سر لشکر علی محسن الاحمر که وابسته به قبیله پرنفوذ حاشد است در طول 35 سال گذشته در کنار دیکتاتور سابق یمن نقش مهمی در سیاست داخلی و خارجی این کشور ایفا کرد. سرکوب جنبش جنوب یمن در سال
1994 ، و کشتار شیعیان حوثی از سال 2004 تا سال سال 2008 بخشی از اقدامات محسن لاحمر به شمار می رود.
وی که به" علی شیمیایی یمن " معروف است در سال 2006 به دستور عربستان سعودی برای سرکوب تظاهرات حوثی های یمن در شهر صعده از سلاح شیمیایی استفاده کرد. وی با کمک نیروی هوایی رژیم آل سعود مراکز تجمع حوثی ها را در تعز ، صنعا و صعده به شدت بمباران و صدها هزار نفر از حوثی ها را از شمال صنعا به سایر نقاط یمن کوچ داد.
پس از سرنگونی علی عبدالله صالح از قدرت در سال ،2012 علی محسن الاحمر به عربستان پناهنده شد و از آنجا به سازماندهی قبایل مسلح و ارتباط با مجموعه تروریستی القاعده در جنوب یمن پرداخت.
برآیند گزارش رسانه های عربی نشان می دهد که قبایل الخامری، حاشد، ارحب ،خولان ،حذام ،الغامدی و العنز
در شهرهای ابین، جوف ، صنعا ،ضالع و تعز به سلاح های نیمه سنگین مجهز شده اند.
جریان سازی های گسترده رسانه های وابسته به شورای همکاری خلیج فارس علیه شیعیان حوثی و کاهش شمار دیپلمات ها در سفارتخانه های غربی درصنعا نشان می دهد که یمن در آستانه یک تحول دراماتیکی خطرناکی قرار دارد. سناریوی پیش رو این است که قبایل وابسته به رژیم آل سعود در شمال یمن ابتدا در اعتراض به نفوذ گسترده حوثی ها، در بخشی از مراکز مهم شهرهای یمن تحصن خواهند کرد.
آنگاه نیروهای نظامی با کمک شیوخ قبایل به تدریج و به بهانه برقراری امنیت، در مراکز حساس شهر مستقر و مقررات رفت و آمد شبانه برقرار خواهند کرد.
در مرحله سوم رهبران شیعیان حوثی دستگیر و در یک دادگاه نظامی محاکمه خواهند شد و در نهایت پس از یک دوره انتقالی یکی از ژنرال های ارتش در نقش ناجی یمن ظاهر خواهد شد. در واقع سناریوی موجود مخلوطی از
سناریوی لیبی و مصر خواهد بود با این تفاوت که به دلیل بافت قبیله ای یمن ، سران قبایل پر نفوذ نیز در تغییرات داخلی یمن،نقش پررنگی ایفا خواهند کرد.
در حال حاضر برخی ژنرال های پر نفوذ یمن مانند سرلشکر مجلی احمد مجیدع المرادی فرمانده نیروهای ویژه، سرلشکر عوض محمد فرید رویس فرمانده دژبان مرکزی ، سرتیپ علی مثنی فرمانده نیروهای مکانیزه و سرتیپ حمود ناجی دارس فرمانده تیپ 23 مکانیزه در حال رفت وآمد به عربستان هستند.
ناظران سیاسی اعتقاد دارند که عربستان سعودی هرگز اجازه نخواهد داد شیعیان حوثی در کنار مرزهای این کشور در ساختار قدرت یمن ایفای نقش کنند به همین دلیل عربستان سعودی ترجیح می دهد تا با کمک همپیمانان منطقه ای خود و با چراغ سبز آمریکا و اروپا، سناریوی مصر و لیبی  را در یمن عملیاتی کند. لذا
یمن اکنون در حال ورود به یک مرحله "مصادره انقلاب" است زیرا عربستان شرایط فعلی یمن را که در آن حوثی ها بخشی از معادلات داخلی به شمار می روند بر نمی تابد.
در صورت وقوع یک کودتای نظامی در یمن این کشور در یک فرایند زمانی نسبتا طولانی شاهد نا امنی های بیشتری خواهد بود که ممکن است منجر به دخالت نظامی مستقیم عربستان شود.

انتظارات امام حسن مجتبی (ع) از شیعیان


۱. خدا محوری
از مهمترین انتظاراتی که تمام انبیأ و اولیأ از بندگان خدا، داشته‏اند و دارند این است که مردم در کارها و رفتارها خدا محور باشند و رضایت الهی و خداوندی را در تمام امور محور و اساس قرار دهند.

امام حسن مجتبی علیه‏السلام نیز که خود خدا محور و سراپا اخلاص بود، از امت اسلامی و شیعیان خویش توقّع و انتظار دارد که رضایت الهی را محور فعّالیت خویش قرار دهند. این توقّع را گاه با بیان زیان مردم محوری و خارج شدن از محور رضایت الهی ابراز می‏دارد، آنجا که فرمود:«مَنْ طَلَبَ رِضَی اللّهِ بِسَخَطِ النّاسِ کَفاهُ اللّهُ اُمُورَ النّاسِ وَ مَنْ طَلَبَ رِضَی النّاسِ بِسَخَطِ اللّهِ وَکَلَهُ اللّهُ اِلَی النّاسِ؛ هر کس رضایت خدا را بخواهد هر چند با خشم مردم همراه شود؛ خداوند او را از امور مردم کفایت می‏کند و هر کس که با به خشم آوردن خداوند دنبال رضایت مردم باشد، خدا او را به مردم وا می‏گذارد.»

و گاه فوائد خدا محوری و در نظر گرفتن رضایت الهی را به زبان می‏آورد و می‏فرماید: «اَنَا الضّامِنُ لِمَنْ لَمْ یهْجُسْ فی قَلْبِهِ اِلاّ الرِّضا اَنْ یدْعُوَ اللّهَ فَیسْتَجابُ لَهُ؛من ضمانت می‏کنم برای کسی که در قلب او چیزی نگذرد جز رضا[ی خداوندی]، که خداوند دعای او را مستجاب فرماید.»

راوی از حضرت امام حسن علیه‏السلام این مهمّ را چنین نقل می‏کند: امام حسن علیه‏السلام روز عید فطر بر گروهی از مردم گذر کرد که مشغول بازی و خنده بودند، بالای سر آنها ایستاد و فرمود: «اِنَّ اللّهَ جَعَلَ شَهْرَ رَمَضانَ مِضْمارا لِخَلْقِهِ فَیسْتَبِقُونَ فیهِ بِطاعَتِهِ اِلی مَرْضاتِهِ فَسَبَقَ قَوْمٌ فَفازُوا وَ قَصَّر آخَرُونَ فَخابُوا؛ به راستی، خداوند ماه رمضان را میدان مسابقه برای خلق خود قرار داده است تا به وسیله طاعت او برای جلب رضایت خداوند بر یکدیگر سبقت گیرند. مردمی سبقت گرفتند و کامیاب گشتند و دیگران کوتاهی کردند و ناکام ماندند.»

رسیدن به رضایت الهی آرزوی تمام انبیأ بوده است. لذا در روایت آمده است که «موسی علیه‏السلام عرض کرد: خدایا! مرا به عملی راهنمایی کن که با انجام آن به رضایت تو دست یابم. خداوند وحی کرد که‏ای فرزند عمران! رضایت من در سختی و گرفتاری تو است که طاقت آن را نداری. موسی به سجده افتاد و مشغول گریه شد...، سرانجام وحی شد که‌ای موسی! رضایت من در رضایت تو به قضا و تقدیرات من است.»

۲. فراگیری دانش
علم و دانش کلید خیرات و دستیابی به سعادت است. بدون دانش نه راه سعادت معلوم است و نه حرکت ممکن؛ به همین جهت از مهم‏ترین مأموریتهای انبیا در طول تاریخ، تعلیم کتاب و آموزش مسائل دینی و تربیتی بوده است. از مهمترین توقّعات امامان معصوم علیهم‏السلام از شیعیان این است که اهل دانش و فراگیری حکمت باشند.

امام حسن مجتبی علیه‏السلام فرمودند: «عَلِّمِ النّاسَ عِلْمَکَ وَ تَعَلَّمْ عِلْمَ غَیرِکَ؛دانش خود را به مردم بیاموز و دانش دیگران را یادگیر.»

خداوند تمام امکانات فراگیری دانش را در اختیار ما قرار داده است. لذا لازم است که از چشم و گوش و فرصتها بیشترین استفاده را ببریم و با فراگیری دانش، شک و شبهه را از دل و درون خویش بیرون برانیم.

امام حسن علیه‏السلام فرمود: «اِنَّ اَبْصَرَ الاَْبْصارِ ما نَفَذَ فِی الْخَیرِ مَذْهَبُهُ وَ اَسْمَعَ الاَْسْماعِ ما وَعَی التَّذْکیرَ وَ انْتَفَعَ بِهِ وَ اسْلَمَ الْقُلُوبِ ما طَهُرَ مِنَ الشُّبَهاتِ؛ به راستی، بیناترین دیده‏ها آن است که در خیر نفوذ نماید، و شنواترین گوشها آن است که تذکّرات [دیگران] را بشنود و از آن بهره‏مند شود و سالم‏ترین دلها آن است که از شک و شبهه پاک باشد.»

۳. اندیشیدن و تفکّر
علم و دانش آنگاه نتیجه‏بخش و ثمرده خواهد بود که با تفکّر و تدبّر همراه باشد. خواندن و فراگیری قرآن نیز آنگاه مفید و مثمر خواهد بود که با تدبّر و تفکّر همراه شود. از مهم‏ترین انتظاراتی که امامان ما از شیعیان خویش داشته و دارند، این است که اهل اندیشه و تفکر باشند. آنان این توقّع را با بیانهای مختلف ابراز نموده‏ اند.

امام مجتبی علیه‏السلام می‏فرماید: «اُوصیکُمْ بِتَقْوَی اللّه و اِدامَةِ التَّفَکُّرِ، فَاِنَّ التَّفَکُّرَ اَبُو کُلِّ خَیرٍ وَ اُمُّهُ؛ شما [شیعیانم] را به پروا پیشگی و اندیشیدن دائم سفارش می‏کنم؛ زیرا تفکّر پدر و مادر [و ریشه و اساس] تمامی خوبیها است.»

در جای دیگر فرمود: «عَلَیکُم بِالْفِکْرِ فَاِنَّهُ مَفاتیحُ اَبْوابِ الْحِکْمَةِ؛بر شما [شیعیان] لازم است که اندیشه کنید؛ زیرا فکر کلیدهای درهای حکمت است.»

راستی اگر امّت اسلامی بیشتر اندیشه و تفکّر می‏کردند و به آن عمل می‏نمودند، این همه عقب ماندگی و مشکلات نداشتند و این همه محل تاخت و تاز استعمارگران و ابرقدرتها قرار نمی‏گرفتند.
گاه دل مولا امام حسن علیه‏السلام بدرد آمده و با زبان گلایه اظهار می‏دارد: «عَجِبْتُ لِمَنْ یتَفَکَّرُ فی مَأْکُولِهِ کیفَ لا یتَفَکَّرُ فی مَعْقُولِهِ فَیجَنِّبُ بَطْنَهُ ما یؤذیهِ وَ یودِعُ صَدْرَهُ ما یرْدیهِ؛ در شگفتم از کسی که در [چگونگی استفاده از] خوراکیهای خود اندیشه می‏کند ولی درباره معقولات خویش اندیشه نمی‏کند. پس از آنچه معده‏اش را اذیت می‏نماید دوری می‏کند، در حالی که سینه [و روح] خود را از پست‏ترین چیز پر می‏کند.»

راستی در کدام مکتب و مذهب جز اسلام و تشیع پیدا می‏کنید که این همه بر علم و دانش، تدبّر و تفکر، اندیشه و تعقل سفارش و تاکید نموده باشند.

۴. تلاش و کوشش
فکر و اندیشه، و یا تامّل و تدبّر، آن گاه ارزش حقیقی و عینی خویش را نشان می‏دهد که منجر به عمل و تلاش و سعی و کوشش شود، وگرنه تفکری که منهای عمل باشد، ارزش واقعی نخواهد داشت. در واقع فکری مطلوب و کارساز است که به عمل و تلاش بینجامد.

یکی از انتظارات امام حسن علیه‏السلام این است که بندگان الهی در کنار علم و اندیشه، اهل تلاش و عمل باشند. آن حضرت فرمود: «اِتَّقُوا اللّهَ عِبادَ اللّهِ وَ جِدُّوا فی الطَّلَبِ وَ تِجاهِ الْهَرَبِ وَ بادِرُوا الْعَمَلَ قَبْلَ مُقَطِّعاتِ النَّقِماتِ وَ هادِمِ الَّذّاتِ، فَاِنَّ الدُّنْیا لا یدُومُ نَعیمُها وَلا تُؤمَنُ فجیعُها وَلا تَتَوَقّی مَساویها، غُرُورٌ حائِلٌ وَ سِنادٌ مائِلٌ؛ ای بندگان خدا! پرواپیشه باشید و برای رسیدن به خواسته‏ها تلاش کنید و از کارهای ناروا بگریزید و قبل از آنکه ناگواریها به شما روی آورند و نابود کننده لذات [یعنی مرگ] فرا رسد، به کار[های نیک[ مبادرت ورزید، پس براستی نعمتهای دنیا دوام ندارند و [کسی از] خطرات و بدیهای آن در امان نیست.[دنیا[ فریبکار زودگذر و تکیه گاهی سست و بی‏اساس است.»

نکته دیگری را که حضرت مجتبی علیه‏السلام علاوه بر اصل تلاش و عمل گوشزد می‏کند و انتظار دارد که به آن توجّه شود، این است که انسان هم باید برای دنیا کار و تلاش کند و هم برای آخرت. کلام نغز و دلنشین امام حسن علیه‏السلام در این باره چنین است: «وَ اعْمَلْ لِدُنْیاکَ کَاَنَّکَ تَعیشُ اَبَدا وَ اعْمَلْ لآخِرَتِکَ کَاَنَّکَ تَمُوتُ غَدا؛برای دنیایت چنان کار کن که گویا برای همیشه [در این دنیا] خواهی بود. و برای آخرتت [نیز چنان] سعی و تلاش کن که گویا فردا از دنیا خواهی رفت.»

طالب علمی به عالمی گفت: نیمه شبها و قبل از سحرها بیدار می‏شوم، درس بخوانم بهتر است و یا نماز شب؟ عالم در جواب او گفت: کاری کن که هم درس بخوانی و هم نماز شب. نه درس فدای نماز شب و عبادت شود، و نه عبادت فدای درس و منبر، نه کار بخاطر عبادات مستحبی و... کنار گذاشته شود، و نه عبادات واجب و مقداری مستحبّ بخاطر کار یا اضافه‏کاری به تأخیر افتاده و یا از دست برود.

۵. صبر و بردباری
از یک سو دنیا جای حوادث و مصائب است و از طرف دیگر، انجام عبادات و کنترل شهوات نیاز به قدرت و نیرو دارد، آنچه انسان را در مقابل حوادث و مصائب نیرومند و مقاوم می‏سازد، صبر و بردباری است و آنچه انسان را بر انجام عبادات نیرو و توان می‏بخشد، استقامت و پایداری است. و آنچه انسان را بر شهوات غالب و پیروز می‏سازد، صبر و پایداری است. از انتظارات مهمّ امام حسن مجتبی علیه‏السلام این است که شیعیان و پیروان او در تمام مراحل زندگی صابر و بردبار باشند، حضرتش در این زمینه دلسوزانه می‏فرماید: «جَرَّبْنا وَ جَرَّبَ الْمُجَرِّبُونَ فَلَمْ نَرَ شَیئا اَنْفَعُ وِجْدانا وَ لا اَضَرُّ فِقْدانا مِنَ الصَّبْرِ تُداوی بِهِ الاُْمُورُ؛تجربه ما و دیگران نشان می‏دهد که چیزی نافع‏تر از داشتن صبر، و زیانبارتر از فقدان بردباری دیده نشده است، صبری که بوسیله آن تمام [دردها و [امور درمان می‏شود.» راستی که باید گفت:
صد هزاران کیمیا حق آفرید کیمیایی همچو صبر، آدم ندید
امام مجتبی علیه‏السلام در کلام دیگری فرمود: «اَلْخَیرُ الَّذی لا شَرَّ فیهِ اَلشُّکْرُ مَعَ النِّعْمَةِ وَ الصَّبْرُ عَلَی النّازِلَةِ؛ خیری که شرّ ندارد، شکر در حال نعمت و بردباری در مقابل ناگواری است.»
کلید صبر کسی را باشد اندر دست هر آینه درِِ گنج مراد بگشاید
به شام تیره محنت بساز و صبر نما که عاقبت سحر از پرده روی بنماید

۶. دقّت در دوستیابی
رفیق و دوست عمیق‏ترین تأثیر را بر زندگی و رفتار انسان دارد، تا آنجا که گفته شده: «اَلْمَرْءُ عَلی دینِ خَلیلِهِ؛ انسان بر آیین رفیقش است.» به این علّت در قرآن و روایات، سخت بر آیین دوست‏یابی تاکید و سفارش شده است. امام حسن مجتبی علیه‏السلام نیز از نزدیکترین افراد خانواده تا شیعیان انتظار دارد که در انتخاب دوست و رفیق دقّت بخرج دهند و مراقب باشند که در دام دوستان ناباب گرفتار نشوند.

در سفارشی به یکی از فرزندان خویش فرمود: «یا بُنَی لا تُواخِ اَحَدا حَتّی تَعْرِفَ مَوارِدَهُ وَ مَصادِرَهُ، فَاِذَا اسْتَنْبَطْتَ الْخُبْرَةَ وَ رَضیتَ الْعِشْرَةَ فَآخِهِ عَلی اِقالَةِ الْعَثْرَةِ وَ الْمُواساةِ فِی الْعُسْرَةِ؛ پسرم! با هیچ کس برادری [و دوستی] مکن مگر آنکه [اوّل] بدانی کجا رفت و آمد دارد و از چه خانواده‏ای می‏باشد، هر گاه به این مسئله پی بردی و معاشرت و دوستی او را [طبق معیارها] پسندیدی، پس با او برادری [و دوستی] کن، در گذشتن از لغزشها و همدردی در سختی.»

حضرت در این باره فقط به سفارش اکتفا نکرده، بلکه گاه به معرّفی الگوهای عینی، و دوستانی که خود بر اساس معیارهای مطلوب انتخاب نموده می‏پردازد، و درباره یکی از دوستان خود چنین می‏فرماید: «او از دیدگاه من از همه مردم بزرگتر بود و اساس بزرگی او به دیده من، کوچکی دنیا در دیده او بود، از سلطه جهالت برون بود. دست دراز نمی‏کرد مگر نزد کسی که مورد اعتماد بود و سُودی در آن وجود داشت، نه شکایتی داشت و نه خشمگین و ناخشنود بود، بیشتر روزگارش را خاموش بود، پس هنگامی که سخن می‏گفت بر گویندگان و زبان آوران غلبه می‏یافت. مردی افتاده بود و مردم ناتوانش می‏انگاشتند؛ اما همین که زمان تلاش و جدّیت فرا می‏رسید، شیر بیشه را می‏ماند!.»

حضرت در ادامه بیان اوصاف دوست خوبش می‏فرماید: «کانَ اِذا جامَعَ الْعُلَمأ عَلی اَنْ یسْتَمِعَ اَحْرَصَ مِنْهُ عَلی اَنْ یقُولَ، کانَ اِذا غُلِبَ عَلی الْکَلامِ لَمْ یغْلَبْ عَلَی السُّکُوتِ، کانَ لا یقُولُ ما لا یفْعَلُ وَ یفْعَلُ ما لا یقُولُ، کانَ اِذا عُرِضَ لَهُ اَمْرانِ لا یدْری اَیهُما اَقْرَبُ اِلی رَبِّه نَظَرَ اَقْرَبَهُما مِنْ هَواهُ فَخالَفَهُ، کانَ لا یلُومُ اَحَدا عَلی ما قَدْ یقَعُ الْعُذْرُ فی مِثْلِهِ؛چون با دانشمندان جمع می‏شد به شنیدن بیشتر شیفته بود تا به گفتن. اگر در سخن مغلوب می‏شد، در خاموشی مغلوب نمی‏گشت. آنچه را انجام نمی‏داد نمی‏گفت، ولی کارهایی‏ انجام می‏داد که آن را به زبان نمی‏آورد. اگر در مقابل دو کار قرار می‏گرفت که نمی‏دانست کدامیک از آن دو خدا پسندانه‏تر است، آن را انجام نمی‏داد که نفسش می‏پسندید، هیچ کس را به کاری که زمینه عذر در آن بود سرزنش نمی‏کرد.»

آهای شیعه ها...

آهای شیعه ای که توی جوک و لطیفه هات کلمه های غضنفر و ترک و لر به کار میبری توجه کنید....

 

از آنجایی که وهابییون از مولای ما شیعیان نفرت دارند متاسفانه کلماتی را در جامعه ما مد کردند که از جمله آنها :(غضنفر)مهمترین لقب علی (ع) به علت شجاعتش مردم ایشان را به این لقب میشناختند ... الان متاسفانه به جای انسان نادان ،جاهل و نفهم از واژه غضنفر استفاده میکنند ...

چه بر سر ما آمده است....؟؟

بیشتر لطیفه ها و جوک ها را به اقوام ترک و لر نسبت میدهند ؟؟چرا از اقوام کرد و بلوچ جوک وجود ندارد زیرا اکثر ترک ها و لرها شیعه هستند...آیا  تا به حال فکر کرده اید به اینکه اگر به جای واژه ی غضنفر که لقب مولای مان است از واژه ی (فاروق) که خلیفه دوم اهل تسنن است استفاده شود چه اتفاقی می افتد ؟؟؟؟تجسم کنید!!!

اگر ندانسته آنان را در رسیدگی به اهدافشان یاری می کردیم اکنون آگاه شدیم... آیا وقت آن نرسیده که ما شیعیان نیز با هم متحد و یک دل شویم ؟؟؟؟؟

 

جریان دروغین صادق شیرازی

 خریان دروغین شیرازی ها :

یکی از جریاناتی که در دو سه سال اخیر قوت گرفته و در حال رشد و نمو است جریان جعلی شیعه نمایی است که در حاشیه و متن بیوت یکی از مراجع تقلید قم به نام شیرازی شکل گرفته است.

جریانی که یکی از بسترهای رشدش را از طریق هیات­های مذهبی دنبال می­ کند، این جریان غیرمعقول که بدون نگاه به مکان و زمان و بدون توجه به مسائل جاری در جهان اسلام، به اشاعه بدعت­هایی می­پردازد که نتیجه آن جز کشتار شیعیان بی­گناه نیست.

 

شبکه‌های ماهواره­ای متعدد، امپراتوری اینترنتی و مراکز وسیع آموزشی در کشورهای مختلف اسلامی، تنها ثمره بخشی از حمایت‌های مادی و توزیع پول‌های کلان این جریان است. این در حالی است که کشورهای اروپایی شبکه‌های بین المللی جمهوری اسلامی ایران را می‌بندند و شبکه المنار حزب­الله در بسیاری از ماهواره‌ها توقیف شده و اجازه پخش ندارد.

این جریان باوجود اینکه ادعای حمایت و دستگیری از تمام شیعیان و محبان اهل بیت را دارد، اما در ماجرای سوریه کوچک­ترین اظهارنظری نکرده است. حتی زمانی­که دشمن در صدد تخریب مرقد مطهر حضرت زینب(سلام الله علیها) بود هیچ عکس ­العملی از این فرقه نشان داده نشد. تکته جالب ماجرا جایی است که تنها جریان مسلمانی که بعد از تکفیری‌ها علیه سید حسن نصر الله در لبنان فعالیت می‌کند، این جریان است.

راهکار این فرقه در جذب هیئات مذهبی تاکید بر هیات غیرسیاسی است. دلیلی که این جریان بر این مساله اقامه می کند فرار مردم عادی از هیئات با بیان مسائل سیاسی است. ولی این فرقه در اصل، به دنبال ایجاد شکاف بین هیات­ ها و نظام اسلامی هستند