روزی مردی , عقربی را دید که درون آب دست و پا می زند...
او تصمیم گرفت عقرب را نجات دهد , اما عقرب انگشت او را نیش زد.
مرد باز هم سعی کرد تا عقرب را از آب بیرون بیاورد......
اما عقرب بار دیگر او را نیش زد.
رهگذری او را دید و پرسید:”برای چه عقربی را که نیش می زند ,
نجات می دهی” ؟؟
مرد پاسخ داد:”این طبیعت عقرب است که نیش بزند ولی طبیعت من
این است که عشق بورزم.....
لعل | |
---|---|
کلیات | |
رده | کانی |
فرمول | X3Y2(SiO4)3 |
ویژگیها | |
رنگ | تقریباً به همهٔ رنگها |
حالت بلوری | دوازدهلوزوجهی[۱] یا مکعب |
دوشکستی | هیچ |
ساختار | یکسانذره (ایزومتریک) |
چگالی ویژه[۲] | 3.1 - 4.3 |
لَعل (نارسنگ، حجر سیلان) یکی از سنگهای قیمتی است. لعلها از دوره برنز به عنوان سنگ قیمتی و ساینده کاربرد داشتهاند.
لعل واژهای فارسی است و اصل آن لال بوده است. آن را در قدیم، لال، بدخشانی، بدخشی و ملخش نیز مینامیدند.[۳]در لغتنامهٔ دهخدا به نقل از منابع قدیمی مینویسد[۴]: سنگی ظریف با سرخی درخشنده و از یاقوت سستتر است. رنگارنگ است سرخ و زرد و بیشتر سبز و بنفش و بهترینش سرخ بدخشانی است. در روزگار پیشین لعل نبوده است و بدین سبب در کتب ذکرش کمتر آمدهاست و پس از آن در کوه بدخشان پیدا شد. در سر راه آذربایجان نیز معدن است اما لعل آن نارسیده است و تیره رنگ و با کبودی زند، از اینرو قیمتی ندارد.صاحب آنندراج میگوید: معرّب لال، معدن آن مخفی بود تا در زمان خلافت اوایل عباسیان در ارض ختلان زلزلهای عظیم پدید آمده و کوه سکنان (؟) شکافته شده، کان لعل پیدا گشت و لعل را انواع میباشد: رمانی و پیازی و تمری و لحمی و عنابی و بقمی و ادریسی و دوشابی و لعل پیکانی و لعل عقربی و لعل قطبی و آن نگینهوار پهن باشد و بهترین آن عقربی است و بعد از آن پیازی و سپس تمری و رمانی و پیکانی، لعلی که آن را بر شکل پیکان تراشند و زنان آن را گوشواره سازند و ناب از صفات لعل است. حکیم مومن طبیعت آن را در گرمی و سردی معتدل مایل به حرارت میداند.