همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

افسر تاریخنگار

جان مالکوم [John Malcolm] (متولد 2 مه 1769 و متوفی 30 مه 1833 )افسری انگلیسی بود که در دسامبر 1799 به عنوان سفیر ویژه از سوی لرد ولزلی فرماندار انگلیسی هندوستان به ایران فرستاده شد تا نظر دولت قاجار را به همکاری با اولیای کمپانی هند شرقی انگلیس در هند برای مقابله با تهدیدات افغانها و توسعه روابط تجاری جلب نماید.. او در این سفر دو عهدنامه سیاسی و بازرگانی سودآور با مقامات ایرانی منعقد نمود. کمی بعد نیز بار دیگر به تهران سفر کرد تا با همکاری دولت قاجار ، مرزهای هندوستان را از دستبرد قوای فرانسه مصون نگه دارد. طی سه بار ماموریت مالکوم به ایران ، وی اطلاعات ارزنده ای در باره تاریخ و سرزمین و فرهنگ ایران گردوری نمود و بر اثر آن توانست کتابی را با نام تاریخ ایران بنگارد که در خور اعتنا است . کتابی که هنوز هم پس از  200  سال از انتشارش، بار دیگر در ایران چاپ و منتشر می شود و مطالب آن سبک و سیاق تاریخنگاری نوین را در نخستین ایام آشنائی ایرانیان با روش تاریخنویسی اروپائی و حرفه ائی به یاد می آورد  .

آن چه در کتاب تاریخ ایران مالکوم خودنمائی می کند، صرف نظر از اشتمال مطالب مهم و کلیات در باره تاریخ و جغرافیا و تحلیلی بر اوضاع اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی ایران عهد قاجار که از این بابت تفاوت اساسی کتاب مالکوم با دیگر نگاشته ای تاریخ آن زمان در ایران را نشان می دهد،   

یعنی سبک نوین تاریخنویسی که در ان مورخ صرفاً از بیان وقایع سیاسی مربوط به حاکمیت فراتر رفته و به ارائه داده های جغرافیائی و فرهنگی و ..سرزمین و تحلیلی نقادانه از اوضاع زمانه مبادرت کند. این نکته در کتاب مالکوم چنان است که مورخان حرفه ای روزگار قاجار و پهلوی هم به آن توجه داشتند و علاقمند بودند از این سبک و سیاق پیروی کنند. نهایت آمال پیروان مکتب متدیک تاریخنگاری ایران معاصر هم  همین بود که شمول موادی را که مالکوم و دنباله روهای اروپایئ او چون سایکس و واتسن و لمبتون و ..گرد می آورند، رعایت کنند. پس از انتشار تاریخ  مالکوم ، کتاب تاریخ ایران توسط ژنرال انگلیسی پرسی سایکس انتشار یافت و متاسفانه بسیاری از محققان داخلی از این دو تالیف سفارشی به عنوان ماخذ و منبع معتبر استفاده نموده اند و بدانها استناد کرده اند.

 اصولاً منابع مورد استفاده مالکوم در کتاب تاریخ ایران عبارت بودند از: تحقیقات اروپائیان، مجموعه ائی از نسخ فارسی و سرانجام اطلاعات میدانی دستیاران او در دوران اقامتش در ایران . نیز برای تاریخ ایران باستان از یافته های باستان شناسی ، دساتیر که اسنادی جعلی از آئین زرتشت بود ، آثار خاورشناسانی نظیر: دوپرون و دوساسی و نیز متون کلاسیک تاریخنگاری ایران استفاده کرده است.

 با این همه، هدف اصلی مالکوم این بود که برای دیپلومات ها، بازرگانان و به طور کلی کارگزاران دولت بریتانیا کتاب راهنمائی عرضه کند تا به وسیله آن ، دولت استعمارگر انگلیس در تلاشهای خود برای حفظ منافع امپراتوری خویش، سیاستی هدفمند داشته باشد و به ویژه در قبال ایران سیاست مشخصی اتخاذ کند.  از این رو ، افسر تاریخنویس در برخی موارد ، زیرکانه تلاش کرده است تا پایه های اعتقادی ایرانیان را با هجمه به موازین فرهنگی و دینی آن تضعیف کند و حس برتری طلبی غربی را ارضا نماید. لذا در باره مساله توسعه نیافتگی در ایران ، علت اساسی را زیر سر اسلام و به ویژه موضع زنان می داند و  می کوشد چنین القا کند که اسلام و تاثیرات فرهنگی آن ( مثل حجاب داشتن زنان ایرانی) عامل واپس ماندگی ایران است ! حتی معتقد است که ویژگیهای خوب دین اسلام از مسیحیت اخذ شده است و اسلام دینی مخالف با اصلاحات می باشد!. نکته قابل تامل آن است که در این کتاب هزار صفحه ایئ ، افسر انگلیسی ، ایرانیان را مردمانی خودخواه ، دمدمی مزاج  ، متفرق و...خوانده و بر آن است که  عادات بد ، فرهنگ ثانوی ایرانی شده است!!. زیرا به اعتقاد او ، ایرانی ها هم مانند سایر مردم مشرق زمین، حکمران مستبد، ولی قاطع و تامین کننده رفاه و امنیت را بر حاکم کم عرضه و لیبرال ترجیح می دهند.

 ** نتیجه آن که باید در نظر داشت که خاطره نویسی و مقاله نویسی و ..با تاریخنویسی تفاوت دارد. و هر مامور خارجی یا شخص کارگزاری گرچه می تواند خاطرات روزانه خود را بنویسد ، ولی تاریخنگار شدنش جای تردید دارد. زیرا تاریخ نگاری همانند روزنامه نگاری دارای اصول و قواعدی است و اصولاً همچنان که افراد  به صرف نوشتن یک متن در روزنامه ، نمی توانند ژورنالیست تلقی شوند، نگارش متنی و یا کتابی در باره تاریخ هم ، نمی تواند مبین داشتن تخصص تاریخی و اشتهار فرد به تاریخنگاری باشد.  

آیامیراث فرهنگی ازتصاریف بی امان تخریب در امان می ماند؟

میراث فرهنگی کی ازتصاریف بی امان تخریب ها در امان می ماند؟

ملل و اقوام بیشمار از چشمه فیاض تمدن و فرهنگ  ایران  سیراب گردیده اند. اقوام فراوان در اثر برخورد و آمیزش و معاشرت با تمدن و فرهنگ ایرانزمین ر، آراء و اندیشه‌های نوینی پیدا کردند. که این تأثیر بس مهمی در وضع تمدن جهانی  آنهاپدید آورد و سبب شد که فرهنگ بشری با سرعت بیشتری پیش رود.معماری ایران مانند بسیاری دیگر از مظاهر فرهنگی ما در طول تاریخ حیات خود از تداوم کم نظیری برخوردار بوده است. و شیوة خاص خود را در ایجاد فضای و مکان های تاریخی پی ریزی کرد دیگر آن خصوصیاتی را که معماری سرزمین ما بدانها باز شناخته میشود در طی قرون متمادی هرگز از دست ننهادو کشوری بدان سرحدات نرسید.اگر  هیچ چیز در پهنه دشت های وسیع و کوهسار‌های با عظمت سرزمین ما زیبایی گنبدهای کوچک فیروزه‌ای رنگ را که در زیر گنبد نیلگون آسمان تصویر فلکی خرد را به خاطر می‌آورد برابری نمی کند.اگر معماری تخت جمشید در هیچ سرزمینی تکرار نگردید و جام زیویه و حسنلو و کلاردشت و مارلیک همچنان بی همتا و ممتاز تحسین افرین شدند واگر نقش ها بر بیستون وبرم دلک و طاق بستان و نقش رجب و و...جان گرفت نشان از تلاش های بی وقفه ای است که هیچگاه مسیر هنر ایرانی را با رکود مواجه نساخته است.میراث فرهنگی امروز ما، میراث تمام  ایرانی و مولود این هنرآفرینی ها است که نادیده گرفته شده است.تمدن ایرانی در طول ادوار کهن روزبروز در شکفتگی و نمو بوده و ایستادگی در برابر مصائب و از نو ساختن و نه ویران کردن  و حیات ملی بخشیدن ، در عین آنکه شکست هر امیدی را در دل‌ها شکسته،توانست وروح زندگانی درکالبد تمدن انسان ها بدمد امروز در غل و زنجیر تخریب ها ودربند تصاریف و تحاریف واقع شده است. فردا ما را از فعالیتهای هنری ایرانی که عظمت اصیل این کشور را بما نموده است  بهره وافری نخواهد بود

۲۰۱۴۱۱۰۱_۰۰۲۰۲۹

علت عدم گرایش جوانان به علوم انسانی

چکیده: «بزرگترین متفکران غرب می‌گویند: علوم انسانی در هر کشوری زائیده تفکرات بومی آنجا است».در واقع علوم انسانی آمریکا نمی تواند اروپا را اداره کند چون زائیده دگرگونی‌های اجتماعی خودشان است و زمانی می‌تواند با فرهنگ خود نسبت برقرار کند که زبان حقوقی و اجتماعی واحدی در جامعه برقرار کند تا بتواند با تحولات و باورها و ارزشهای اجتماعی خود همساز باشد و همچنین علوم انسانی و رشته های زیر مجموعه آن رابطه مستقیمی با روحیات و بعد روحی انسان –که‌پیچیدگی های خاصی دارد- دارد. بنابراین، باید توجه خاصی به این علوم داشت.
مسئولان آموزشی احساس می‌کنند تدریس فیزیک و شیمی و ریاضی نیاز به نگرش و روش علمی دارد و مدرسین این دروس حتماً باید متخصص باشند، ولی چنین تصوری در مورد دروس علوم انسانی وجود ندارد و شاید بشود گفت یکی از عوامل بزرگ بیگانگی قشر وسیعی از جوانان ما با علوم انسانی، آموزش غیر مسئولانه و نادرست در کلاسهای درس است (جایی که جوانان فرصت تماس علوم انسانی مثل ادبیات را دارند ولی گاه بیهوده به هدر می رود)
جای بسی سوال است که آیا یک دانش آموز رشته ریاضی فیزیک باید تا این حد آشنا به مثلثات و هندسه باشد؟ آیا دانستن بسیاری از مسائل روزمره و اجتماعی برای او ضروری تر نیست؟ آیا وقتی اکثریت دانش آموزان مدارس قرار نیست وارد دانشگاه شوند مطالب ضروری تری برای یاد گرفتن برای آنها وجود ندارد؟ سوال اصلی این است که احتیاجات اصلی دانش آموزان ایرانی که اکثر آنان قرار است به همین تحصیلات بسنده کنند چیست؟ علوم انسانی در ایران بیشتر از آنچه که تحلیل و ریشه یابی مسائل انسانی و اجتماعی باشد، علومی حفظی است که سعی دارد مطالب را به سبک مکتب خانه های قدیم قطعی و حفظی بیان کند، در حالی که واقعیت علوم انسانی چیزی جز همین تحلیل و بررسی و شک نیست.
جایگاه پایین رشته های علوم انسانی و اقتصادی درنظام فرهنگی ایران است که کاملا فرهنگ خلاف آن در کشور های پیشرفته دنیا برقرار است و بسیاری بر این عقیده اند که این یکی از کلیدی ترین ریشه های عقب ماندگی ایران است. در کشور های صنعتی علاقه مردم به انتخاب رشته های بازرگانی، مدیریت و اقتصاد کاملاً بالاتر از رشته‌هایی‌ است که در ایران به عنوان بهترین رشته‌ها شناخته می‌شوند. نظام‌ارزش گذاری غلط و منجمد درنظام آموزشی ایران منجر به آن شده است که ارزش رشته نه بر اساس نیاز فرد یا اجتماع، بلکه بر اساس معیارهای فرهنگی غلط تعیین شود. با توجه به اهمیت علوم انسانی و نیاز کشور به این رشته، جوانان ما بیشتر گرایش به سایر علوم غیر انسانی دارند. ما در این مقاله به علل عدم گرایش جوانان به علوم انسانی را بررسی می‌کنیم.

برای خواندن این مطلب به ادامه مراجعه کنید

دلواپسان

شاید شما هم این خبر شنیده و خوانده باشید که طی ماه های گذشته جماعتی «کنگره دلواپس ها» را تشکیل داده اند و در کلامی مختصر اینکه خود را نگران به وضعیت عمومی کشور(بویژه توافق ژنو) و دلواپس آینده ی فرهنگی معرفی کردند. انجمنی از برخی چهره های شاخص عرصه ی سیاست (عموما اعضای جبهه ی پایداری)که سویه ی نظریاتشان خصلتی رادیکال و همزمان محافظه کارانه دارد. افرادی چون : «کوچک زاده، الهام، یامین پور، قاسم روانبخش، محمود نبویان، عباسعلی کدخدایی، مهرداد بذرپاش، جواد کریمی و تعدادی دیگر!» واضح و روشن است که در نظام دموکراسی و در چارچوب آزادیهای اساسی هرکسی از هر طیف و گروهی می تواند منتقد وضع موجود باشد و این امکان را به دیگران بدهد تا او یا آنها نیز به طرح آراء خود بپردازند. اما این مساله در باب «برادران دلواپس» یک معادله ی چند مجهولی نیست، و اساسا آنطور که من و شما فکر می کنیم ارتباط موثقی با امر دموکراسی ندارد، خیلی ساده ایشان کنار هم گردآمده و دلشان برای کشور و حیات سیاسی و فرهنگی آن سوخته است، آن هم درست در فردای عبور از گفتمان « اصول گرایی و عدالت خواهی محمود احمدی نژاد» و در موقعیت تازه طرح شده ی «گفتمان اعتدال گرایی حسن روحانی»!

راستی را این برادران و خواهران علاقه مند به کشور و خاک و شرف و منافع رو زمینی و زیر زمینی آن، چگونه سالهای مملو از خسران دولت پیشین را تاب آوردند و در آن موقعیت دلواپس نشدند؟

درست در نخستین روزهای وداع با دولت هشت ساله ی احمدی نژاد یک استاد برجسته ی دانشگاههای ایران در باب وضعیت به ارث رسیده برای دولت آتی گفت: اقتصاد ایران، وارد شرایطی شده است که دیگر قابل برگشت نیست. و آینده اش غیر قابل پیش بینی! رئیس جمهور بعدی وارث 200 هزار میلیارد توامن بدهی به سیستم بانکی کشور و بخش خصوصی است. راستی را در سالهاهی پی درپی ایجاد این شرایط بحرانی چرا آن جماعت دلواپس نشدند و تذکری برادرانه و مشفقانه ندادند؟

از زمان احمد شاه قاجار تا پیش از دولت عدالت محور احمدی نژاد، حجم نقدینگی به کم تر از 70 هزار میلیارد تومان رسیده بود. در هفت سال دوران تصدی ایشان، این میزان به مرز 430 هزار میلیارد تومان افزایش یافت. در حالی که درآمد نفتی هفت ساله ی دولت عدالت خواه!!! معادل 550 هزار میلیارد تومان بوده که فی الواقع بیش از نیمی از کل درآمدی است که در تاریخ 104 ساله ی نفت، کشور ایران به دست آورده بود. راستی را، چرا دلواپسان جا خوش کردند؟

در طول هفت سال، دولت مذکور 356 هزار میلیارد دلار اسکناس بدون پشتوانه چاپ کرده است. این در حالی است که عرصه ی زندگی اجتماعی و اقتصادی دگرگونی های اساسی را از سر گذارند: برای مثال سکه از 106 هزار تومان به یک میلیون و 400 هزار تومان رسید (یعنی 14 برابر شد!) دلار از 900 تومان به 4500 تومان رسید. نان سنگک از 50 تومان به 500 تومان ترفیع مقام یافت. و اگر می خواستی که سرت را بگذاری و بمیری هم، قیمت قبر در بهشت زهرا، از 110 هزار تومان به 960 هزار توامن یعنی 9 برابر تعالی یافت!!

ارسلان فتحی پور، رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس در مصاحبه ای می گوید: رتبه ی کیفیت زندگی مردم ایران در مقایسه با دیگر کشورها طی پنج سال گذشته (پیش از سال1392) 62 رتبه تنزل کرده و ما در میان 194 کشور در جایگاه صدوپنجاهم هستیم!! در حالی که شاخص کیفیت زندگی در صدر در اختیار کشورهای کوچکی چون ایرلند، سویس، نروژ، سوئد و لوکزامبورگ و بلژیک است که جمیع آنها نصف ایران هم نمی شوند. قیمت کالاها هفت برابر شد، تعداد بیکاران چهار برابر، صد میلیارد پول نفت گم شد و چند صد میلیارد هم به باد رفت، و...

پس چرا کسی فریادی از دلواپسی نکشید آن سالهای عسرت، از میان این برادران که عمده شان در دولت فرخ پی عدالت خواه دارای مسولیت ها و مناصبی هم بودند و .....

 

برنامه زمان بندی کنفرانس های آموزشی زمستان 93

برنامه زمان بندی کنفرانس های آموزشی زمستان 93

ردیف

تاریخ

موضوع

کارگروه

ارایه   دهنده

1

01/10/93

هـایپوتـرمی

پزشکی

مریم   حیدری

2

08/10/93

هواشناسی

فنـی

محسن   بادیان

3

15/10/93

های   لاین

فنـی

نوشین   صمیمی

4

22/10/93

گونه های جانوری در   حال نابودی

محیط   زیست

فرح   ابطحی

5

06/11/93

گزارش   نویسی

فرهنگی

مریم   صهبا

6

13/11/93

زمین   شناسی کوه های اصفهان

فرهنگی

صدیقه   گوشه

7

20/11/93

پوشاک   در کوهنوردی

فنـی

فاطمه   جهانی

8

04/12/93

چـادر   کوهنوردی

فنـی

رضا   بیژنی

9

11/12/93

کفش   کوهنوردی

فنـی

شیما   صفابخش

10

18/12/93

روحیه   نقد پذیری

فرهنگی

سعید   مغمومی