شناخت تاریخ از راه شناخت اندیشه انسانی مقدور است.ملاک و معیار قیاس اندیشه های انسان ها را در تمدن و میراثی که خلق کرده اند می توان یافت.آثارتاریخی و اشیای مهم باستانی از راههای شناخت اندیشهی انسانی، شناخت مصادیق عینی این ساختار ذهنی هستند. به عبارت دیگر تجلی عینی ذهن انسانی در منظر فرهنگی و به طور خاص در میراث فرهنگی و به طور خاصتر، در محوطهها و بناهای تاریخی مشهود است.درسرزمین کهن و باستانی ایران که سابقه تاریخی طولانی دارد واز شمار کهنترین تمدن و غنیترین مرکز فرهنگ و هنر جهان به حساب می رود.این مصادیق عینی فرراوان یافت می شوند.اقبال محققان مورخان باستان شناسان و حتی غارتگران گنجینه های تاریخی از این سرزمین بواسطه همین آثار و میراث ارزنده و غنی و پرشمار و بی شمار است.علی رغم دارا بودن هزاران هزار اثر تاریخی بناها و تپههای تاریخی ، محوطههای باستانی و تاریخی تا کنون تعداد کمی از این آثار در میراث ملی و جهانی ثبت شدهاند با این حال چه آن گنجینه هایی که ثبت ملی و یا جهانی شده اند و چه آنهایی که به حال خود رها شده اند به محاق فراموشی سپرده شده و به مصیبت تخریب گرفتار آمده اند.این آثار تاریخی ریشههای مستند تاریخ این سرزمین وبخشی از هویت ملت ما و معیار و سنگ محک تلاش مردمان تاریخ ما می باشند.نابودی و تخریب این آثار جز خارجکردن نام ایران از فهرست کشورهای صاحبنام در تاریخ جهان و زوال اندیشه نسل جدید نتیجه ای به همراه نخواهد داشت.این ویرانی ها محو مصادیق عینی هستند که مردم باید نگران تخریب بناها و از بین رفتن آثار باشند چرا که هربنا و اثر بنای هستی و آثار وجودی آنها محسوب می شود مردم باید توجه داشته باشند آثار تاریخی بخش از زندگی و هویت و اعتبار جهانی آنها است مردم کشورها متوجه اهمیت حفظ و آموزش درباره نگهداری از آثار تاریخی و فر هنگی شده اند و برای آن حساب ویژه ای باز کرده اند.اما حسابی که ما گشوده ایم درهای تخریب بروی آثار و مواریث فرهنگی ما است.اکثر آثار تاریخی کشور ما به دست خود مردم از بین می روند بسیاری از محوطه های تاریخی مورد تخریب جدی قرار گرفته اند تا جایی که بسیاری از بافت های تاریخی به طور کامل از بین رفته اند.صد هاآثار تاریخی پس از شناسایی به علت حفاظت نشدن مورد تهدید جدی قرار گرفته اند این درحالی است که حفاظت از آثار تاریخی بایستی در درجه اول اهمیت قرار گیرد.مطمئنا بسیاری از مردم می دانندآثار باقیمانده از گذشتگان حاصل تجربه گذشتگان بوده، و از این نظر برای آنها هم ارزشمند است، همین آثار زمینههای عبرت برای آنها فراهم میآورد. باید سعی کرداز این آثار به نحوی نگهداری و مراقبت شود.میراث فرهنگی در واقع، آیینه جان، اندیشه و معنویت خود مردم است لذا نباید آئینه جان آنها در معرض بی توجهی و نابودی قرار گیرد. آگاهسازی مردم به میراثهای ارزشمند و برنامهریزیهای دقیق فرهنگی، جهت نگهداری وپاسداری از میراث فرهنگی چه ملی و چه جهانی با مساعدن و همراهی نهادهای مردمی امکان پذیر است برای نگهداری ازآنها باید تلاش نمود چرا که فردا ملتها برای گفتگو و هماندیشی بیشتر نیازمند شناخت یکدیگر و از این رو تنها میراث فرهنگی و یادمانهای تاریخی هستند که مهمترین ابزارمحک اندیشه های ملتها و ملیتها در بازارفرهنگ جهانی هستند
شاندرمن من دلم خیلی گرفته
سیدمومن منفرد
سلام بر خوانندگان ارجمند وبلاگ ویژه شاندرمن
مدتی است که وقت نکرده ام به روز باشم. پیشاپیش از همه ی دوستان عذر می خواهم
شاندرمن من دلم خیلی گرفته
شاندرمن، ای سرزمین شهد و شکر، ای سرزمین شیرینی ها، ای سرزمین شعر دلم تنگِ تنگ است. شاندرمن من، امروز تالش و فرهنگ آن در برهه ی بسیار بدی قرار گرفته است. عده ای خود را خورشید تابان تالش و تالش شناسی می دانند و تمام زحمات دیگران را به نام خود ثبت می کنند. شاندرمن، ای شاه نشین سرزمین تالش، ای میان دو شاه نشین قلعه های لیسار و قلعه رودخان فومن دلم خیلی گرفته؛ زیرا کوره قو جای بلبل نشسته؛ زیرا عقاب جوجه را به دهان گرفته و در آسمان ها در حال جولان دادن است. شاندرمن من، دلم برای لِدوی تالش تنگ شده، لِدو کجایی که رَمَه اسپَه خوابش برده و رمه و گوسفندانت را به گرگ سپرده است. لدو، تالش در خودش گم شده است و افرادی داعیه ی تالش را دارند که خود تالش نیستند و با نام تالش به خیلی جاها رسیده اند. شاندرمن من، اوره بند تو کجاست که روزی اوراتوهای تاریخ در آن حکمرانی می کردند؛ همان پادشاه آرگیشتی که به پادشاه تالش دستبند مفرغی را هدیه داد. تالش باید بپاخیزد و سکوت را بشکند تا هر کس و ناکسی خود را اظهر من الشمس آن ننامد. تالش تالش است، تالش باید به داشته های فرهنگی اش ببالد. تالش هزاران داتام، شیخ زاهد، عبدالقادر،عبدالفتاح و ... دارد. تالش از آن روزی که میللر، ستوده، ابراهیم صفایی، هارون شفیقی، بازن،عبدلی، مسرور، شمسی پور،آقاجانی و ... برایش دست به قلم شدند دارای چند صد شاعر، پژوهشگر، محقق و تالش شناس و فعال فرهنگی شده است. چرا بعضی ها باید خود را تنها نمایندگان تالش در عرصه های فرهنگی هنری بنامند. تالشان باید حرکت کنند و با تصمیم درست و منطقی خود جلوی چنین افرادی بایستند. تالش فقط یک نفر نیست. تالش در درازنای تاریخ با باله روس، داتام، شیخ زاهد ، شیخ عبدالقادر، ساروخان، خادم بیگ، رستم کلاه چرمینه، نجفقلی بیگ، امیره ساسان و .... به میدان آمده و هرگز تنها نبوده است. تالش نیازمند صداقت است. تالش نیازمند اتحاد و همدلی قومی است. اما با چه افرادی؟ البته با افراد راست کردار، نه با افرادی که خود را تمام تالش می دانند و تالش را در خود خلاصه می کنند؛ زیرا تالش مجموعه ای از همه ی افرادی است که از آستارا تا شفت در آت زندگی می کنند. تالش ارث پدری هیچ کس نیست.
تالشان می دانند چگونه باید تصمیم بگیرند و چگونه مقابل حرکت های اشتباه افراد بمانند.
ما باید ارزش ذخیره گاه های فرهنگی تالش را بدانیم و از تمام پتانسیل های آن جهت پیشبرد اهداف تالش شناسی بهره ببریم. تالش به یک فرد متکی نیست. تالش، تالش شناس مغررو نمیخواهد. تالش انسان دلسوز می خواهد که مانند چشمه سارانش صاف و زلال باشد و مانند آب دره هایش به رودخانه خروشان ریخته و به دریا برسد نه که مانند چکه آبی خشک و خشک و نابود شود.
تالشم من تالش
من همنشین لِدواَم
من با فتره لس به جنگ زور و تزویر و ریا می روم
من ابر تیره ی خورشید تالش را از میان بر می دارم
تا خورشید واقعی خودش را نمایان سازد
من تالشم تالش
من هم قرین ببر تالشم
من همپای داتامم
من سرباز جنگ های کادوس علیه دشمنانم
من همراه ذوالقرنین قرآن کوروش کبیرم
من تالشم تالش
من مانند چشمه ی کوهساران زلال و صافم
من کوه استوارم
من دژگاه نوئَه دی و مریانم
من حیران آستارایم
من تالشم تالش
من پونوسم
در سرزمین تالش می رویم
من گلی از گل های باغ و بوستان تالشم
من کمر خم نمی کنم
من مانند اَلاشِ تالش سرافرازم
من تالشم تالش
من به مانند کیش سرسبزم
من برادر چرمَه لیوه هستم
من موانع سر راه تالش را از میان بر می دارم
من تالشم تالش
سرزمینم تالش است
وطنم شاندرمن، ماسال، تالشدولاب
همسایه ام آذربایجان
من تالشم تالش
سرزمینم تالش
وطنم پره سر، فومن،ماکلوان، لیسار
آری لیسار همان قلعه ی میان نی زار های تالش
پناهگاهم دیوه لونه، قلعه رودخان، فلعه ی شیندان
همان قلعه ای که اهریمن موفق به فتحش نشد.
من تالشم تالش
سربرافراشته روی قلعه کول ماسال ایستاده ام
و آبشار خَرِمکَش شفت را به نظاره نشسته ام
سوئَه چاله را می نگرم که چگونه ابر، دورش را احاطه کرده
ولی او نوک قله و سرش را نمایان ساخته است
من تالشم تالش
من اهورایی ام
وطنم حویق و چوبر، آستارا
ستاره ی کهکشان تالش
که با هشت پرخود بر زمین زیبا نورافشانی می کند
من آفتابم من خورشیدم
من تالشم تالش
من همراه کوروش علیه اهریمنم
سرزمینم اسالم، نوئه دی، مریان، وسکه، مینه رو
من سربرزم، من فرزند ایسپییه مزگتم
من فرزند حق و حقیقتم
من مسلمانم
من مسلمانم
من فرزند حسینم
که گفت اگر مسلمان نیستید آزاده باشید
من تالشم آریایی
نه، ماقبل آریا
همان دوران که به ما دیو می گفتند
آری دیوه که، دیوه لونه، دیوه چت
من تالشم
من تاریخم
من ماقبل تاریخم
خانه ام در غارها بود
غار آویشو
غاری که آب در آن فرو می رود
آری من تالشم شاندرمنی ماسالی تالشدولابی کرگانرودی فومنی آستارایی شفتی ماکلانی
من حقیقتم من مسلمانم من نشانه ی خدا روی زمینم من اشرف مخلوقاتم
من..............................
ساختمان ریس حیاطی گمرک آستارا 1205 ه ش /اثار ملی ایران
نویسنده و محقق و اولین وبلاگ نویس ایرانی : اسماعیل اسدی دارستانی/ با سعی و تلاش ااد این ساختمان نجات پیدا کرد و از تخریب بقصد ساخت و ساز جلو گیری شد و حتی این فعال حقوق بشر و محیط زیست توسط بعضی مسئولان تهدید اما خوشبختانه با حمایت بعضی مسئولان بخصوص رامین بشرویه خبرنگار ایسنا و دیگر خبر نگاران این ساختمان نجات پیدا کرد و در حال ثبت بعنوان اثار ملی ایران می باشد و تاریخچه این ساختمان به کمک اقای ثواب پور ریس روابط عمومی گمرک کمک و تهیه شد با اسناد و مدارک جا دارد از زحمات ثواب پور در امر نجات ساختمان و دیگر کمک ها از جمله فیلم مستند تقدیر و تشکر شود
ااد: پنجمین کتاب وی بنام بر رسی تاریخ حقوق بشر محیط زیست در سال 1390 بچاپ رسید که در ان منشور کبیر کبیر توضیح کامل داده شده است ..این کتاب منبع سازمان ملل متحد می باشد
ریس حیاطی در مدیریت های قدیم در خصوص تخریب این بنا اقدامهای شده اما مدیر کل گمرک استارا که یک غیر بومی است شدیدا با این موضوع مخالف است و با میراث فرهنگی مکاتبات زیادی کرده که این در آثار ملی ثبت شود .. من هم از این مدیر کل فرهنگی که بفکر احیا میراث فرهنگی استارا و ایران است تشکر می کنم و اولین بار خبر نکار فارس خبر و تاریخچه و تصویر این بنا تاریخی را منتشر کرد…
ساختمان ریس حیاطی /اثار ملی ایران
ساختمان تاریخی ریس حیاطی در داخل محوطه گمرک آستارا گفت
بنابر تحقیقات و استعلام از کارمندان بازنشسته گمرک آستارا ساختمان در سال ۱۲۰۵ هجری شمسی همزمان با ساخت ساختمان گمرک ساخته شده است
ساختمان برای خانه سازمانی و اقامت مدیر گمرک استارا ساخته شده بود و در زبان محلی ریس حیاطی گفته می شد توسط یک بلژیکی ساخته شده است با نقش و معماری اروپایی شرقی و با بام سفالی که مختصص آستارا قدیم بود.
با توجه به اینکه ساختمان تاریخ گویا آستارا و کشور آست و از آثار ملی است طی مصوبات در گمرک آستارا و نامه نگار ی و پی گیری ویژه از طریق اداره گمرک استارا با نمایندگی سازمان گردشگری و میراث فرهنگی درخواست ترمیم تخصصی ساختمان مطابق معیار سازمان شده است و برای اینکه صدمه به ساختمان ریس حیاطی که از اثار ملی است نشود تحت حفاظت اداره کل گمرک آستارا می باشد
این ساختمان اوراق هویت ملی و شهرستانی است و با توجه به قدمت این ساختمان بصورت ویژه امور پی گیریی می شود تا انشا الله امور ومراحل قانونی مرمت ساختمان را سازمان میراث فرهنگی و گردشگری قرار گیرد
ساختمان خانه تاریخی «رئیس حیاطی» در داخل محوطه گمرک آستارا ثبت ملی میشود.
به گزارش خبرگزاری فارس از آستارا، ساختمان قدیمی «رئیس حیاطی» در سال 1205 ساخته شده و قرار است جزو آثار تاریخی شهر آستارا ثبت شود.
فرماندار آستارا در گفتوگو با خبرنگار فارس در آستارا اظهار کرد: «رئیس حیاطی» از آثار تاریخی شهر آستارا مرمت شده و در آثار ملی ثبت میشود.
سیروس شفقی افزود: طبق با هماهنگی مدیر کل گمرک آستارا در مرمت این بنا تاریخی شرکت میکنیم.
به گفته وی ساختمان قدیمی رئیس حیاطی در سال 1205 ساخته شده و جزو آثار تاریخی شهر آستارا است.
وی از مسئولان میراث فرهنگی خواستار توجه ویژه به مرمت و ثبت میراث فرهنگی و تاریخی آستارا از جمله خانه «رئیس حیاطی» گمرک و شهر باستانی «شنیدان» و «یدگر» شد.
مدیرکل گمرک آستارا نیز اظهار کرد: طبق تحقیقات و استعلام از کارمندان بازنشسته گمرک آستارا ساختمان در سال 1205 هجری شمسی همزمان با ساخت ساختمان گمرک ساخته شده است.
جهانگیر بخشی، افزود: این ساختمان برای خانه سازمانی و اقامت مدیر گمرک آستارا ساخته شده بود و در زبان محلی «رئیس حیاطی» گفته میشود.
وی با بیان اینکه ساختمان این خانه توسط یک بلژیکی ساخته شد، تصریح کرد: این ساختمان با نقش و معماری اروپای شرقی و با بام سفالی که ویژه آستارای قدیم بود ساخته شد.
این مسئول با اشاره به اینکه ساختمان مذکور تاریخ گویای آستارا و کشور است، خاطرنشان کرد: ساختمان رئیس حیاطی جزو آثار ملی است.
وی خواستار ترمیم تخصصی ساختمان رئیس حیاطی طبق معیار سازمان گمرک شد و تصریح کرد: برای حفاظت از این آثار، میخواهیم که مورد حفاظت اداره کل گمرک آستارا قرار گیرد.
بخشی با اشاره به اینکه این ساختمان اوراق هویت ملی و شهرستانی است، متذکر شد: با توجه به قدمت این ساختمان، انتظار میرود امور و مراحل قانونی مرمت آن مورد توجه سازمان میراث فرهنگی و گردشگری قرار گیرد.
------------------------------------dardnews.ir
منبع : افق روشن