دیر زمانی است که مردمان ایرانی و بسیاری از جوامع دیگر، در آغاز فصل زمستان مراسمی را برپا میدارند که در میان اقوام گوناگون، نامها و انگیزههای متفاوتی دارد. در ایران و سرزمینهای همفرهنگ مجاور، از شب آغاز زمستان با نام «شب چله» یا «شب یلدا» نام میبرند که همزمان با شب انقلاب زمستانی است. به دلیل دقت گاهشماری ایرانی و انطباق کامل آن با تقویم طبیعی، همواره و در همه سالها، انقلاب زمستانی برابر با شامگاه سیام آذرماه و بامداد یکم دیماه است. هر چند امروزه برخی به اشتباه بر این گمانند که مراسم شب چله برای رفع نحوست بلندترین شب سال برگزار میشود؛ اما میدانیم که در باورهای کهن ایرانی هیچ روز و شبی، نحس و بد یوم شناخته نمیشده است. جشن شب چله، همچون بسیاری از آیینهای ایرانی، ریشه در رویدادی کیهانی دارد. خورشید در حرکت سالانه خود، در آخر پاییز به پایینترین نقطه افق جنوب شرقی میرسد که موجب کوتاه شدن طول روز و افزایش زمان تاریکی شب میشود. اما از آغاز زمستان یا انقلاب زمستانی، خورشید دگرباره بسوی شمال شرقی باز میگردد که نتیجه آن افزایش روشنایی روز و کاهش شب است. به عبارت دیگر، در ششماهه آغاز تابستان تا آغاز زمستان، در هر شبانهروز خورشید اندکی پایینتر از محل پیشین خود در افق طلوع میکند تا در نهایت در آغاز زمستان به پایینترین حد جنوبی خود با فاصله 5/23 درجه از شرق یا نقطه اعتدالین برسد. از این روز به بعد، مسیر جابجاییهای طلوع خورشید معکوس شده و مجدداً بسوی بالا و نقطه انقلاب تابستانی باز میگردد. آغاز بازگردیدن خورشید بسوی شمالشرقی و افزایش طول روز، در اندیشه و باورهای مردم باستان به عنوان زمان زایش یا تولد دیگرباره خورشید دانسته میشد و آنرا گرامی و فرخنده میداشتند. در گذشته، آیینهایی در این هنگام برگزار میشده است که یکی از آنها جشنی شبانه و بیداری تا بامداد و تماشای طلوع خورشید تازه متولد شده، بوده است. جشنی که از لازمههای آن، حضور کهنسالان و بزرگان خانواده، به نماد کهنسالی خورشید در پایان پاییز بوده است، و همچنین خوراکیهای فراوان برای بیداری درازمدت که همچون انار و هندوانه و سنجد، به رنگ سرخ خورشید باشند. بسیاری از ادیان نیز به شب چله مفهومی دینی دادند. در آیین میترا (و بعدها با نام کیش مهر)، نخستین روز زمستان به نام «خوره روز» (خورشید روز)، روز تولد مهر و نخستین روز سال نو بشمار میآمده است و امروزه کارکرد خود را در تقویم میلادی که ادامه گاهشماری میترایی است و حدود چهارصد سال پس از مبدأ میلادی به وجود آمده؛ ادامه میدهد. فرقههای گوناگون عیسوی، با تفاوتهایی، زادروز مسیح را در یکی از روزهای نزدیک به انقلاب زمستانی میدانند و همچنین جشن سال نو و کریسمس را همچون تقویم کهن سیستانی در همین هنگام برگزار میکنند. به روایت بیرونی، مبدأ سالشماری تقویم کهن سیستانی از آغاز زمستان بوده و جالب اینکه نام نخستین ماه سال آنان نیز «کریست» بوده است. منسوب داشتن میلاد به میلاد مسیح، به قرون متأخرتر باز میگردد و پیش از آن، آنگونه که ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه نقل کرده است، منظور از میلاد، میلاد مهر یا خورشید است. نامگذاری نخستین ماه زمستان و سال نو با نام «دی» به معنای دادار/خداوند از همان باورهای میترایی سرچشمه میگیرد. نخستین روز زمستان در نزد خرمدینانی که پیرو مزدک، قهرمان بزرگ ملی ایران بودهاند، سخت گرامی و بزرگ دانسته میشد و از آن با نام «خرم روز» یاد میکرده و آیینهایی ویژه داشتهاند. این مراسم و نیز سالشماری آغاز زمستانی هنوز در میان برخی اقوام دیده میشود که نمونه آن تقویم محلی پامیر و بدخشان (در شمال افغانستان و جنوب تاجیکستان) است. همچنین در تقویم کهن ارمنیان نیز از نخستین ماه سال نو با نام «ناواسارد» یاد شده است که با واژه اوستایی «نوسرذه» به معنای «سال نو» در پیوند است. هر چند برگزاری مراسم شب چله و میلاد خورشید در سنت دینی زرتشتیان پذیرفته نشده است؛ اما خوشبختانه اخیراً آنان نیز میکوشند تا این مراسم را همچون دیگر ایرانیان برگزار کنند. البته در شبه تقویم نوظهوری که برخی زرتشتیان از آن استفاده میکنند و دارای سابقه تاریخی در ایران نیست، زمان شب چله با 24 آذرماه مصادف میشود که نه با تقویم طبیعی انطباق دارد و نه با گاهشماری دقیق ایرانی و نه با گفتار ابوریحان بیرونی که از شب چله با نام «عید نود روز» یاد میکند. از آنرو که فاصله شب چله با نوروز، نود روز است. امروزه میتوان تولد خورشید را آنگونه که پیشینیان ما به نظاره مینشستهاند، تماشا کرد: در دوران باستان بناهایی برای سنجش رسیدن خورشید به مواضع سالانه و استخراج تقویم ساخته میشده که یکی از مهمترین آنها چارتاقی نیاسر کاشان است که فعلاً تنها بنای سالم باقیمانده در این زمینه در ایران است. پژوهشهای نگارنده که در سال 1380 منتشر شد (نظام گاهشماری در چارتاقیهای ایران)، نشان میدهد که این بنا بگونهای طراحی و ساخته شده است که میتوان زمان رسیدن خورشید به برخی از مواضع سالانه و نیز نقطه انقلاب زمستانی و آغاز سال نو میترایی را با دقت تماشا و تشخیص داد. چارتاقی نیاسر بنایی است که تولد خورشید بگونهای ملموس و قابل تماشا در آن دیده میشود. این ویژگی را چارتاقی «بازه هور» در راه نیشابور به تربت حیدریه و در نزدیکی روستای رباط سفید، نیز دارا است که البته فعلاً دیواری نوساخته و الحاقی مانع از دیدار پرتوهای خورشید میشود. هر ساله مراسم دیدار طلوع و تولد خورشید در چارتاقی نیاسر، و بررسی نظریه نگارنده، با حضور دوستداران باستانستارهشناسی ایرانی و دیگر علاقهمندان، در شهر نیاسر کاشان برگزار میشود.
حافظ در شب یلدا
عرصه هنر در دیدگاه چخوف، جایگاه متوسطها نیست. به همین خاطر است که علاقه مندان هنر و فعالیتهای هنری در نمایشنامه مرغ دریایی، پس از برخورد با موانع صعب و بلند فعالیت سالم هنری، سرخورده و بی انگیزه از حرکت به سوی اهداف بلند پر وازانه خود باز میمانند. اوج دیدگاه چخوف درباره هنر را میتوان در این جملات جست. «برای ما هنرمندان و نویسندگان مسئله اساسی شهرت نیست. شکوه و جلال و آنچه را من روزی در آرزویش بودم نیز نیست. مسئله اساسی قدرت تحمل است. این است که بدانیم چگونه صلیب خود را بر دوش کشیم و ایمانمان را از دست ندهیم. من ایمان دارم و کمتر رنج میکشم.»
در واقع تنها هنر نیست که در این نمایشنامه مورد ستایش واقع میشود، بلکه روح هنرمند و رنجهایی که یک هنرمند برای رسیدن به غایت لذت از خلق یک اثر هنری متحمل میشود است که ارزش و شأن ستایش مییابد. به مانند همیشه در فضای آثار نمایشی چخوف، رنج تطهیر کننده جان و روان است. خاصه آن که این رنجها روح یک هنرمند را صیقل دهد. اما انسان داستانهای چخوف همواره در چنبره رخوت و بی عملی اسیر شده و در خسران است. آدمهای چخوف به قول خودش «بردگان ابتذال» اند. همه گرفتار در منجلاب کسالت، ناتوانی و اجبار و همه در حال زوال و فروپاشی. آنتون چخوف انسان نمونه عصر خود را این گونه میدید. ذوق، استعداد و قریحه انسانی است که در این ورطه انحطاط به هدر میرود. آن که در وادی هنر سیر میکند نیز از این انسداد و انجماد فکری بیشتر متضرر میشود. این جبر جهان چخوفی است. چخوف گاه چنان با شخصیتهای داستانی و نمایشی اش ابراز همدردی و همذات پنداری میکند که گویی خود و زندگی خود را نگاشته است. و گاه چنان بی رحمانه شلاق تیز انتقاد را بر پیکره شخصیت هایش میکوبد که پنداری از حضور این گونه افراد در اطراف خود رنجهای بسیار برده است. کسانی که گاه به رغم استعدادهای غیرقابل انکار، به واسطه بی هدفی و یا گمراهی به دامان ابتذال و بی انگیزگی غلتیده اند.
چخوف همه عمر را در این حسرت سوخت تا شاید با بازنمایی تباهیهای زندگی روزمره، مسیر متفکران هنرمند و روشنفکران جامعه خود را به سوی مدینه فاضله اش هدایت کند و خب واضح است که نمیتوانست. آنتون چخوف از بروز و ظهور مظاهر بورژوازی در جامعه هنر و ادبیات سرزمین خویش میهراسید و با کمال گرایی خاص و ویژه نژاد اسلاو، میکوشید جلوی انحطاط فرهیختگان چسبیده به بدنه اشرافیت که با مکیدن تفالههای زندگی و عیش و نوش این طبقه مضمحل شده ارتزاق میکردند بایستد. چرا که میدانست جوهره ناب و اصیل هنر در آتش خود پرستیها و فساد بورژوازی تباه و نابود میشود. به همین دلیل حقیقت را بر همه چیز حتی عشق، بزرگترین و گستردهترین منبع الهام هنری ارجح میدانست. آنتون چخوف زندگی را با معیار کار و خلاقیت میسنجید و از بی عملی و رخوت هنرمندانه بیزار بود. از همین رو به هنرمند عصر و دوره خود میتاخت تا آنان را از خواب بیرون آورد. این اندیشهها در لایههای چندگانه معانی و مفاهیم نمادین آثار او چنان تنیده شده که ترجمه و اجراهای مکرر و متفاوت از آثارش هنوز هم پس از گذشت یک قرن از مرگش در بسیاری از نقاط جهان خواهان دارد. رمز ماندگاری چخوف و آثارش قابلیت تعمیم اندیشهها و دغدغههای والای او، به تمامیت کره خاکی است.
از دوست و استاد خوبم : وحید شعبنی عزیز
دکتر مهدی سلطانی.ترانه علیدوستی، شهاب حسینی، مصطفی زمانی،پریناز ایزدیار و محمد پاک نیت از جمله بازیگران این مجموعه شبکه نمایش خانگی هستند.در خلاصه داستان این سریال آمده است: در تندباد حادثه، عشق اولین قربانی است. داستان این مجموعه شبکه نمایش خانگی در سال 1332 رخ می دهد.حسن فتحی پیش از این سریالهایی چون «زمانه»، «در مسیر زاینده رود»، «اشکها و لبخندها»، «میوه ممنوعه»، «مدار صفر درجه»، «شب دهم»، «پهلوانان نمیمیرند» و فیلمهای سینمایی چون «یک روز دیگر»، «کیفر»، «پستچی سه بار در نمیزند» و «ازدواج به سبک ایرانی» را کارگردانی کرده است.
شناسه خبر2443541 دوشنبه 24 آذر 1393- 11:50
پرسشی از دکتر پروین منصوری متخصص پوست و مو
چگونه پیری پوست را به تاخیر بیندازیم؟
سوار تاکسی مخصوص بانوان شدم و توجهم به دستهای خانم راننده جلب شد. خودش خیلی جوان بود اما دستهایش خشک و چروکیده. دستکش نخیای را که خریده بودم، باز نکردم و آن را همراه کرایه به خانم راننده دادم و گفتم: «آفتاب پوست دستتان را خراب میکند؛ دستکش بپوشید.» خندید و گفت: «اهل این سوسولبازیها نیستم. کار ما از زیبایی گذشته عزیزم!» تشکر کرد و پیاده شدم...
همان موقع به ذهنم رسید از متخصصان سلامت بپرسم آیا این نکته حفاظت از پوست فقط از منظر زیبایی اهمیت دارد یا برای سلامتی پوست هم حیاتی است. چقدر اهمیت میدهید؟ اینگفتوگوی خواندنی با دکتر پروین منصوری، متخصص پوست و مو و استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران، حتما نظرتان را تغییر میدهد. امیدوارم آن خانم راننده هم این گفتوگو را بخواند.
سلامت: بعضی از خانمها با اینکه به زیبایی دستهایشان اهمیت میدهند و در پی مانیکور ناخن و کاشت آن هستند، وقتی در جمعی میروند و به پوست دست دیگر افراد نگاه میکنند، متوجه میشوند نسبت به همسن و سالهایشان، پوست پیرتری دارند. چرا؟
پیری پوست دست، تظاهر عواملی است که پیری وابسته به سن را به تعویق میاندازد یا برعکس آن را زودرس میکند. مهمترین دلیل شکسته شدن رشتههای کلاژن پوست و تخریب رشتههای الاستیک آن و در یک کلام چینوچروک، نور خورشید است. همانطور که بارها هم گفته شد، محافظت از نور، پیری ناشی از نور را به تعویق میاندازد و باعث میشود این عامل به عوامل ایجاد پیری ناشی از سن افزوده نشود. شما نمیتوانید انتظار داشته باشید پوست دستتان با پوست دست مادربزرگتان، (هر چند تمام نکاتی را که الان ذکر میکنم رعایت کرده باشد) یکسان باشد. اگر جوان هستید، سعی کنید پوست دستتان را بکشید، احتمالا یا کشیده نمیشود یا اگر هم کشیده شود، تا آن را رها کنید بلافاصله به حالت اول برمیگردد. اگر همین کار را با پوست دست مادربزرگتان انجام دهید احتمالا به علت کمشدن خاصیت الاستیسیته و کاهش توان رشتههای آن در پوست، پوست شکل میگیرد و پس از رها کردن مدتی طول میکشد تا به حالت اول برگردد. پیری ناشی از سن گریزناپذیر است ولی با رعایت نکاتی، میتوان آن را به تاخیر انداخت.
سلامت: منظورتان از عواملی که پیری ناشی از سن را به تاخیر میاندازند، چیست؟
تغذیه مناسب حاوی همه گروههای غذایی بهخصوص میوهها و سبزیهای تازه، پرهیز از نور آفتاب و حفاظت کامل از پوست با لباسهای مناسب و ضدآفتابها، خواب کافی، پرهیز از استرس و تنشهایی که گاهی خودمان باعث آن میشویم، هوای سالم، ترک سیگار، قلیان و مصرف مایعات کافی. امروزه محققان معتقدند که تغذیه سالم، ورزش و خواب کافی مساوی است با بدنی سالم و پوستی زیبا و نیازی به مصرف ویتامینهای گوناگون نیست.
سلامت: پس اینکه میگویند پوست خود را با فلان کرم تغذیه کنید یا میوههایی را روی پوست بمالید، درست نیست؟
مالیدن میوهها روی پوست امکان ایجاد حساسیت را بالا میبرد بنابراین کار درستی نیست. امروزه مواد موثره ویتامینهای موجود در میوه را به طور پایدار و در فرمولهایی خاص به صورت کرم تهیه میکنند. این کرمها گاهی به دلیل داشتن خواص درمانی بهوسیله پزشک هم تجویز میشوند. لایه سطحی پوست، رگ خونی ندارد و مواد مغذی از لایه زیرین یعنی درم، به آن میرسد. یعنی با تغذیه صحیح خون هر آنچه لازم است به پوست میرساند. مواد ضروریای مثل پروتئین، آهن، روی، انواع ویتامینها و ....
سلامت: درباره پوست دست چه توصیههایی دارید؟
شما در روز بارها دستها را با انواع شویندهها میشویید. بسیاری از خانمها حتی دستکش هم به دست نمیکنند و انتظار دارند این مواد پوستشان را خراب نکند. حتی آب بهتنهایی میتواند باعث خشکی پوست شود. نه فقط هنگام کار با شویندهها، بلکه در همه زمانهایی که مشغول کار روزانه هستید، دستکش بپوشید، یادتان نرود خشکی پوست باعث میشود عوامل فیزیکی و میکروبی به پوست وارد شوند و پوست چروکیده میشود. وقتی از خانه خارج میشوید، دستها را از آفتاب محافظت کنید یعنی دستکش مناسب فصل دست کنید و در تابستان کرم ضدآفتاب به خصوص زینکاکسید بمالید چون سرما و گرما هر دو به پوست دست آسیب میرسانند.
یک نکته مهم دیگر این است که خانمها مخصوصا دخترخانمهای جوان باید از برنزه کردن پوست که امروزه مد شده، پرهیز کنند. شنا در استخر روباز نیز کار صحیحی نیست. لکههای قهوهای که به مرور با افزایش سن زیادتر میشوند، علامت پیری ناشی از نور هستند. دقت کنید 3 عامل در ایجاد لکههای پوست موثر است؛ افزایش سن، ژنتیک و تماس با آفتاب. احتمالا حالا متوجه زیانهای این کار نمیشوید و با قرار گرفتن در معرض آفتاب، از رنگ جدید پوستتان لذت میبرید اما بعدها عوارض آن را خواهید دید و کاری هم نمیتوان کرد.
سلامت: بهطور کلی نمای پیری دست چیست؟
برجسته شدن رگهای پشت دست، بروز لکههای قهوهای، کاهش قابلیت ارتجاع و نازکی پوست.
سلامت: اما رگهای پشت دست برخی جوانها هم بیرون زده است. چرا؟
وقتی چربی زیر پوست کم شود، برای مثال فرد بهطور ناگهانی وزن کم کند یا رژیمهای غلط بگیرد و یا کسانی که به?طور ژنتیکی پوست نازکتری دارند، پیری زودتر خود را نشان میدهد. البته این افراد باید از نظر بیماری انسدادی رگها بررسی شوند. بعضی مشکلات نادر ارثی هم وجود دارند که نمای پیری به دست میدهند.
سلامت: رگهای بیرون زده درمانی ندارند تا پوست پیر به نظر نرسد؟
راستش را بخواهید درمانی وجود ندارد ولی از چربی خود فرد یا از ترکیبهایی که خاصیت پرکنندگی دارند مانند اسیدهیالورونیک برای بهبود نمای آن استفاده میشود. توصیه میکنم از مصرف خودسرانه بعضی داروها مانند کورتون که باعث کم شدن چربی پوست و برجسته شدن عروق میشود، خودداری کنید. البته بعضی بیماریهای داخلی با نازک شدن پوست و تخریب رشتههای آن همراهاند و باعث گشادی جدار عروق و نمایان شدنش میشوند.
سلامت: قدیمیها از گلیسیرین برای مرطوبکردن پوست دستشان استفاده میکردند ولی معتقدند به مرور رنگ پوست را سیاه میکند. آیا این عقیده درست است؟
از بهترین مرطوبکنندههای پوست وازلین است اما این ترکیب نفتی است و اگر خوب تهیه نشود امکان سیاه شدن پوست دست وجود دارد. گلیسیرین هم ترکیب خوبی است و امروزه به بیشتر کرمها ترکیبهای آن افزوده میشود. بهترین زمان استفاده از مرطوبکنندهها، بلافاصله پس از شستشوی دست و زمانی است که هنوز رطوبت دارد. با این کار آب به طبقه شاخی پوست نفوذ میکند و چروکها کمی صاف میشوند. اگر ظرف 1 تا 3 دقیقه مرطوبکننده را بمالید، لایه محافظی تشکیل میشود و 11 تا 24 ساعت رطوبت پوست را نگه میدارد و پوست شاداب میماند.
بعضی از ویتامینها و مواد معدنی و املاح و خوراکیها قادرند به خوبی با استرس مبارزه کرد و آن را از بین ببرند و یا به سخن دیگر برای از بین بردن استرسها میتوان به جای داروهای مختلف …
بعضی از ویتامینها و مواد معدنی و املاح و خوراکیها قادرند به خوبی با استرس مبارزه کرد و آن را از بین ببرند و یا به سخن دیگر برای از بین بردن استرسها میتوان به جای داروهای مختلف که بعضی از آنها اثرات نامساعدی نیز روی اعصاب و بدن دارند این عارضه آزار دهنده و رنجآور با خوردن غذاهای خوب و مخصوص جبران و درمان نمود.
برای مبارزه با استرس و جلوگیری از آن در مواردی که استرس خیلی پیشرفته و شدید است باید از غذاهائی استفاده کرد که در آنها: ویتامین B۶، و ویتامین B۱۲، ویتامین B۱ تیامین، نیاسین B۳، اسید فولیک و اسید پنتوتنیک وجود داشته باشد. این ویتامینها یکی از بهترین مواد ضد استرس به شمار میروند.
تجربیات بسیار نشان داده است که اسید پنتوتنیک یا ویتامین B۵ میتواند در مواردی که استرس ایجاد میشود به سرعت با تغییر و تبدیلاتی که در اعمال فیزیولوژیک بدن صورت میگیرد آنرا از حالت عدم تعادل روحی و فکری به حالت تعادل پایدار درآورد و بر استرس غلبه کند. آنهائی که به استرس دچارند باید غذای خود را طوری انتخاب کنند که مقادیر زیادی خوردنیهای حاوی ویتامینهای گروه B وارد بدنشان شود. ما سابقاً راجع به این نوع غذاها با شما سخن گفتهایم و حالا نیز یکبار دیگر برای یادآوری شما نامی از این غذاها میبریم:
وقتی شما دچار استرس هستید بدنتان به ویتامین C زیادی احتیاج دارد. غذاهائی که دارای ویتامین C فراوان هستند عبارتند از: پرتقال، لیمو ترس، گریپ فروت، کلم ریز، فلفل سبز، خربزه، کیوی، توت فرنگی، فلفل قرمز، گوجه فرنگی، گل کلم، کلم، اسفنجا، شلغم، چغندر، آلبالو. مقدار لازم این ویتامین برای بدن در مرد و زن یکسان بوده و در حدود ۶۰ میلیگرم است. نصف فنجان فلفل سبز ۶۴ میلیگرم ویتامین C دارد و یک لیوان آب پرتقال دارای ۱۲۴ میلیگرم ویتامین C است. البته این ویتامین از ویتامینهائی است که اگر بیش از اندازه مصرف شود از راه کلیه دفع میگردد.
یکی از خطراتی که انسانهای قرن ما را تهدید میکند خطر صداهای شدید با نوسانهای متوسط و یا صداهای انفجاری مثل صدائی که از لوله اگزوز اتومبیلها به هنگام وارد شدن مقداری بنزین خام در اگزوز و یا صدای موتورسیکلتهای انفجاری است. این خطر که آن را sound pollution یعنی آلودگی صدا مینامند خطرش از آلودگی هوا کمتر نیست. با تحقیقاتی که سازمان بهداشت جهانی و مرکز تحقیقات بینالمللی بیماریهای قلبی در آمریکا انجام داده هر ساله میلیونها نفر از انسانها در سراسر جهان در اثر صداهای ناهنجار و بسیار شدید به مدت طولانی و یا صداهای انفجاری به مدت کوتاه به سکته قلبی دچار میشوند. ثابت شده است که وقتی فردی در مکانی زندگی میکند و یا مشغول به کار است که مقادیر زیادی صداهای ناهنجار در آنجا وجود دارد بدن چنین فردی به سرعت و زیاد، منیزیم مصرف میکند و دیده شده که بسیاری از همین افراد بعداً به استرسهای شدید دچار شدهاند.
دانشمندان در این مورد تحقیقات جالبی انجام دادهاند. تعدادی کارگر را یک روز در محلی مشغول کار کردهاند که سر و صدائی نبوده و محیط کاملاً آرام بوده است و روز بعد آنها در محلی پر سر و صدا سر کار گذاشتهاند وقتی خون این کارگردان را در دو روز پیاپی آزمایش کردهاند متوجه شدند که منیزیم خون کارگران در آن روز که در محیط پر سر و صدا کار کردهاند خیلی کاسته شده و روزی که در محیط آرام به کار پرداختهاند منیزیم خونشان بالا رفته و وقتی به همین کارگران که در محیط پر سر و صدا کار میکردهاند مقداری غذاهای منیزیمدار مثل سبزیجات، موز، غلات، حبوبات، گردو، فندق، سویا، بادام زمینی خورانده شده، بدن آنها در برابر استرس و انواع ناراحتیهای مشابه آن مقاومت قابل ملاحظهای پیدا کرده است. با این تحقیق، دانشمندان به این نتیجه رسیدهاند که کمبود منیزیم در غذا میتواند منجر به استرسهای بسیار شدید شود و تنها راه درمان این نوع بیماری به جای استفاده از انواع و اقسام داروهای ضد استرس خوردن غذاهای منیزیمدار است.
بچههائی که دائم گریه میکنند و شبها خوابشان نمیبرد و مادر مجبور است تا صبح آنها را راه ببرد به کمبود منیزیم در بدن دچار هستند. مادران این نوه بچهها بایستی تا میتوانند غذاهای منیزیمدار بخورند چون این منیزیم از راه شیر به طفل منتقل میشود. این را نیز نباید فراموش کرد که این مادران یعنی مادرانی که از شب تا صبح فرزندانشان را راه میبرند و از این طریق میخواهند بیخوابی و بیتابی او را جبران کنند خودشان به کمبود منیزیم و بعد به استرس دچار میشوند. غذاهای بسیاری دارای منیزیم هستند که مهترین آنها عبارتند از: غلات، موز، گردو، فندق، سبزیهای تازه، بادام زمینی و حبوبات.
پروتئینها از اسیدهای آمینه ساخته شدهاند. اسید آمینه کوچکترین ترکیب یک پروتئین است. وقتی تعدادی از این اسیدهای آمینه دور هم جمع شده و با هم یک جا مخلوط یا ترکیب شوند گوشت یا پروتئین بوجود میآید.
هرچه تعداد اسیدهای آمینهای که یک گوشت یعنی پروتئینی را تشکیل میدهند کمتر باشد هضم و جذب آن خیلی زودتر و آسانتر انجام میگیرد.
وقتی پروتئینی وارد بدن ما میشود بدن این پروتئین را میشکند یعنی هضم میکند و دو مرتبه آن را به اسیدهای آمینه که در ساخت و ترمیم انساج بدن ما نقش دارد تبدیل میکند و از این طریق بدن ما ضایعات روزمره خود را که از طریق کارهای فکر و بدنی به آن وارد شده است جبران مینماید.
در میان اسیدهای آمینهائی که وارد بدن میشود دو اسید آمینه بیشتر به مغز و کارهای آن ارتباط دارند و این دو عبارتند از:
تیروزین کارش بالا بردن سطح آگاهی مغز است. سلولهای مغز را به فعالیت بیشتر وادار میکند و نیز همین اسید آمینه در کنترل مغز و روی بسیاری از اعمال بدن دخالت دارد. البته چون مغز کارش فرماندهی میباشد واضح است که وقتی مادهای فعالیت و کارائی آن را بیفزاید و دامنه فرماندهی او را زیاد کند خود به خود کار کنترل که باز به مغز مربوط است نیز دقیقتر انجام میشود.
تریپتوفان اسید آمینهای است که بدن آن را از مادهای به نام سروتونین میسازد. سروتونین باعث آرام کردن فعالیتهای مغز، ایجاد آرامش و راحتی خیال، کم کردن واکنش انسان نسبت به حوادث غیر مترقبه، سستی، شلی و خواب آلودگی میشود. در مغز این دو اسید آمینه با هم مشترکاً کار میکنند. اصولاً تمام اعمال حیاتی بدن به همین شکل انجام میشود بعضی از هورمونها یا ویتامینها و یا مواد شیمیائی کار آنها را زیاد و فعالیت آنها را افزایش میدهند و بعضی دیگر از شدت فعالیت و کارائی آنها میکاهنند. منتهی چون این دو سیستم هر دو با هم کار میکنند بدن به حالت تعادل خود ادامه میدهد. مثلاً وقتی ما در خیابان راه میرویم و لاستیک یک اتوموبیل در نزیک ما میترکد یک مرتبه در اثر این صدای بسیار شدید و ناگهانی و ناهنجار بلافاصله مقادیر زیادی آدرنالین از غده فوق کلیوی ترشح شده و فشار خون ما را بالا میبرد. آدرنالین یک افزایشدهنده شدید فشار خون است. این بیتعادل شدن فشار خون اگر همین طور ادامه یابد در بدن مشکلات فراوانی ایجاد میکند ولی بدن بلافاصله به این تغییر ناگهانی پاسخ مثبت میدهد و با ترشح مقادیر زیادی استیل کولین دو مرتبه سطح فشار خون را به حالت طبیعی بر میگرداند. اصولاً کند شدن و تند شدنهای اعمال حیاتی بدن همیشه با دو عامل که مخالف یکدیگر هستند ولی با هم مشترکاً کار میکنند انجام میشود و کار تیروزین و تریپتوفان نیز از این قانون مستثنی نیست. البته اگر ما بخواهیم که مغزمان فعالیتش، کارش، توان فکریاش بیشتر شود بهتر است که اول غذاهائی که دارای تیروزین فراوان است بخوریم، تا این ماده زودتر به مغز ما رسیده و کار اساسی و فیزیولوژیک خود را انجام دهد.
تیروزین به مقدار بسیار زیاد در: ماهی سفید، ماهی کفال، اردک ماهی، ماهی کیلکا، ماهی قزل آلا و ماهی سیاه رودخانه وجود دارد به همین نحو این ماده در گوشت گوسفند، گوشت گوساله، گوشت مرغ و سایر طیور به میزان زیاد یافت میشود و بالاخره شیر، ماست، پنیر و دوغ نیز دارای مقادیر متنابهی تیروزین هستند.
بعضی از مردم عادت دارند که هر روز با صبحانه خود مقداری نان بخصوص نانهای شیرین مثل شیرینی خشک یا تازه، کلوچه و یا کیکهای قندی همراه با چای شیرین غلیظ بخورند و یا خیلی مواد دیگر که دارای قند فراوان است مثل انواع و اقسام مربا، مارمالاد و چیزهای مشابه آن و خیال میکنند که از این طریق مقادیری زیادی انرژی به بدن خود میرسانند. البته وارد شدن این همه مواد قندی به بدن باعث میشود که موقتاً قدرت و فعالیت بدن زیاد میشود ولی بعداً بدن برای خنثی کردن این قند اضافی مقادیر زیادی انسولین ترشح میکند که سرانجام منجر به کم شدن قند خون، حتی کمتر از مقدار طبیعی میگردد. با کم شدن قند خون از میزان آگاهی و فعالیت مغز کاسته خواهد شد و بعداً میزان انرژی کل بدن نیز کاهش مییابد و قندهای خورده شده سریعاً سوخته و از بین رفته و فقط مقداری خستگی برای بدن که ناشی از جذب و هضم قندهاست باقی میماند.
ولی وقتی بدن انرژی خود را از مواد پروتئینی تأمین میکند ترتیب کار را طوری میدهد که هر مقدار انرژی که لازم دارد از همان پروتئین، برداشت نماید. یعنی مقداری از پروتئین را به همان میزانی که نیاز دارد تبدیل به قند کرده و آن را به آهستگی و به نرمی در مدت زمان طولانی با نهایت ظرافت و دقت سوزانده و انرژی مورد نیاز خود را از این طریق کسب میکند. بنابراین بهترین راه برای استفاده از تیروزین موجود در پروتئینها این است که همراه با صبحانه مقادیر زیادتری پروتئین بخورین. زیرا هنگام صبح، مغز بیش از هر زمان دیگری به انرژی برای فعالتر شدن نیاز دارد در حالیکه اگر خوب دقت کنید بیشتر صبحانهها عبارت است از: چای شیرین، نان، مربا، عسل و کره، و خیلی کم دیده میشود که پروتئین در صبحانه افراد جای مناسبی داشته باشد. وقتی ما از خواب بیدار میشویم قند خون ما پائین میآید و برای بالا آوردن قند خون و رسانیدن آن به حد طبیعی بهتر است که از پروتئین استفاده شود. اگر هر کس سعی کند هر روز به هنگام صبحانه حداقل ۱۵ گرم پروتئین بخورد میتواند فعالیت بدنی و مغزی خود را برای طول روز حفظ کند. میتوانید برا رسیدن به این اهداف از دو عدد تخممرغ آبپز یا عسلی نیز استفاده کنید و یا یک کاسه غلات، عدسی و یا لوبیای پخته میل نمائید. یکی از بهترین صبحانهها، صبحانهای است که دارای پنیر کم چربی، شیر کم چربی، ماست تخممرغ، غلات پخته شده، حلیم گوسفند یا بوقلمون و حبوبات پخته شده باشد.
متأسفانه بسیاری از مردم اصلاً صبحانه نمیخورند و نمیدانند خواص یک صبحانه چیست و قبول ندارند که یک صبحانه خوب، مقوی و حساب شده میتواند آنها را برای تمام طول روز، فعال، شاداب، آگاه، روشن و آماده به کار نگاه دارد. آنها فقط یک فنجان چای یا قهوه میخورند و خیال میکنند که با این کار جلوی فرسایش و گرسنگی درونی بدن خود را گرفتهاند.