زن پالتو پوست گرون قیمتی که تازه خریده بود رو پوشید
و مشغول تماشای خود در آینه بود
که دختر نوجوان نگاهی به مادرش انداخت
و با خشم گفت: مامان میدونی به خاطر این که تو بتونی این پالتو پوست رو بپوشی
یه حیوون بدبخت چه زجری رو متحمل شده؟
مادر نگاهی به دخترش کرد و گفت: خجالت بکش!
این چه طرز حرف زدن درباره باباته!