کاروان امام حسین (ع) در روز دوشنبه دوم محرم سال 61 هجری قمری وارد کربلا شد. امام حسین علیه السلام پرسید:« نام این زمین چیست؟»
گفتند:« کربلا».
امام گریست و فرمود:« کرب و بلا.» آن گاه فرمود:« ام سلمه به من خبر داد که جبرئیل نزد رسول خدا بود و من نیز بودم. من گریستم. پیامبر مرا در دامان خود نشاند. جبرئیل گفت:« آیا او را دوست میداری؟» فرمود:« آری!» گفت:« امت تو او را خواهند کشت و اگر میخواهی، تربت آن زمین را که او در آن کشته خواهد شد به تو نشان دهم.
پیامبر فرمود:« آری»
پس جبرئیل زمین کربلا را به پیامبر نشان داد »
امام حسین علیه السلام خاک آن زمین را بوسید و فرمود:« این همان زمین است که جبرئیل به جدم رسول خدا خبر داد که من در آن کشته خواهم شد».
در روایت دیگری امام علیه السلام چون به زمین کربلا رسید پرسید:« نام این زمین چیست؟ » گفتند:« کربلا»
فرمود: «اللهُمَّ إنّی أعوذُبِک مِن الکَربِ وَالبَلاء».
سپس گفت : این موضع کرب و بلا و محل مِحنت و عنا است، فرود آیید که این جا منزل و محل خیام ما است. این زمین جاى ریختن خون ما است و در این مکان قبرهاى ما واقع خواهد شد.
آن گاه اصحاب امام پیاده شدند و بارها و اثاثیه خود را فرود آوردند؛ حرّ هم پیاده شد و لشگر او در مقابل امام اردو زدند.
در روز دوم محرم، امام حسین علیه السلام پس از ورود به سرزمین کربلا به اصحاب خود فرمود:«مردم بندگان دنیا هستند و دین را همچون غذایی میدانند که تا زمانی که مزه خوش داشته باشد، آن را نگاه میدارند، اما هنگامی که (مزهاش عوض شود و) آزمونی در کار باشد، تعداد دینداران اندک میشود».
امام حسین علیه السلام پس از ورود به کربلا، فرزندان و برادران و اهل بیت خود را جمع کرد؛ بعد نظری بر آنها انداخت و گریست و گفت:« خدایا! ما عترت پیامبر تو، محمد، هستیم. بنیامیّه ما را از حرم جدمان راندند و در حق ما جفا کردند. خدایا! حق ما را از ستمگران بستان و ما را بر آنها پیروز گردان».
ام کلثوم، دختر امام علی علیه السلام، به امام علیه السلام گفت:« ای برادر! در این وادی احساس عجیبی دارم و اندوه هولناکی بر دل من سایه افکنده است».
امام حسین علیه السلام خواهر را دلداری داد و آرام کرد.
بسم الله الرحمن الرحیم
نطفه از بین رفتن قبح اهانت به اهل بیت رسول الله (ص) قبل از یزید شکل گرفت زمانیکه در مورد شکستن ارزش مقام نبوی ضمن نسبت دادن احادیث جعلی به پیامبر(ص) که شخصیت پیامبر (ص) را پایین می آورد سعی در بالا بردن ارزش مقام خلیفه مسلمین داشتند شبهه ای هم مطرح کردند که آیا وقتی شما در سفر هستید کسی که از سوی شما جانشین شما در خانواده تعیین شده مقامش بالاتر است یا آن کسی که از سوی شما به سوی خانواده فرستاده می شود ؟!! ( نتیجه اینکه پیامبر (ص) تنها فرستاده خداست و خلیفه جانشین و نماینده خداست بنابراین مقام خلیفه بالاتر است ... با این سیاستها مردم سست ایمان را فریفتند )
در زمان فلانی نقل احادیث پیامبر (ص) ممنوع شد و شعار فقط قرآن کافیست در همه بلاد و در منابر سر داده می شد ( سؤال اینجاست که اگر قرار بود فقط قرآن کافی باشد پس چرا رسول خدا (ص) این همه حدیث فرمودند ؟! )
آیات قرآن جوری تفسیر می شد که با رأی خلیف موافقت و متابعت داشته باشد حتی طوری که تکمیل کننده رأی و نظر خلیفه باشد . تا جاییکه مشارکت در نزول وحی هم به خلیفه نسبت داده شد . طیالسی در مسند خود آورده است : فلانی می گوید : من و پروردگار موافقت داریم ؛ زمانیکه آیه ولقد خلقنا الانسان من سلالة من طین ... نازل شد من گفتم : تبارک الله احسن الخالقین . پس از آن این آیه نازل شد که فتبارک الله احسن الخالقین . (مسند طیالسی ج9 ص42)
و یا اینکه من به پیامبر (ص) گفتم : یا رسول الله (ص) چه می شد ما مقام ابراهیم را جایگاه نماز (مصلّی) قرار می دادیم ؟ به دنبال پیشنهاد من ، آیه واتخذوا من مقام ابراهیم مصلّی ... نازل شد .
یک سیاست عجیبی هم داشتند که وقتی اشتباهات فراوانی از سوی خلفاء صورت می گرفت می گفتند : خلیفه به جرم فسق و ظلم و زیرپا گذاشتن حقوق مردم از خلافت عزل نمی شود و جایز نیست به خاطر اینگونه اعمال علیه او قیام کنند بلکه لازم است به وی پند و اندرز بدهند و او را از عذاب خدا بیم دهند زیرا احادیث در این مورد چنین دستور می دهد . (شرح نووی امام علمای حدیث بر صحیح مسلم ج12 ص229)
و اینطور عمل شد که کشتن فرزند پیامبر (ص) چون به دستور خلیفه وقت ( یزید ملعون ) شکل گرفت حتی امری ثواب جلوه کرد و حتی امثال شبث بن ربعی به شکرانه قتل مولایمان حسین علیه السلام مسجدی در کوفه بنا نمودند .
شیعه و محب امیرالمؤمنین و امام حسین علیه السلام باید همواره تاریخ اسلام را مطالعه کند تا بداند چه حرکت همه جانبه ی عظیمی بعد از پیامبر (ص) برای رسیدن به قدرت شکل گرفت و چه ظلمی به خاندان رسالت وارد شد شیعه باید ریشه ها را بررسی کند . فأسأل الله الذی اکرمنی بمعرفتکم که در زیارت عاشورا می خوانیم اینگونه حاصل می شود . اشکها و عزاداریها اینگونه آگاهانه می شود وگرنه معلوم نیست با ظهور امام عصر ارواحنافداه در لشکر یزید می ایستیم یا در لشکر امام حسین علیه السلام و یا از ترس جان در پستوی خانه هایمان پنهان می شویم همانطور که برخی بزرگان و علمای دین در کوفه اینطور شدند .
از مظلومیت مولایمان حسین علیه السلام چه بگویم که وقتی ارباب من و شما خطاب به لشکر ابن زیاد می فرماید : یا قوم قد قتلتم شیعتی و اهل بیتی و قد بقی هذا الطفل ... ان لم ترحمونی فارحموا هذا الطفل ... ای مردم !! پیروان و اهل بیت مرا کشتید تنها این کودک باقی مانده که از تشنگی لبانش را بر هم می زند او را جرعه ای آب دهید ... هنوز جملات امام علیه السلام تمام نشده تیر به گلوی شش ماهه می زنند ..
جناب مختار سقفی رحمت الله علیه دستور داد سنگدل ترین افراد سپاه یزید را حاضر کنند ؛ از او پرسید در کربلا صحنه ای بود که دلت به درد آید ؟ جواب داد : من کسی بودم که در تمام مصائبی که به حسین (ع) وارد می شد دست می زدم و هلهله می کردم اما یکجا دلم به درد آمد ؛ آن لحظه ای که حسین (ع) طفل شش ماهه اش را که کشته شده بود زیر عبا مخفی کرده بود یک قدم به سمت خیمه می رفت و یک قدم بر می گشت ... گویا روی برگشتن به خیمه ها را نداشت تا جواب مادر طفل را بدهد ... لاحول ولا قوة الا بالله
خبری که از تشییع دو شهید گمنام همزمان با ۲۸ صفر در روز شهادت پیامبر اکرم (ص) و امام حسن مجتبی (ع) حکایت داشت
روایت نو،به نقل از وبلاگ دل نوشته های یک ژورنالیست ، نوشت:
از اواسط هفته ی قبل اطلاع رسانی شده بود.
خبری که از تشییع دو شهید گمنام همزمان با ۲۸ صفر در روز شهادت پیامبر اکرم (ص) و امام حسن مجتبی (ع) حکایت داشت.
از اوایل صبح شهر حس غریبی داشت، خیابان های خلوت و آسمان ابری کرج !
ماشین رو ۱۰۰۰ متر عقب تر از محل آغاز مراسم پارک کردم و پای پیاده خودم رو به میدان شهدا رسوندم.
پیامک رحلت پیامبر(ص)شهادت امام حسن(ع)
سیاه پوش بیست و هشتمین روز صفر، شانه به شانه آسمان فشرده در ابر مدینه مى گریم.
****************************
دلم به یاد تو امشب لبالب از شور است
تو کیستی که حریمت چو کعبه مشهور است؟
رحلت پیامبر اکرم (ص) بر تمام مسلمین جهان تسلیت باد
****************************
فقدان رسولان، پشت اهالی ایمان را می شکند و عشق را داغدار می کند؛ رحلت رسول اعظم اسلام تسلیت باد!
----------------------------------------
خدایا....
پیامبر رفت ... امام حسن ع رفت .... امام رضا را هم گرفتند ... رفتند و رفتند .... همه ... کسی نماند برای ما ... برای زمین ... فقط اخری مانده ... یک نفر اخر .. حضرت مهدی عج
اگر اوردی اش ... به همراهش شیرمردان را از دریچه رجعت بفرست ... تا مثل پروانه محافظتش کن ... منظورم را که می دانی ای محبوب من ... مولا علی ع را می گویم همراهش بفرست .. علی اکبر را .. حمزه را .. سلمان را ... قمر بنی هاشم را ... ابراهیم نبی را ...
لشکری بفرست پولادین تن .... که زمین را از لوث کثافت پاک کنند
تا امام ما در کمال سلامتی حکومت کند به کوری چشم هر آنکس که نمی خواهد ..