حادثه عظیم بعثت در روز 27 رجب پس از گذشت 5 سال از نوسازى کعبه رخ داد، آن هنگام 40 سال از عمر پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) مى گذشت .
مورخ معروف مسعودى مى گوید: خداوند 82 سوره قرآن را در مکه بر پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) نازل کرد و بقیه قرآن ((32 سوره )) دیگر را در مدینه بر آن حضرت نازل نمود، نخستین سوره اى که در مکه بر آن حضرت نازل شد سوره ((علق )) بود، جبرئیل این سوره را در شب شنبه و سپس در شب یک شنبه بر آن حضرت نازل کرد و در روز دوشنبه آن حضرت را به عنوان ((رسول )) مورد خطاب قرار داد.
این حادثه در وقتى بود که پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) در کوه ((حراء)) به سر مى برد کوه حراء نخستین مکانى است که قرآن در آنجا بر پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) نازل شد و آن حضرت از اول سوره علق تا آیه 5 مورد خطاب خداوند قرار گرفت و بقیه سوره بعدا نازل گردید.
بسم الله الرحمن الرحیم اقراء بسم ربک الذى خلق # خلق الانسان من علق # اقراء و ربک الاکرم# الذى علم بالقلم # علم الانسان مالم یعلم بنام خداوند بخشنده مهربان # بخوان بنام پروردگارت که جهان را آفرید # همان کسى که انسان را از خون بسته خلق کرد # بخوان که پروردگارت از همه بزرگتر است # همان که بوسیله قلم تعلیم نمود # و آنچه را که نمى دانست یاد داد.
سپس پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) نماز واجب را دو رکعت دو رکعت اعلام کرد، ولى بعدا دستور داد که که در مسافرت دو رکعت دو رکعت بخوانند.
حادثه بعثت آن حضرت ، در راس بیستمین سال سلطنت پرویز و 6113 سال از هبوط آدم (علیه السلام ) مى گذشت .
از دیرباز شب پایانی پاییز و شب آغازین زمستان برای ایرانیان شبی خاطره انگیز بوده است. شبی موسوم به «شب چله» یا «شب یلدا». شبی که در آن پدربزرگها و مادر بزرگها خانه را برای استقبال از فرزندان می آرایند و فرزندان و نوه ها نیز از آن سو برای دیدار بزرگان خانواده بی قرارند.
ایران کشوری با چندین هزار سال قدمت و تمدن شبی را به شادمانی می نشیند که مردمش بنا به ذوق و سلیقه و طبیعت منطقه ای که در آن زندگی می کنند هر یک برای برگزاری سنت های کهن آداب خاص خود را دارند.
صله رحم، دیدار با بزرگترهای فامیل، خوردن آجیل مخصوص، انار، شیرینی و هندوانه و از همه مهمتر «حافظ خوانی» و «گرفتن فال حافظ» تنها بخشی از رسم و رسومات این شب به یادماندنی است.
از آنجائیکه که صله رحم یکی از دستورات موکد دین مبین اسلام به مسلمانان است می توان نتیجه گرفت که دید و باردید و گعده های خانوادگی در شب یلدا و باخبر شدن از احوالات بستگان به بهانه طولانی ترین شب سال، اتفاقا مورد تاکید و نظر دین مبین اسلام نیز هست.
اما امسال این شب که جایگاه ویژه ای در بین ایرانیان دارد مصادف شده است با ایام پایانی ماه صفر. ماهی که در روایات به ماه غم و اندوه اهل بیت علیهم السلام تعبیر شده است.
به عبارت دیگر یکشنبه و سه شنبه (۳۰ آذر و ۲ دی) ایام رحلت پیامبر (ص) و شهادت امام رضا(ع) و امام حسن مجتبی(ع) است. ایامی که مردم شیعه ایران قطعا زمانی را برای شادی و جشن و پایکوبی به خود اختصاص نخواهند داد و ترجیح می دهند در مراسمات عزاداری و هیئات مذهبی سپری کنند.
یک پیشنهاد «یلدایی محمدی(ص)»
اما آیا برای مردمی که هم بر آداب و رسوم خود پایبندند و هم نمی خواهند به ارادت خود از اهل بیت علیهم السلام دست بکشند، هیچ راهی نیست؟!
نگارنده برای این مهم یک پیشنهاد «یلدایی محمدی(ص)» دارد. پیشنهادی که با عمل به آن هم جایگاه و حرمت ائمه حفظ خواهد شد و هم ملت ایران به شادی های طولانی ترین شب سال خواهند رسید.
بنابر تقویم شب یلدا شب دوشنبه (یکشنبه شب) است. یعنی شب میانی بین دو شب شهادت و ایام عزاداری. اما دو شب بعد یعنی شب سه شنبه مصادف است با شب اول ربیع. شبی که پیامبر اعظم در مورد آن می فرمایند: «کسی که مرا به اتمام ماه صفر بشارت دهد او را به بهشت بشارت می دهم»
پس چه خوب است که جشن شب یلدا موکول شود به دو شب بعد که هم سابقه یک سنت دیرینه حفظ شود، هم هتک حرمت ایام عزاداری پیامبر اکرم صورت نگیرد و هم به نوعی مردم ایران آمدن ماه ربیع را به پیامبرشان بشارت دهند و اهل بهشت گردند.
نوش جانتان طعم شیرین بهشت برین الهی.
ابن عباس نقل می کند: چون بیمارى رسول خدا (ص) شدید گردید، فرمود: چیزى بیاورید تا بر آن براى شما نوشته اى بنویسم که بعد از آن گمراه نشوید. عمر گفت: بر پیامبر (ص) بیمارى چیره گردیده، کتاب خدا در دست ماست ما را بس است، پس اختلاف کردند و جنجال بالا گرفت. پیامبر (ص) فرمود: از نزد من بر خیزید درگیرى در حضور من سزاوار نیست.پس ابن عباس بیرون رفت و مى گفت: مصیبت، تمام مصیبت آنگاه رخ داد که بین پیامبر (ص) ونوشتارش حائل گردیدند.
«عن ابن عباس قال: لمّا اشتدّ بالنّبیّ (صلى الله علیه و سلم) وجعه، قال: ائتونى بکتاب اکتب لکم کتاباً لاتضلّوا بعده، قال عمر: انّ النّبیّ (صلى الله علیه و سلم) غلبه الوجع وعندنا کتاب اللَّه حسبنا، فاختلفوا وکثر الغلط، قال: قوموا عنّی ولاینبغی عندی التنازع، فخرج ابن عباس یقول: انّ الرزیّة کلّ الرزیّة ما حال بین رسول اللَّه (صلى الله علیه و سلم) و بین کتابه.» (صحیح بخارى، ج 1، ص 120، کتاب العلم، باب 82 کتابة العلم، حدیث 112. و ج 3، ص 318، کتاب المغازى، باب 199 مرض النّبیّ (ص) و وفاته، حدیث 872. و ج 4، ص 225، کتاب المرض و الطب، باب 357 قول المریض قوموا عنّى، حدیث 574. و ص774، کتاب الاعتصام، باب 1191 کراهیة الخلاف، حدیث 2169)
« قال ابن عباس: یوم الخمیس وما یوم الخمیس، ثمّ بکى حتّى بلّ دمعه الحصى، فقلت یا بن عباس وما یوم الخمیس؟ قال: اشتدّ برسولاللَّه (صلى الله علیه و سلم) وجعه فقال ائتونی اکتب لکم کتاباً لاتضلّوا بعدی فتنازعوا وما ینبغی عند نبىّ تنازع، وقالوا ما شأنه أهجر استفهموه، قال: دعونی... »
ابن عباس گفت: روز پنجشنبه، چه روز پنجشنبه اى سپس گریست تا آب دیدگانش ریگ ها را تر کرد. پس گفتم: روز پنجشنبه چیست؟ گفت: بیمارى رسول خدا (ص) شدید گشت، پس فرمود: بیاورید تا براى شما نوشتارى بنویسم که بعد از من گمراه نشوید. پس نزاع کردند، و نزاع در نزد پیامبر سزاوار نیست، و گفتند او را چه شده است، هذیان مى گوید، از او جویا شویم، فرمود: مرا رها کنید... (صحیح مسلم، ج 3، ص 455، کتاب الوصیّه باب 5 الوقف ح 22)
حالا که به این جا رسیدیم سوالی مطرح می شود: مگر پیامبر(ص) چه می خواست بنویسد که نگذاشتند شاید می خواست در مورد جانشینی خودش چیزی بنویسد؟!! همان گونه در بیماری هنگام مرگ، ابوبکر و عمر این کار را کردند راستی چرا آن جا کسی به آن ها نگفت که بر اثر درد هذیان می گویند!!! و طبق وصیت شان عمل شد و کار امت به اجماع !!! واگذار نشد؟!! شاید آن ها از پیامبر معصوم تر و عالم تر به مصلحت بودند؟!! یا شاید فرمایش پیامبر (ص) به نفع شان نبود؟!!
والسلام علی من اتبع الهدی