وقتی هر کدام از این پنج جریان که قرآن کریم مطرح کرده (ربوبیت، نبوّت، امامت، روحانیت و ایمان) در جامعه مطرح شد عدّهای موضع گرفتند و آنها را انکار کردند. ابتدا اعراض، بعد اعتراض و سپس با آن معارضه کردند تا اینکه با تلاش پیامبران به نتیجهی درست رسید. جریان مهدویت نیز نظیر این پنج جریان است.
وبگاه "یا اباصالح المهدی" نوشت:
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم* بسم الله الرحمن الرحیم
پنج جریان مهم
باید محورهای اصلی این سیاستها با استدلال صحیح و منطقی برای مردم بیان شوند تا بهتدریج در بخشهای مختلف جامعه رسوخ پیدا کند و به یک مطالبه عمومی تبدیل شود.»
وبلاگ فراتر ازرویا نوشت :امام خامنهای (مدظلهالعالی) در جلسه سران قوا که در محضر معظمله برگزار شده بود، درباره سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی» به چهار نکته اساسی کاربردی اشاره کردند:
1- ویژگی مأموران پیگیری؛معظمله در این باره به دولت توصیه کردند: «افرادی را که مأمور پیگیری و اجرای سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی کنید که انگیزههای انقلابی و مردمی و اعتقاد لازم و کافی برای اجرای آنها داشته باشند.»
دیروز، 27 آذرماه 1393، در مراسم پایانی، برگزیدگان نخستین دورۀ شعر آذر مشخص شدند.
این مراسم که با ساعتی تأخیر در باغی در جوار آرامگاه حکیم سخن، ابوالقاسم فردوسی برگزار شد، جمعی از اساتید و شاعران سپیدسُرای خراسان از جمله محمدباقر کلاهی اهری، عباس ساعی، محمد رمضانی فرخانی، حسین صالحی، جواد یونسی، سهیلا دیزگلی و ... ، مهمانان و نامزدهای دریافت جایزۀ نخستین دورۀ شعر آذر شرکت داشتند. اختتامیۀ باشکوه و بهیادماندنی شعر آذر در حالی برگزار شد که هوای نسبتاً سرد و دوری مسافت از مشهد تا مکان برگزاری نشست، نگرانیهایی از احتمال حضور نیافتن مهمانان وجود داشت اما همانطور که انتظار میرفت تمامی شاعران و مدعوین به گرمی و خاطرهانگیز، از اولین جایزۀ شعر مستقل خراسان استقبال کردند.
اختتامیۀ صمیمی ، پرشور و به اذعان مهمانان گرامی، نادر، ساعت 5 عصر با قرائت شعری از زندهیاد رضا بروسان که این مراسم در چهل و یکمین زادروز تولد ایشان برپاشده بود، آغاز شد و با قرائت شعر 15 نامزد دریافت جایزه ادامه یافت.
در ادامه، استاد عباس ساعی دقایقی پیرامون « شعر سپید؛ کنکاشی در ذهن و زبان» سخنرانی کردند. ایشان ضمن بیان این که:« این همه شعر خوب را یکجا در نشستهای قبلی نشنیده بودم»، در قسمتی از صحبتهای خود به ادبیّت در کلام اشاره کرده و خاطرنشان کردند: « امروز شعر سپید خراسان به سمت سادهنویسی پیش میرود. اگرچه این اتفاق میتواند در راستای رونق و ارتقای شعر فارسی باشد اما باید فراموش نکنیم که شعر دارای عناصر متنوعی ست که شاعر باید همۀ آنها را به کار گیرد تا اثری موفق و قابل قبول به مخاطب ارائه نماید. عاطفه و صمیمیت در زبان به تنهایی در شعر کافی نیست. به طور مثال نباید عناصر زیبایی سخن و ... را از یاد ببریم.»
دبیرجایزۀ شعر آذر، جواد کلیدری، دقایقی از چگونگی شکلگیری این جایزه، روند اجرایی شدن کار، دریافت اشعار، داوری آثار و انتخاب برگزیدگان آن ... سخن گفت. ایشان ضمن سپاسگزاری از حضور و استقبال بینظیر شاعران سپیدسرای خراسان در نخستین دورۀ جایزۀ شعر آذر، اصحاب رسانه و خبرگزاریها، از همدلی و دوستی سخن گفته و خاطرنشان کردند:« برخلاف آنچه که گاه شنیده میشود شاعران پراکنده اند و هماهنگی لازم را ندارند، این جایزه نشان دادند این سخن نادرست است و همۀ سلایق، از همۀ گروهها و محافل شعری، پرشور و مصمم در این حرکت خودجوش شرکت کرده و یکبار دیگر نشان داند که به برگزاری جایزهای مستقل و آزاد، اعتقاد دارند و این خواستۀ درونی آنهاست. بهطوری که در فاصلۀ کمتر از یک ماه، 90 شاعر با 270 شعر از شهرهای مشهد، نیشابور، چناران، قوچان و ... در این جایزه شرکت نمودند.» کلیدری در خصوص سلامت برگزاری جایزه و داوری آثار، به شاعران شرکتکننده اطمینان خاطر داد:« همۀ اشعار بدون نام صاحب اثر و تنها با کُد شناسایی تحویل داوران محترم شده و پس از نمره گذاری آنها به دقت جمع بسته شده و میانگین هر سه نمره، برگزیدگان را مشخص نموده است. بنابراین واضح است که در این جایزه، کارنامه و سابقۀ شاعری افراد، داوری نشده و تنها سه اثری که به دبیرخانه ارسال شده، مورد ارزیابی قرار گرفته است.» ایشان همچنین توضیح دادند:« به خاطر رفع شبهه و هرگونه سوءظن احتمالی، هر سه فُرم داوران و فرم نهایی موجود است و شاعران میتوانند جهت آگاهی از نمرۀ خود به ایشان مراجعه نمایند زیرا سلامت، جدیت و ادبیت آثار برای ما از همه چیز مهمتر است زیرا معتقدیم این یک حرکت گروهی ست، نه فردی و خودخواهانه، همچنین یک شبه نیامده که یک شبه هم بخواهد برود؛ بلکه بنا داریم این جایزۀ مستقل و آزاد، در سالهای آینده، حتی باشکوهتر از نخستین دوره ادامه یابد.»
قسمت بعدی مراسم به شعرخوانی شاعران مهمان اختصاص داشت و نمایندۀ هیأت داوران، سرکار خانم نرگس برهمند، بیانیۀ هیأت داوران را برای حاضران قرائت نمودند. در قسمتی از بیانیه، داوران، نکاتی را در رابطه با کم و کیف اشعار شاعران شرکتکننده یادآور شده بودند.
دبیر جایزه، ضمن تقدیر از داوران و اهدای جایزۀ نقدی به ایشان، از میان 15 نامزد نهایی دریافت جایزه، به ترتیب الفبا، شاعران: نازنین آزاد، بنفشه انصاری، اسماعیل بختیاری، سعید پوریوسف، کسری تیموری، فرحناز حمزه، الیاس دعواتی، حسین رحمانی، عباس رضایی، امیر عابدیاننژاد، بیتا علیاکبری، حیدر کاسبی، امیرحسین مرتضایی، امانالله میرزایی، محسن نیکآئین، سه شاعر برگزیده را از نگاه هیأت داوران، به این شرح اعلام نمود:
برگزیدۀ اول: جناب آقای کسری تیموری
برگزیدۀ دوم: جناب آقای امانالله میرزایی
برگزیدۀ سوم: سرکارخانم بنفشه انصاری
از این سه شاعر با اهدای تندیس، لوح یادبود و جایزۀ نقدی تقدیر شد.
پایان بخش این برنامه، بریدن کیک تولد زندهیاد بروسان توسط فرزند ایشان، مجتبی بروسان و همچنین همراهی حسین بروسان و علیاکبر بروسان بود. مهمانان و شاعران ضمن پذیرایی، این اتفاق خوشایند در شعر خراسان را با گرفتن عکس یادگاری در خاطرهها ماندگار کردند.
از دیگر موجباتی که مورخان در قتل امام رضا (ع) ذکر کردهاند، کینهای میدانند که مأمون از امام رضا (ع) به دل گرفته بود. طبرسی مینویسد: «علتی که موجب شد مأمون، امام رضا (ع) را به شهادت برساند، این بود که آن حضرت بیمحابا (و بدون ترس) حق را در برابر مأمون اعلام میکرد. در بیشتر موارد در مقابل او قرار میگرفت که موجب عصبانیت و کینه او می شد...»
همانگونه که بیان شد، از نظر روایات شیعی، شکی نیست که مأمون، حضرت رضا (ع) را مسموم کرد. اما اینکه کیفیت این عمل چگونه بوده است، چند نوع روایت وجود دارد که به آنها اشاره میکنیم.
روایتی را شیخ مفید از عبدالله بن بشیر نقل کرده که عبدالله گفت: «مأمون به من دستور داد که ناخنهای خود را بلند کنم ... سپس مرا خواست و چیزی به من داد که شبیه تمر هندی بود و به من گفت: این را به همه دو دست خود بمال ... سپس نزد امام رضا (ع) رفت و به من دستور داد که انار برای ما بیاور. من اناری چند حاضر کردم و مأمون گفت: با دست خود آن را بفشار.
من فشردم و مأمون آن آب انار را با دست خود به حضرت خورانید و همان سبب مرگ آن حضرت شد و پس از خوردن آن آب انار، دو روز بیشتر زنده نماند.»
روایت دیگری را شیخ مفید از محمد بن جهم ذکر کرده که می گوید: «حضرت رضا (ع) انگور دوست میداشت. پس قدری انگور برای حضرت تهیه کردند. در حبههای آن به مدت چند روز سوزنهای زهرآلود زدند. سپس آن سوزنها را کشیده و نزد آن بزرگوار آوردند ... آن حضرت از آن انگورهای زهرآلود بخورد و سبب شهادت ایشان شد.»
روایتی از اباصلت هروی نیز نقل شده که می گوید: «مأمون، امام رضا (ع) را فراخواند و آن حضرت را مجبور کرد از انگور بخورد. آن حضرت به واسطه آن انگور مسموم شد.»
بنابراین، ادلهای که اهل سنت ذکر کردهاند که مأمون امام رضا (ع) را به شهادت نرسانده بیاساس است؛ چرا که مأمون فردی بود که به خاطر حکومت، برادرش امین را به قتل رساند و محبوبیت امام رضا (ع) در نزد او از برادرش بیشتر نبود. و گریه ظاهری او بعد از مرگ امام (ع) به جهت منحرف کردن اذهان علویان و طرفداران امام رضا (ع) بوده است.
بعد از شهادت امام رضا (ع) شیعیان، بدن شریف آن حضرت را در خراسان تشییع کردند. این تشییع جنازه به حدی پر شور بود که تا آن زمان مثل آن دیده نشده بود. همه طبقات در تشییع جنازه امام حاضر شدند. آن امام همام، در سال 203 قمری در شهر طوس به خاک سپرده شد و بارگاه عظیمش امروز میزبان صدها هزار عزادار است، در حالی که هیچ نشانی از خلافت پهناور مأمون وجود ندارد.
از دیگر موجباتی که مورخان در قتل امام رضا (ع) ذکر کردهاند، کینهای میدانند که مأمون از امام رضا (ع) به دل گرفته بود. طبرسی مینویسد: «علتی که موجب شد مأمون، امام رضا (ع) را به شهادت برساند، این بود که آن حضرت بیمحابا (و بدون ترس) حق را در برابر مأمون اعلام میکرد. در بیشتر موارد در مقابل او قرار میگرفت که موجب عصبانیت و کینه او می شد...»
همانگونه که بیان شد، از نظر روایات شیعی، شکی نیست که مأمون، حضرت رضا (ع) را مسموم کرد. اما اینکه کیفیت این عمل چگونه بوده است، چند نوع روایت وجود دارد که به آنها اشاره میکنیم.
روایتی را شیخ مفید از عبدالله بن بشیر نقل کرده که عبدالله گفت: «مأمون به من دستور داد که ناخنهای خود را بلند کنم ... سپس مرا خواست و چیزی به من داد که شبیه تمر هندی بود و به من گفت: این را به همه دو دست خود بمال ... سپس نزد امام رضا (ع) رفت و به من دستور داد که انار برای ما بیاور. من اناری چند حاضر کردم و مأمون گفت: با دست خود آن را بفشار.
من فشردم و مأمون آن آب انار را با دست خود به حضرت خورانید و همان سبب مرگ آن حضرت شد و پس از خوردن آن آب انار، دو روز بیشتر زنده نماند.»
روایت دیگری را شیخ مفید از محمد بن جهم ذکر کرده که می گوید: «حضرت رضا (ع) انگور دوست میداشت. پس قدری انگور برای حضرت تهیه کردند. در حبههای آن به مدت چند روز سوزنهای زهرآلود زدند. سپس آن سوزنها را کشیده و نزد آن بزرگوار آوردند ... آن حضرت از آن انگورهای زهرآلود بخورد و سبب شهادت ایشان شد.»
روایتی از اباصلت هروی نیز نقل شده که می گوید: «مأمون، امام رضا (ع) را فراخواند و آن حضرت را مجبور کرد از انگور بخورد. آن حضرت به واسطه آن انگور مسموم شد.»
بنابراین، ادلهای که اهل سنت ذکر کردهاند که مأمون امام رضا (ع) را به شهادت نرسانده بیاساس است؛ چرا که مأمون فردی بود که به خاطر حکومت، برادرش امین را به قتل رساند و محبوبیت امام رضا (ع) در نزد او از برادرش بیشتر نبود. و گریه ظاهری او بعد از مرگ امام (ع) به جهت منحرف کردن اذهان علویان و طرفداران امام رضا (ع) بوده است.
بعد از شهادت امام رضا (ع) شیعیان، بدن شریف آن حضرت را در خراسان تشییع کردند. این تشییع جنازه به حدی پر شور بود که تا آن زمان مثل آن دیده نشده بود. همه طبقات در تشییع جنازه امام حاضر شدند. آن امام همام، در سال 203 قمری در شهر طوس به خاک سپرده شد و بارگاه عظیمش امروز میزبان صدها هزار عزادار است، در حالی که هیچ نشانی از خلافت پهناور مأمون وجود ندارد.