انّ الّذین یخشون ربّهُم بالغیب لهُم مغفرة واجر کبیر(12)
تفسیر:مسأله این که خلقت مرگ وزندگی برای آزمایش انسان وتعیین احسن العمل است،حود بخود ایجاب می کند که وحی ونبوتی برای راهنمایی همین احسن العمل باشد.ترتیب اثر دادن یا ندادن به همین راهنمایی های انبیا است که سرنوشت انسان راتعیین می کند.درآیات قبل سرنوشت نهایی کسانی راکه به این راهنمایی ها ترتیب اثر نداده بودند بیان کرد ودراین قسمت نفطه مقابل آنها رابیان می کند.
معنی خوف پروردگار یکی درک عظمت پروردگار است ومعنی دیگر آن،خوف ازعدالت پروردگار است.البته آنچه به ذات الهی مربوط می شود،محبوبیت است ومنشأ خوف وخشیت از اوبه انسان مربوط است.
درمورد بالغیب دوگونه می شود بیان کرد:آن پروردگاری که غیب است ومحسوس نیست ودوم به این معنی که آنان ازپروردگار خودشان می ترسند،ترسیدنی که این ترسیدن درغیب ونهان است.یعنی درحالی که خدا رانمی بینند از اومی ترسند. برای اینها مغفرت وآمرزش الهی ومزد بسیار است.انسان درهر مقامی باشد،درآن مقام باز دچار نوعی لغزش وکدورت می شود که نیاز به پاک کردن وتنزیه دارد.
ذات احدیت و سراسر نور و کمال او تنها هدف از خلقت بشر است . پروردگار در راستای علاقه به خود انسان را خلق کرد و فلسفه خلقت بر اساس اصل حب شکل گرفت . حب به اسماء ، اسمائی که آیینه ذات رحمانی پروردگار است . ولله الاسماء الحسنی فادعوه بها.
انسان مستخلف عنه باید تماما مظهر این اسماء الهی باشد و معبود را به این اسماء بخواند . تحقق جلوه گری اسماء شدت و ضعف دارد و هر کسی توفیق خلیفه بالفعل شدن را نمی یابد مگر کسی که قلب کاملی برای پذیرش اسماء الله داشته باشد و این قلب تنها قلب امام معصوم است که حقیقت همه ی قلوب است .
حقیقت آدمیت مقام خلیفه اللهی است و بشر به اندازه قرب به آدمیت ، آدم است و هویداست که آدمیت هم به تعلیم گرفتن اسماء است و هر کس که قلبش محل جذب اسماء الهی باشد آدم خواهد بود و در غیر اینصورت تنها ظاهری انسانی دارد . لهذا قلب انسان با نزدیکی به قلب خلیفه الله این اسماء را در می یابد و طریق تحقق بالفعل اسماء را طی می کند و وسیله ارزیابی شخصیت خویش قرار می دهد .
لیک این انسان افلاکی کجا وهبوط خاکی کجا ؟
امام خمینی ( ره ) می فرمایند :«خطای آدمی این بود که به کثرت اسماء متوجه شد و از کثرت اسماء متوجه لوازم شد و از محبوب قطع نظر کرد .» غافل نباشیم که با تقرب به هیولای اولی و هبوط ، مستغرق در کثرات شویم و مبادا که عبودیت از خاطرمان رخت بربندد که همه ی اهداف خلقت در عبودیت و بندگی نهفته است . عبودیت نه از جهت نیاز الله چرا که او غنی حمید است ، بندگی از حیث وصول به سعادت و اهداف متعالی خلقت و قرار دادن همه ی ابعاد وجودی انسان و شئون زندگی ذیل حاکمیت الله . دنیا سمت و سوی سلوک اختیاری به سوی حضرت الله است تا انسان با پای اختیار خود به مقام فناء فی الله نائل شود . بنابراین برای این سیر سلوکی قلب تمامی انسان ها و در نتیجه جامعه باید مظهر اسماء الهی باشد و این مهم تنها با انقلاب اسلامی و حاکمیت امام معصوم محقق می شود ، امری که در غدیر شروع و با حاکمیت حضرت صاحب الامر ختم می گردد . همواره بکوشیم تا اسیر ظلمات زمانه نشویم و بدانیم که تنها رمز حیات و نجات از کثرت و پیوستن به وحدت ارتباط با خلیفه الله - امام معصوم - است چرا که مقام انسان کامل کفر انسان را بروز می دهد و عدم ارتباط مانع شناخت کفر خود و جبران آن خواهد شد ، امام زمان باید به قلوب جلوه کند تا کفر ابلیس عیان شود ...
به امید حاکمیت امام معصوم ، ان شاء الله
انسان دو دهان دارد: یکى گوش که دهان روح او است و دیگر دهان که دهان تن او است.
این دو دهان خیلى محترم اند . انسان باید خیلى مواظب آنها باشد. یعنى باید صادرات و واردات
این دهنها را خیلى مراقب باشد . آنهایى که هرزه خوراک مى شوند، هرزه کار مى گردند. کسانى
که هرزه شنو مى شوند، هرزه گو مى گردند.
وقتى واردات انسان هرزه شد ، صادرات او هم هرزه و پلید و کثیف مى شود. یعنى قلم او هرزه و
نوشته هایش زهرآگین خواهد داشت . حضرت وصى ، امیرالمؤمنین ، علیه السلام فرمود : عمل نبات
است و هیچ نبات از آب بى نیاز نیست و آبها گوناگون اند. هر آبى که پاک است ، آن نبات هم پاک
و میوه اش شیرین خواهد بود ; و هر آبى که پلید است ، آن نبات هم پلید و میوه او تلخ است.
خود عمل، حاکى است که از چه آبى روییده شده است.
انسان دو دهان دارد: یکى گوش که دهان روح او است و دیگر دهان که دهان تن او است.
این دو دهان خیلى محترم اند . انسان باید خیلى مواظب آنها باشد. یعنى باید صادرات و واردات
این دهنها را خیلى مراقب باشد . آنهایى که هرزه خوراک مى شوند، هرزه کار مى گردند. کسانى
که هرزه شنو مى شوند، هرزه گو مى گردند.
وقتى واردات انسان هرزه شد ، صادرات او هم هرزه و پلید و کثیف مى شود. یعنى قلم او هرزه و
نوشته هایش زهرآگین خواهد داشت . حضرت وصى ، امیرالمؤمنین ، علیه السلام فرمود : عمل نبات
است و هیچ نبات از آب بى نیاز نیست و آبها گوناگون اند. هر آبى که پاک است ، آن نبات هم پاک
و میوه اش شیرین خواهد بود ; و هر آبى که پلید است ، آن نبات هم پلید و میوه او تلخ است.
خود عمل، حاکى است که از چه آبى روییده شده است.