که عبارتند از:
1- موجب رانده شدن مواد معدنی ازعمق به سطح و امکان اکتشاف و استخراج آن ها
2- نیروهای به وجود آورنده زلزله باعث ایجاد رشته کوه ها و تنوع درتوپوگرافی و آب و هوای زمین
3-کمک به زمین شناسان جهت اطلاع ازساختمان داخلی زمین
4- معیاری مهم در پیش بینی فوران آتش فشان ها
همچنین هواى کوهستانى و طوفانى ، وجود معادن گوناگون ، چشمه هاى آب معدنى و آب هاى گرم متعدد و خروج گازهاى مختلف به خوبى معلوم مى کند که در طى دوره هاى زمین شناسى چه تغییرات بزرگى در هر ناحیه به وقوع پیوسته و تمام این ها در نتیجه زمین لرزه هاى شدید ایجاد شده است
1- اجرای این نوع ساختمان ها خیلی سریع پیشرفت می نماید ، ودر صورتی که برای ساختن ساختمان های بتونی یا آ جری زمان بیشتری لازم است .
۲- ستون ها و قطعات بار بر ساختمان های فلزی فضای کمتری را اشغال می نمایند و این خود با عث بوجود آمدن سطح مفید زیادتر در ساختمان های فلزی می گردد در صورتی که برای ساختمان های بتونی مرتفع ناچار به ایجاد ستونها و دیوار های قطور می باشیم .
۳- ساخت قطعات ساختمان های فلزی در خارج از محوطه کارگاه(مثلا در کارخانه های فلز کاری) ممکن بوده و این خود از لحاظ دقت کار وکیفیت بهتر قطعات و همچنین از لحاظ اقتصادی به صرفه می باشد .
۴- ساختن ساختمان های فلزی (البته در قسمت فلز کاری) کمتر تابع آب وهوا و عوامل جوی میباشد در صورتی که ادامه کار ساختمان های بتونی در هوای زیر صفر ممکن نیست ، بعضی از آیین نامه ها جوش کاری و چکش کاریرا در هوای خیلی سرد اجازه نمی دهند.
۵- امکان تقویت ساختمان بعد از اتمام کار و بالاخره نزدیک بودن فرضیات با عمل در ساختمان های فلزی از مزایای آن میباشد زیرا بعضی از فرضیاتی که در ساختمان های بتونی می کنیم به سختی با عمل وفق می دهد از جمله همگن بودن بتون و فولاد و مساوی بودن تنش وکرنش این دو ماده که عملاً این دو ماده همگن نیستند ولی در ساختمان های فلزی چون از یک ماده استفاده می نماییم (فولاد) فرضیات به عمل نزدیکتر است .
اینها از مزایای سا ختمان های فلزی است ودر عوض این نوع ساختمان ها در مقابل آتش سوزی بسیار ضعیف بوده و با کوچکترین حریقی که در کنار ستون ها ایجاد شود فوری فولاد گداخته شده ودر مقابل بار وارده کمانش نموده و به سرعت ممانهای موجود در قطعات افزایش یافته و ساختمان خراب می شود ،به همین علت است که در بعضی کشور ها سازندگان ساختمانهای فلزی مجبور هستند برای ساختمان های خود پله های بتونی ایجاد نمایند تا در موقع آتش سوزی ساکنان ساختمان بتوانند خود را نجات دهند .
به ادامه مطلب بروید
وارد دهمین سال فعالیت وبلاگ روانی ها شدیم.
از روانی ها2 تا حالا که روانی ها7 هستیم.فیلتر شدیم ، سایت زدیم ، باز فیلتر شدیم عدد به وبلاگ اضافه کردیم و ...
گذشته از ده سال وبلاگ نویسی ما که در این اواخر کاملا ناپیوسته بودم و من حضور نداشتم و مهدی یار وبلاگ رو سرپا نگه میداشت یه بحثی داشتم و اونم این که چرا من وبلاگ رو نمی نوشتم.
من گله دارم از شما مخاطبان ، از شما دوستان وبلاگ نویس ، از شماهایی که هیچوقت خودتون رو جای ما نذاشتید.
من همیشه به این دلیل وبلاگ مینوشتم که بتوانم مخاطبان را لحظه ای شاد کنم و البته یکسری حرفهای زیر پوستی هم انتقال بدم.نمیدانم چقدر به هدفم تونستم برسم اما برخورد خیلیها تو این مدت فقط ناراحتی و دلسردی برایمان گذاشت.
این اواخر من خیلی اخلاقم بد شده بود و برایش هم دلیل وجود.داشت دو دلیل بزرگ که من رو رنجونده بود.
یکی از حرف هایی که پشت سرم میزدن و واقعیت نداشت.من همیشه دوست داشتم از حاشیه ها و گروه بندی های وبلاگی به دور باشم.برای همین تو این سالها سعی میکردم اصلا هیچ میتینگ و گردهمایی نرم با اینکه زیاد دعوت میشدیم و نمیرفتیم اما باز پشت سرمون خیلی حرف ها بود و به خصوص من که همیشه بد میگفتند.شاید چون مثل بقیه نخواستم سو استفاده کنم از دیگران ، برای اینکه برای هدفم ارزش قائل بودم و تو هیچ بازی خاله زنکی شرکت نمیکردم و همین شد که یکسری پشت سرم کلی دروغ در آوردند و باعث شد که دوستهای قدیمی وبلاگی هم در مورد من بد برداشت کنند.
این حرف های رو نزدم که کسی برگرده ، این حرف ها رو زدم تا بگم شماهایی که پشت سرم بد گفتید رو با اینکه گله دارم ازتون ولی میبخشمتون.اما امیدورام به جای حسادت و خاله زنک بازی و دروغ گویی و تخریب دیگران یاد بگیریم صادقانه با هم رفتار کنیم.
اما گله دوم من از خانم هایی هست که هرزگاهی پیدا میشند و ایجاد مشکل میکنند.این فقط من نیستم و شاید برای دیگران هم اتفاق بیفتد اما من صریح میگم.نه مغرورم و نه جوگیر اما گفتن این حرف ها لازمه که خانم عزیزی که شاید از مطالب من (یا هر شخص دیگری ) خوشت میاد لطفا نیا و نگو عاشق شدی !!!!
تو این 10 سال خیلی از این موضوع ضربه خوردم.جواب نه بدی کلی فحش و توهین و حرف میزنند بهت و اگه جواب مثبت بدی میشی یه دروغگو که با احساس دیگران بازی کردی.
البته فقط بحث دخترای کم سن نیست بلکه خانم هایی هم بودند که شوهر و بچه هم دارند و مشکل ساز میشند.
عشق کلمه مقدسیه ، نباید به هر احساس سطحی بگیم عشق.اگر هم به کسی علاقمند شدیم و اون شخص علاقه ای به ایجاد رابطه مجازی و واقعی نداشت خواهشا نرید پشت سرش بد و بیراه بگید.
هر چند من عاشق همتونم ، همه شماهایی که از قدیم و جدید میایید این وبلاگ.از اولین نظر وبلاگم که ده سال پیش یه همچین شبی به نام "علی" ثبت شد و تا حالا که به طور مجموع چند میلیون بازدید داشتیم ، بزرگترین هدفم رضایت و شادی بازدید کننده های این وبلاگ بود و هست.بدون هیچ چشم داشتی و برای همین بود تو هیچ بازی و دسته بندی وبلاگی قاطی نشدم چون هدفم چیز دیگری بود.
امیدوارم هنوزم بتونم به هدفم ادامه بدم و پایدار و مانا در کنار هم باشیم و دوستان خوبی باشیم که همیشه باعث شادی هم شویم.
دوست دار شما : دوکتور حامد از ایالت خودمختار روانی ها...
هفت شهر عشق را عطار گشت ما هنوز اندر خم یک کوچهایم
جدیدترین مدل طراحی ناخن به صورت تصویری مدل گل بنفشه برای شما خانم های عزیز گرد آوری شده است.
همانطور که در تصویر کاملا گویاست در مرحله ی اول برای برخی از ناخن ها که نمی خواهیم گل داشته باشد کافیست ناخن را با یک صورتی بخی بپوشانیم سپس ابتدای ناخن را با لاک رنگ بنفش مانند یک لبخند پر میکنیم و با نگین های مخصوص ناخن ؛آن را تزیین میکنیم
و اما برای ناخن هایی که میخواهیم گلدار باشند کافیست زمینه ی ناخن را بنفش زده و سپس افیست از تکنیک سایه روشن استفاده کنید یعنی مقداری لاک سفید و مقداری لاک صورتی یخی را روی ریخته و بعد قلموی مخصوص را با نیمی از سفید و نیمی از صورتی آغشته کرده و یک حرکت دورانی کافیست تا گلبرگتان را ایجاد کنید
میتوانید قلمو را با کمی تکانهای مقطع گلبرگهای نامنظم تری ایجاد کنید
همانطور که در تصویر میبینید با تکرار این تکنیک و ایجاد گلبرگها گلهای بنفشه ی زیبایی ایجاد می کنید میتوانید مرکز گلها را نیز با نگی تزئین کنید.
جمع آوری شده به سفارش سایت سی آرسی
سقراط گفتگو را به شیوه پرسش و پاسخی شروع می کرد و در آغاز خود را با آن چه شخص مقابلش می گفت، همراه نشان می داد. ممکن بود این گفتگو به طول بینجامد، اما سر انجام بحث را به جایی می رساند که شخص مقابل به نادانی خود پی می برد؛ یعنی به این نتیجه می رسید که حقیقتا هیچ چیزی نمی داند و به این صورت، سقراط به او می فهماند که اعتراف به نادانی ، بزرگترین دانش است.این روش، روش دیالکتیکی نام گرفت. وی اولین کسی بود که این شیوه را در بحث های فلسفی به کار برد و به همین دلیل، روش دیالکتیک را به نام او، دیالکتیک سقراطی می خوانند.
به تعبیر امروزی “گفت و گو” وقتی شیوه ای از اندیشیدن می شود که به شکل یک گفتمان(discourse) نمایان شود. در این صورت طرفین گفت و گو “می دانند که چیزی نمی دانند!” و برای پذیرش آرا و نظرات متفاوت و متکثر آمادگی ذهنی دارند و برای فهم مبانی فکری و پیش فرض های ذهنی طرف مقابل تلاش می کنند و به شیوه پرسش و پاسخی و با کمک یکدیگر معانی و مفاهیم مشترک را ایجاد می نمایند.
لازمه چنین شیوه ای از” گفت و گو” ، پرهیز از بحث و جدل ، گوش دادن خوب و فعال به دیگران و ایجاد تعادل بین پرسشگری و تدافع است.
اگر به طور پیشینی بر این باوریم که حقیقت نزد ماست و قصدمان از “گفت و گو” صرفا اثبات نظر خود به دیگری و اقناع او می باشد، دیگر به حضورطرف مقابل نیازی نیست، بهتر است در این صورت با آیینه گفت و گو کنیم!