همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

این فلسفه را در ذهن خود داشته باشید!

درهر زمان شایعه ای روشنیدید و یا خواستید شایعه ای را تکرار کنید این فلسفه را در ذهن خود داشته باشید!
در یونان باستان سقراط به دلیل خرد و درایت فراوانش مورد ستایش بود. روزی فیلسوف بزرگی که از آشنایان سقراط بود، با هیجان نزد او آمد و گفت:سقراط میدانی راجع به یکی ازشاگردانت چه شنیده ام؟
سقراط پاسخ داد: "لحظه ای صبر کن. قبل از اینکه به من چیزی بگویی از تومی خواهم آزمون کوچکی را که نامش سه پرسش است پاسخ دهی. "مرد پرسید: سه پرسش؟ سقراط گفت: بله درست است. قبل از اینکه راجع به شاگردم بامن صحبت کنی، لحظه ای آنچه را که قصد گفتنش را داری امتحان کنیم.
اولین پرسش حقیقت است. کاملا مطمئنی که آنچه را که می خواهی به من بگویی حقیقت دارد؟ مرد جواب داد: "نه، فقط در موردش شنیده ام. "سقراط گفت: "بسیار خوب، پس واقعا نمیدانی که خبر درست است یا نادرست.
حالا بیا پرسش دوم را بگویم، "پرسش خوبی "آنچه را که در موردشاگردم می خواهی به من بگویی خبرخوبی است؟ "مردپاسخ داد: "نه،برعکس
" سقراط ادامه داد: "پس می خواهی خبری بد در مورد شاگردم که حتی در مورد آن مطمئن هم نیستی بگویی؟ "مرد کمی دستپاچه شد و شانه بالا انداخت.
سقراط ادامه داد: "و اما پرسش سوم سودمند بودن است. آن چه را که می خواهی در مورد شاگردم به من بگویی برایم سودمند است؟ "مرد پاسخ داد: "نه، واقعا
" سقراط نتیجه گیری کرد: "اگرمی خواهی به من چیزی رابگویی که نه حقیقت دارد و نه خوب است و نه حتی سودمند است پس چرا اصلا آن رابه من می گویی؟

اهداف آموزشی فلسفه ی سوم دبیرستان

هدف های آموزشی کتاب« فلسفه »سال سوم رشته ادبیات و علوم انسانی

درس

عنوان درس

هــــدف های آمـــــــــوزشی

اول

فلسفه چیست(1)

 

 دانش آموز در این درس:

 

1- با ریشه ی لفظ «فلسفه» آشنا شود.

2- مفهوم اصطلاحات: فیلوسوفیا، فیلوسوفوس، سفسطه و سوفیست  را یاد بگیرد. 

3- آشنایی اجمالی با «سوفیست» ها و عقاید آنان پیدا کند.

4- با معنای فلسفه در بین مردم و ارتباط آن با کاربرد این لفظ به معنای یک دانش خاص آشنا شود.

5- با «مبانی فلسفی علوم طبیعی» و مفهوم آنها آشنا شود.

6- تفاوت نوع نگاه علمی و نگاه فلسفی به جهان و پدیده های طبیعی را درک کند.

7- با « فلسفه ی علوم طبیعی » و نقش فلسفه و تفکر فلسفی در پیشبرد علم و کمک به علوم تجربی آشنا شود.

دوم

فلسفه چیست(2)

فلسفه و علوم انسانی

 

 دانش آموز در این درس:

 

1- با ارتباط فلسفه با علوم مختلف انسانی (فلسفه ی علوم انسانی یا فلسفه های مضاف) آشنا شود.

2- تأثیر نوع نگاه به انسان و ماهیت انسان را در نظرات و دیدگاه های دانشمندان علوم انسانی بداند.

3- با نحوه ی ارتباط فلسفه با علومی همچون؛ روان شناسی، جامعه شناسی و ... بواسطه ی مسائل و موضوعات مشترک و یا وجود سؤالات و مسائل خاصی که در آن علوم نیازمند «تبیین عقلانی» هستند، آشنا شود.

سوم

فلسفه چیست(3)

مابعدالطبیعه

 

 دانش آموز در این درس:

 

1- با معنای مهم ترین بخش فلسفه یعنی «فلسفه اولی» یا «مابعدالطبیعه» آشنا شود.

2- تفاوت موضوع فلسفه را با علوم مختلف بداند و بتواند مقایسه کند.  

3- با مسائل خاص مورد بحث در فلسفه اولی آشنا شود.

 

چهارم

آغاز فلسفه

 

 دانش آموز در این درس:

 

1- با زمینه شروع تفکر فلسفی آشنا شده و چگونگی و چرایی آغاز فلسفه را بداند.

2- خواستگاه فلسفه را دانسته و با نام تعدادی از نخستین فلاسفه ی یونان باستان آشنا شود.

3- علت ظهور سوفسطائیان را بداند و بتواند نظریات فلاسفه را با  نظریات آنان مقایسه کند.

4- با نمایندگان سرشناس سوفسطائیان آشنا شده و مغالطات آنان را یاد بگیرد و بتواند مغالطات را با دلیل ردّ کند.

5- با سقراط به عنوان احیاگر تفکر اصیل فلسفی و سخنگوی واقعی فلسفه آشنا شود.

پنجم

شهید راه حکمت

(سقراط)

 

 دانش آموز در این درس:

 

1- با زندگینامه سقراط آشنا شود و به روش فلسفی او (روش دیالکتیکی) آشنا شود.

2- با اتهاماتی که علیه او در جامعه آتن وجود داشت، آشنا شود.

3- علت اصلی دشمنی جامعه آتنی با سقراط را بداند.

4- با محاورات سقراط و ملتوس درموضوع اتهامات وارده آشنا شده و به فن دیالکتیکی سقراط در این محاورات پی ببرد.

5- اهمیت زندگی براساس راستی و درستی ازنظر سقراط را بداند و بتواند نظریات او را دراین زمینه با دیگران مقایسه کند.

6- دلیل سقراط را در نترسیدن از مرگ و نگریختن از آن، بداند.

7- با پیام های سقراط به عالم فلسفه آشنا شود.  

ششم

گوهرهای اصیل و جاودانه

(افلاطون)

 

 دانش آموز در این درس:

 

1- با زندگینامه افلاطون و سبک فلسفی وی (روش دیالکتیکی)  آشنا شود.

2- نام کتاب های او را بداند و با موضوعات مورد بحث در این کتاب ها آشنایی پیدا کند.

3- به دو بحث «شناخت شناسی» و «هستی شناسی» که از اهمّ مسائل مورد بحث افلاطون است، وقوف پیدا کند.

4- با روش و نحوه ی بحث افلاطون درباب شناسایی در رساله ی تئتتوس آشنا شود.

5- «ویژگی های شناخت حقیقی» از نظر افلاطون را بداند. 

6- دلایل افلاطون را درباره ی نارسایی حواس و حقانیت شناخت عقلی یاد بگیرد.

7- با مهم ترین نظریه ی افلاطون یعنی «مُثُل» و «تمثیل غار» وی در این زمینه آشنا شود.

 

  هفتم

علت های چهارگانه

(ارسطو)

 

 دانش آموز در این درس:

 

1- با زندگینامه ارسطو و سهم و تأثیری که او در شکل گیری دانش بشری داشته، آشنا شود.

2- با روش فلسفی ارسطو یعنی «روش مشاء» و پیروان او آشنا شود.

3-  بداند که یکی از موضوعات مورد علاقه ی ارسطو، طبیعت و طبیعت شناسی است.

 4- اصلی ترین و کلی ترین عوامل هر تغییر را از نظر ارسطو بداند و با تعاریف «علل اربعه» از نظر ارسطو آشنا شود.

 (تهیه کننده: ناصرحسین بر سرگروه آموزشی فلسفه و منطق سراوان- سال تحصیلی1394– 1393)

پند سقراط

روزی سقراط حکیم مردی را دید که خیلی ناراحت و متاثر بود.

علت ناراحتی اش را پرسید. شخص پاسخ داد: 

در راه که می آمدم یکی از آشنایان را دیدم. سلام کردم.

جواب نداد و با بی اعتنایی و خودخواهی گذشت و رفت و من از این طرز رفتار او خیلی رنجیدم.

سقراط گفت : چرا رنجیدی ؟

مرد با تعجب گفت: خوب معلوم است که چنین رفتاری ناراحت کننده است.

سقراط پرسید : اگر در راه کسی را می دیدی که به زمین افتاده و از درد به خود می پیچد.

آیا از دست او دلخور و رنجیده می شدی ؟

مرد گفت : مسلم است که هرگز دلخور نمی شدم. آدم از بیمار بودن کسی دلخور نمی شود.

 

سقراط پرسید: به جای دلخوری چه احساسی می یافتی و چه می کردی؟

مرد جواب داد : احساس دلسوزی و شفقت و سعی می کردم طبیب یا دارویی به او برسانم.

سقراط گفت : همه این کارها را به خاطر آن می کردی که او را بیمار می دانستی.

آیا انسان تنها جسمش بیمار می شود ؟

و آیا کسی که رفتارش نا درست است، روانش بیمار نیست ؟

اگر کسی فکر و روانش سالم باشد هرگز رفتار بدی از او دیده نمی شود؟

بیماری فکری و روان نامش "غفلت" است. و باید به جای دلخوری و رنجش نسبت به کسی که بدی می کند و غافل است دل سوزاند و کمک کرد و به او طبیب روح و داروی جان رساند.

پس از دست هیچ کس دلخور مشو و کینه به دل مگیر و آرامش خود را هرگز از دست مده.

بدان که هر وقت کسی بدی می کند در آن لحظه بیمار است.

 

 

 

دیالکتیک سقراطی

سقراط گفتگو را به شیوه پرسش و پاسخی شروع می کرد و در آغاز خود را با آن چه شخص مقابلش می گفت، همراه نشان می داد. ممکن بود این گفتگو به طول بینجامد، اما سر انجام بحث را به جایی می رساند که شخص مقابل به نادانی خود پی می برد؛ یعنی به این نتیجه می رسید که حقیقتا هیچ چیزی نمی داند و به این صورت، سقراط به او می فهماند که اعتراف به نادانی ، بزرگترین دانش است.این روش، روش دیالکتیکی نام گرفت. وی اولین کسی بود که این شیوه را در بحث های فلسفی به کار برد و به همین دلیل، روش دیالکتیک را به نام او، دیالکتیک سقراطی می خوانند.

به تعبیر امروزی “گفت و گو” وقتی شیوه ای از اندیشیدن می شود که به شکل یک گفتمان(discourse) نمایان شود. در این صورت طرفین گفت و گو “می دانند که چیزی نمی دانند!”  و برای پذیرش آرا و نظرات متفاوت و متکثر آمادگی ذهنی دارند و برای فهم مبانی فکری و پیش فرض های ذهنی طرف مقابل تلاش می کنند و به شیوه پرسش و پاسخی و با کمک یکدیگر معانی و مفاهیم مشترک را ایجاد می نمایند.

لازمه چنین شیوه ای از” گفت و گو” ، پرهیز از بحث و جدل ، گوش دادن خوب و فعال به دیگران و ایجاد تعادل بین پرسشگری و تدافع است.

اگر به طور پیشینی بر این باوریم که حقیقت نزد ماست و قصدمان از “گفت و گو” صرفا اثبات نظر خود به دیگری و اقناع او می باشد، دیگر به حضورطرف مقابل نیازی نیست، بهتر است در این صورت با آیینه گفت و گو کنیم!

درسهایی از بزرگان

 

درسهایی از بزرگان : سقراط و جوان

می گویند که جوانی کم شور و شوق نزد سقراط رفت و گفت: ای سقراط بزرگ آمده ام که از خرمن دانش تو خوشه ای برگیرم.

فیلسوف یونانی جوان را به لب دریا برد، او را به درون آب کشانید و سرش را 30 ثانیه زیر آب کرد. وقتی که دست خود را بر داشت تا جوان سر از آب برآورد و نفس بکشد، سقراط از او خواست که آنچه را خواسته بود تکرار کند. جوان نفس زنان گفت:دانش، ای مرد بزرگ.

سقراط دوباره سرش را زیر آب کرد و این بار چند ثاینه بیشتـر. بعد از چند بار تکرار این عمل، سقراط پرسید:چه می خواهی؟

جوان که از نفس افتـاده بود به زحمت گفت: هـوا. هـوا مـی خواهم.

سقراط گفت: بسیار خوب، هر وقت که نیاز به دانش را به قدر نیاز به هوا احساس کردی ، آن را به دست خواهی آورد. هیچ چیز جای عشق و علاقه را نمی گیرد. شور و شوق یا عشق و علاقه نیروی اراده را بر می انگیزد. اگر چیزی را از ته دل بخواهی نیروی اراده دستیابی به آن را پیدا خواهی کرد. تنها راه ایجاد چنان خواست هایی تقویت عشق و علاقه است.