به گزارش خبرگزاری ایسنا، شرکت هلندی مارس وان، فهرست 663 نفره متقاضیان سفر بیبازگشت به مریخ را منتشر کرد که نام چند ایرانی در این فهرست دیده میشود.
سازمان خصوصی و غیرانتفاعی مارس وان (Mars One) با هدف ساخت مستعمره انسانی بر سطح سیاره مریخ تأسیس شد؛ بودجه پیشبینی شده برای این پروژه شش میلیارد دلار اعلام شده است.
با اعلام طرح بلندپروازانه سفر بیبازگشت به مریخ، هزاران نفر از سراسر جهان آمادگی خود را برای حضور در این سفر و تبدیل شدن به یکی از ساکنان آینده مستعمرات انسانی بر سطح سیاره سرخ اعلام کردند.
پذیرش اولیه داوطلبان سفر یکطرفه به مریخ از روز هشتم ژانویه 2014 (18 دی 92) آغاز شد.
تمامی افراد علاقهمند با حداقل 18 سال سن، بهرههوشی مناسب و سلامت کامل جسمی و روحی میتوانستند داوطلب حضور در جمع پیشگامان مستعمره مریخ (Mars Colony pioneer) شوند.
در مدت زمان تعیین شده برای ثبتنام، 202 هزار و 586 نفر از 140 کشور جهان متقاضی حضور در این پروژه شدند.
در ثبتنام اولیه، نام 14 ایرانی دیده میشد که پس از بررسی شرایط متقاضیان، فهرست 705 نفرهای از سوی شرکت مارس وان در می 2014 (اردیبهشت 93) منتشر شد که بر اساس آن، هفت داوطلب ایرانی شرایط لازم را برای حضور در مرحله بعد گزینش داشتند.
در جدیدترین فهرست که به تازگی منتشر شده است، 663 داوطلب برای حضور در مراحل بعدی و طی مراحل پزشکی و مصاحبههای تخصصی انتخاب شدند که نام شش ایرانی شامل: علی رسولزاده 23 ساله، صادق مدرسی 29 ساله، الهه نوری 20 ساله، رامین سعیدیآذر 31 ساله (ساکن ایتالیا)، زهره فتوره بنابی 32 ساله و سحر وقوعی 36 ساله (ساکن آمریکا) دیده میشود.
در این فهرست، کشورهای آمریکا، هند و چین با بیشترین داوطلب، رتبههای یک تا سه را به خود اختصاص دادند؛ با دستهبندی فهرست 663 نفره طی چند ماه آینده، مرحله بعدی گزینش آغاز خواهد شد که احتمالا فرآیند مصاحبه و گزینش بصورت تلویزیونی پخش خواهد شد.
هدف نهایی در این طرح، انتخاب 24 تا 40 فضانورد دوره دیده است که در گروههای چهار نفری هر دو سال یکبار راهی سیاره سرخ میشوند.
طبق برنامهریزی صورت گرفته، اولین گروه پس از یک سفر هفت ماهه در سال 2025 به مریخ خواهند رسید.
افرادی که در فهرست نهایی ساکنان آینده مریخ قرار میگیرند، هرگز به زمین بازنخواهند گشت و در این شرایط، سیاره سرخ به سکونتگاه مادامالعمر، محل زندگی، کار و مرگ آنها تبدیل میشود؛ این گروه اقدام به جمعآوری دادههای تحقیقاتی، کاشت گیاهان با قابلیت تولید اکسیژن و فراهم کردن شرایط برای حضور و اقامت تعداد بیشتری از ساکنان زمین بر روی سیاره مریخ خواهند کرد.
شهروند| طی چندسال اخیر با پدیدهای مواجه هستیم بهعنوان رشد تولیدات محصول ایرانی البته نه در داخل کشور بلکه در خاک چین. این موضوع که بهدلیل هزینههای بالای تولید در ایران شکل گرفته نوعی خروج سرمایه ایرانی محسوب میشود. نگاهی گذرا به مشکلات صنایع کشور بیانگر این حقیقت است که هزینه تمام شده تولید در ایران بسیار بالاتر از کشورهای دیگر و حتی کشورهای همسطح است. رشد تورم به همراه نوسانات قیمت ارز از مواردی است که قیمت تمام شده را در ایران بالا برده است. این افزایش قیمت تمام شده باعث شده تا برخی از تولیدکنندگان داخلی برای ادامه فعالیت و حیات ناچار باشند تا تحت برند خودشان در چین تولید کنند. مسلم است که این نوع تولید باعث کاهش نرخ اشتغال و خروج سرمایه از کشور میشود اما ظاهرا برخی از تولیدکنندگان برای ادامه فعالیت چارهای جز این ندارند. «شهروند» برای بررسی این موضوع با «محسن بهرامی ارض اقدس» عضو هیأت رئیسه اتاق بازرگانی و مشاور معاون اجرایی رئیسجمهوری گفتوگویی انجام داده که در ادامه میخوانید. طی چند سال اخیر رویهای در بخش تولید کشور شکل گرفته و آنهم تولید تحت برند ایرانی در کشور چین است. به نظر شما چرا این اتفاق رخ میدهد؟
این موضوع مدتهاست که جریان دارد و متاسفانه بسیاری از تولیدکنندگان داخلی به تولید در چین با برند ایرانی مبادرت میورزند. دلیل این موضوع این است که هزینههای تولید در کشور ما به اندازهای بالاست که میتوان گفت تولید در برخی موارد بهصرفه نیست. نرخ بالای تورم در ایران باعث شده تا هزینههای تولید نیز با افزایش همراه باشد اما در چین، نرخ تورم تک رقمی هزینههای تولید را کاملا پوشش داده و موجب شده تا قیمت تمام شده کالای تولیدی پایین بوده و تولید بهصرفه باشد.
آری درست است از دیدگاه منافقین آن ها خلقی قهرمان هستند زیرا ۳۰ سال است که در حال جنگ هستند اما با چه کسی ؟
آیا تا کنون رهبری منافقین از خود پرسیده در زمانی که کشور نیاز به کمک مردمش و در آن زمان که اکثر جوانان راهی جبه های جنگ شدند این خلق قهرمان کجا بودند یا نه چرا رودر روی کشورشان ایستادند؟ مگر نام گروه آنان سازمان مجاهدین خلق ایران نبود ! اگر این فرقه ماهیت ایرانی دارد و خود را خلق قهرمان ایران معرفی می کند چرا در هیچ چالشی پشت سر مردم کشورش نبود بلکه همین مردم بیشترین ضربات را از همین خلق قهرمان دیده اند .
آیا عملیات های فروغ و مروارید به اصطلاح خودشان پشتیبانی از مردم بیگناه کردستان ایران و عراق نبود ؟ کشتار مردم بیگناه را اصلا کنار بگذارید.
بهتر است اینگونه بگوییم در کدام یک از کارهای این فرقه جز آسیب دیدن مردم ایران و تحمل رنج جدید سودی دیگری برای ملت داشت ، چرا فرقه ایی که خود را قهرمان می داند از دید مردم کشورش منافق خوانده می شود ؟
آیا برای خلقی قهرمان ، جایز است که چنین رهبری داشته باشد که از ترس جواب دادن و خیانت های خود به مردم و سربازانش سال ها در گوشه ایی پنهان بماند !
خیانت به کشورشان چه می شود ؟ حال همکاری با صدام بماند جای خودش جواب این همه کشتار در جاجای کشورشان را چه می خواهند بگویند ؟!
آیا خلقی که خود را قهرمان می نامد باید تمامی افتخاراتش ، خیانت به ملتش باشد اگر اینگونه است چطور می توان آن ها را قهرمان نامید
آیا شایسته است آنان را ایرانی نامید !
بله این گونه است از نظر مردم ایران مجاهدین خلقی است که هیچگاه قهرمان نبود