اگرچه از مرگ هیچ کس تا حالا خوشحال نشده ام ولی اجازه بدهید مرگ خائن الحرمین ! ابوالفتنه،ملک عبدالله پادشاه حجاز را تبریک و تهنیت عرض کنم.
مردی که با توشه ای پر از خیانت به خدا و رسول گرامی اسلام (ص) و ایجاد فتنه و تفرقه در جهان اسلام و خدمات بی نظیر به رژیم غاصب کودک کش اسراییل و اهانت به ائمه ی اطهار(ع) و با دستی تا مرفق آلوده به خون بی گناهان خدا را ملاقات خواهد کرد.
(ملک عبدالله ملعون سمت راست تصویر و سمت چپ پادشاه جدید)
مردی که در سرش جز فتنه و خیانت به جهان اسلام هیچ سودای دیگری نبود.
مردی که با تاسیس دانشگاهی در شهر پیامبر (ص) به تربیت سلفی گری و پرورش تروریست های وحشی داعش پرداخت تا امت اسلامی روی آرامش و وحدت را نبیند.
آخرین خیانت او دستور به افزایش تولید نفت علی رغم کاهش بی سابقه قیمت آن، به منظور فشار به ملت بزرگ ایران بود.
خداوند عذاب او را مضاعف فرماید.
لطفا زیر مطالب قبلی نظر بگذارید ...
2-مودت خیانت ندارد ولی محبت خیانت دارد.
3-مودت تنوع گرایی ندارد اما محبت تنها، تنوع گرایی دارد
4- مودت، زمان و مکان و فاصله نمی شناسد ولی محبت با فاصله ها از بین میرود.
5- مودت محبتی است که در آن، دو طرف با هم تعالی پیدا می کنند.
6- در مودت، دلبستگی وجود دارد که سرچشممه آن عشق است ولی در محبت های معمولی وابستگی وجود دارد.
7- مودت دو طرفه است ولی محبت می تواند یک طرفه باشد.
محبت کشش درونی و گرایش باطنی به یک شئ یا یک شخص است که از آن به دوستی تعبیر می شود اما مودت، محبتی ویژه و مخصوص است؛ محبتی است که بازتاب و کشش برونی را در پی داشته باشد؛ نوعی دوستی است که در آن «محب» علاقه و دلبستگی خویش را نسبت به محبوب اظهار می نماید.
مودت،محبت پایدار، ماندگار و مداوم همراه با به کار گیری لوازم و تجهیز به جهازی است که به بروز ظهور و آشکار شدن آن بیانجامد و علایق قبلی را از نهفتگی و خفتگی خارج سازد.
مودت یعنی در تمام ابعاد زندگی هوای محبوب را بر هوای خویشتن مقدم نماید،این فرق بین محبت و مودت است که در واقع مودت بالاتر از محبت است.
محبت دوست داشتن کسی بخاطر رفتار و خوبی و خوبیهای وی است، مانند دوست داشتن همکلاسی، همکاران، یا یک شخصیتِ معروف. (و با دیدن بدی از آنها محبت می تواند از بین برود).
مودت دوست داشتن خودِ فرد است (یعنی دوستی ذاتی و طبیعی است)، مانند: دوست داشتن پدر، مادر، برادر، فرزند و فرزند برادر.
ما مادر خود را بخاطر اینکه مادر ما است دوست میداریم نه بخاطر اخلاق و رفتار او. یعنی اگر با ما بد رفتاری نمود باز هم او را دوست داریم. این نوع دوستی مودت است.
منبع : http://www.askquran.ir
همواره از سریالهای خانوادگی استقبال کرده و هنوز هم ملودرام های خانوادگی بیش از گونههای دیگر مخاطب دارد. بیان آسیبهای خانوادگی و آگاهسازی خانواده ایرانی از آنها و همچنین آموزش مهارتهای مقابله با مشکلات از طریق مجموعه های داستانی به دلیل همذاتپنداری مخاطب با آن از تاثیرگذاری بیشتری برخوردار است.یکی از آسیبهای مبتلا به جامعه ایرانی در حوزه خانواده در جامعه امروز که میتواند خانواده را با چالش جدی و حتی فروپاشی مواجه سازد مساله خیانت همسران به یکدیگر است .موضوع خیانت یکی از معضلات اجتماعی است که قابلیت ویژه ای برای قصهپردازی دارد. انبوهی از مفاهیم و تجربیات بشری در این خصیصه مثل عشق، نفرت، دروغ، دسیسه و خیانت در ذات این رابطه نهفته است که ارتباط و تناسب میان آنها می تواند به شکل گیری و خلق یک قصه کمک کند. پیچیدگی موقعیت عاطفی- انسانی و ترس و اضطراب همذات با این تجربه قابلیت فراوانی برای داستان پردازی دارد و از قدرت اثرگذاری بالایی بر مخاطب نیز برخوردار است.چندلایگی و تاویل پذیری این تجربه در موقعیت های مختلف انسانی از درام گرفته تا تراژدی، عنصر خیانت را در کانون توجه فیلمسازان قرار می دهد.عدم برنامه های مناسب و مهیج در تلویزیون داخلی افراد را ترغیب می کند تا برنامه های ماهواره را پیگیری کنند. حال آنکه به دلیل عدم انطباق فرهنگ و از بین رفتن قبح بعضی مسائل در مرحله اول خانواده را به زوال و نابوی می کشاند و به نوعی تاثیر برخی از برنامه های ماهواره زنجیر بدبختی را به پای تک تک اعضای خانواده می بندد.
در سال های اخیر با افزایش کمی شبکههای ماهواره ای فارسی زبان، پخش سریالهای با مضامین خانوادگی در صدر برنامه های این شبکه ها قرار گرفته و با استقبال مخاطبان فارسیزبان روبرو شده است. این سریالهای صد قسمتی که غالبا در قسمتهای سی الی چهل و پنج دقیقه ای پخش میشود آسیبهای زیادی را برای خانواده ایرانی به همراه دارد. مضمون خیانت زوجین به یکدیگر یکی از مضامین رایج در این سریالهاست. اگرچه این سریالها بعضا دارای فیلم نامهها و دیالوگهای ضعیف است اما با بهره گیری از صحنه های نمایشی جذاب، رنگ و لعاب دادن به فیلم و استفاده از بازیگران خوش چهره و محبوب، مخاطب را به پیگیری مستمر این سریالها ترغیب میکند. قهرمان داستان در اینگونه سریالها فرد خیانتکار است که با ظاهری دلپسند مخاطب عام را به تقلید و نقشپذیری و همذاتپنداری با خود ترغیب میکند. داستان سریال نیز معمولا بگونهای طراحی میشود که در ابتدا خیانت کردن فرد به همسر و حریم خانواده از سوی مخاطب مورد عتاب و سرزنش قرار گیرد
اما با گذشت چندین قسمت از سریال و مشخص شدن بخشهای بیشتری از داستان سرانجام مخاطب به قهرمان داستان حق میدهد که بخاطر داشتن شرایطی ویژه به همسر خود خیانت کند. با تکرار این سریال ها مخاطب ناخودآگاه در زندگی خود نیز به دنبال شرایطی نظیر شرایط قهرمان داستان میگردد تا در صورت خیانت احتمالی خود، آن را توجیه کند و این همان هدفی است که سازندگان این سریال ها و مسئولین این شبکه های ماهواره ای دنبال می کنند. براسا نظریه ی برجسته سازی استریه رسانهها میتواننداولویتهای ذهنی مردم را مشخص کرده و تعیین کنند که کدام موضوع در ذهنشان برجسته بشود. بعنوان مثال شاید مخاطب از زندگی خود راضی باشد و هرگز به خیانت فکر نکند، ولی با دنبال کردن سریالهای ماهواره ای کمکم این موضوع برای او پررنگ میشود و به آن سوق پیدا کنید.
با گذشت ۵ سال از حماسه مردمی ۹ دی، عده ای از حامیان فتنه ۸۸، تلاش های گسترده ای را برای فراموشی جنایات خود به کار بسته اند.
حامیان فتنه در ماه های اخیر تلاش کرده اند تا با سوء استفاده از پیروزی روحانی در انتخابات اخیر، تمامی جنایات و خیانت های خود در سال ۸۸ را به فراموشی بسپارند غافل از اینکه حجم خیانت های آنان به اندازه ای بود که هرگز نمی توان آن را از صفحات تاریخ پاک کرد.
همین حامیان فتنه، در روزهای اخیر نیز تمامی تلاش خود را برای کم اهمیت جلوه دادن حماسه مردمی ۹ دی به کار بسته اند تا جایی که بر اساس اخبار منتشر شده، رسانه های متعلق به این جریان قصد دارند در حرکتی هماهنگ، تا حد ممکن حماسه مردمی ۹ دی را کمرنگ جلوه دهند.
امام خامنه ای(حفظه الله) ششم مرداد ۹۲ در دیدار با دانشجویان در پاسخ به سوال یک دانشجو با اشاره به حوادث سال ۸۸ فرمودند:
«من خواهش می کنم اگر چنانچه مسائل سال ۸۸ را مطرح می کنید، مسئله اصلى و عمده را در این قضایا مورد نظر و در مدّ نگاه تان قرار دهید؛ آن مسئله اصلى این است که یک جماعتى در مقابل جریان قانونى کشور، به شکل غیر قانونى و به شکل غیر نجیبانه ایستادگى کردند و به کشور لطمه و ضربه وارد کردند؛ این را چرا فراموش می کنید؟...
در انتخابات سال ۸۸، آن کسانى که فکر می کردند در انتخابات تقلب شده، چرا براى مواجهه با تقلب، اردوکشى خیابانى کردند؟ چرا این را جواب نمی دهند؟ صد بار ما سؤال کردیم؛ نه در مجامع عمومى، نخیر، به شکلى که قابل جواب دادن بوده؛ اما جواب ندارند. خب، چرا عذرخواهى نمی کنند؟ در جلسات خصوصى می گویند ما اعتراف می کنیم که تقلب اتفاق نیفتاده بود. خب، اگر تقلب اتفاق نیفتاده بود، چرا کشور را دچار این ضایعات کردید؟ چرا براى کشور هزینه درست کردید؟ اگر خداى متعال به این ملت کمک نمی کرد، گروه هاى مردم به جان هم مى افتادند، می دانید چه اتفاقى مى افتاد؟ مى بینید امروز در کشورهاى منطقه، آن جاهایی که گروه هاى مردم مقابل هم قرار می گیرند، چه اتفاقى دارد مى افتد؟ کشور را لب یک چنین پرتگاهى بردند؛ خداوند نگذاشت، ملت هم بصیرت به خرج دادند. در قضایاى سال ۸۸، این مسئله اصلى است.»
با این وجود عده ای از فتنه گران نه تنها حاضر به پذیرش خیانت های خود و عذرخواهی از مردم نیستند، سطح این خیانت ها را نیز تا حد یک سوء تفاهم پائین آورده اند!