سردار آزمون با حضور در «بعضیا» در گفتوگو با سیدعلی ضیاء، درباره شایعاتی چون داشتن پیشنهاد از بارسلونا را تکذیب کرد، سخنانی در دفاع از کارلوس کیروش گفت و به بیان احساساتش از حضور ایران در جام ملتهای آسیا و خاطراتش از فوتبال پرداخت.
به گزارش خبرگزاری فارس، سیدعلی ضیاء شب گذشته نهم بهمن میزبان سردار آزمون فوتبالیست جوان کشور در برنامه زنده «بعضیا» بود.
آزمون در ابتدای این برنامه با بیان اینکه خداراشکر در گنبد استقبال خیلی خوبی از من داشتند، ابراز امیدواری کرد: انشالله خوبیهای مردم را جبران کنم.
محمدی بود که مرا کشف کرد
وی درباره کسانی که ادعا میکنند او را کشف کرده اند، اظهار کرد: آقای قلعه نویی بزرگ ما است و خیلی زحمت کشیده است. اما من تنها یکی دو بازی دوستانه داشتم که در تیم ملی در جام ملتهای آسیا بود. کاشف اصلی بنده آقای محمدی بود که جا دارد از او تشکر کنم که مرا به فوتبال ایران معرفی کرده است.
آزمون تصریح کرد: او بنا به دلایلی برکنار شد و خیلی با او بدرفتاری کردند. آقای کفاشیان میتوانست ملاحظه او را داشته باشد. او جوانان زیادی به فوتبال معرفی کرده است مثل من و جهانبخش. اگر کفاشیان لطف کند و او برگردد خیلی خوب میشود.
بین اینترمیلان و روبین کازان گزینه دوم را انتخاب کردم
این فوتبالیست درباره بازی در روسیه نیز توضیح داد: من با تیم ملی جوانان به روسیه رفته بودم آنجا مرا برای تیم روبین کازان پسندیدند. از طرف اینترمیلان هم مرا پسندیدند اما قرار شد با روبین کازان همکاری کنم.
وی همچنین در پاسخ به ضیاء این موضوع که از بارسلونا پیشنهاد داشته را تکذیب کرد و گفت: من قبل از جام ملتها از آرسنال پیشنهاد داشتم و بحثش پیش آمد. اما من با روسیه قرارداد دارم.
من باید در تیمی باشم که 90 دقیقه بازی کنم
آزمون ادامه داد: باعث افتخار من است که در این تیمهای بزرگ کار کنم اما نمیشد پیشنهاد آرسنال را بپذیرم. من اکنون باید جایی باشم که 90 دقیقه بازی کنم تا دیده شوم. بنابراین تصمیم گرفتم یکی دو سال دیگر در روسیه بمانم.
این بازیکن محبوب درباره گلهایش نیز گفت: برای تیم ملی هرچه بیشتر گل بزنم همه بیشتر خوشحال میشوند. من دوست دارم 90 دقیقه بازی کنم. وقتی حین بازی با قطر مصدوم شدم خیلی اذیت شدم و درد زیادی کشیدم. قبل از بازی با عراق هم گفته بودم تا زمانی که بتوانم بازی میکنم. با این حال هرچه خدا بخواهد پیش میآید. اگر خدا بخواهد مصدوم شوی چه گرم کنی چه نکنی مصدوم میشوی. تمام تلاش من و بچهها این بود که بیشتر کار کنیم.
او درباره احساساتی بودن و گریستنش گفت: ما خیلی زحمت کشیده بودیم و تمام تلاشمان را گذاشته بودیم که نتیجه خیلی خوبی در جام ملتهای آسیا بگیریم اما قسمت نشد. مصدومیت مهم نیست مهم بردنمان بود که میسر نشد.
وی تأکید کرد: بازی با عراق خیلی حساس بود و میتوانست سرنوشت ما را از این رو به آن رو کند. لحظه اخراج یار ما، من پشت توپ بودم و دیدم داور اشتباه کرد به پولادی کارت داد. او حواسش نبود پولادی قبلا یک کارت گرفته و وقتی کارت زرد را به او نشان داد تازه به او این ماجرا را گفتند و او مجبور شد کارت قرمز نشان بدهد. او واقعا اذیتمان کرد. ما همه کار کردیم و ترکی و فارسی و انگلیسی به او ماجرا را گفتیم اما او نفهمید.
کیروش روی ایران غیرت دارد
آزمون درباره ناراحتی کیروش و در پاسخ به اینکه آیا او میخواسته داور را بزند، تصریح کرد: شخصیت او اینگونه نیست که داور را بزند. او فکر میکند از جنس ایرانیها است و واقعا روی تیم و کشور ما غیرت داشت. ساعت مچی او رنگ پرچم ایران است.
وی در پاسخ به این سوال ضیاء که کیروش در رختکن بین دو نیمه چه واکنشی داشته، اظهار کرد: او درباره داوری هیچ چیزی نگفت و فقط درباره تاکتیک حرف میزدیم. ما باید بازی را نگه میداشتیم چون 10 نفره بودیم و نمیتوانستیم حمله کنیم. اگر حمله میکردیم به نفع آنها بود. باید تدافعی بازی میکردیم؛ اما به زودی گل خوردیم و بعد از آن با غیرت بازی کردیم. همه پشت هم بودیم. از آقایان نکونام، تیموریان و حسینی که بزرگان تیم بودند تشکر میکنم.
اگر کیروش بد بود دستیار فرگوسن نمیشد
آزمون در پاسخ به سوال ضیاء درباره حاشیههایی که پیرامون رزومه و کارنامه نداشتن کیروش مطرح شده، تصریح کرد: من به آقایان درخشان و قلعه نویی احترام میگذارم و جوابیهای برایشان ندارم. اما من باید از کیروش تعریف کنم چون من بدی از او ندیدهام. ما هرچه داریم از او داریم. من به رزومه اش کار ندارم تاکتیک او خیلی خوب بود. او اگر بد بود سرمربی رئال مادرید نمیشد یا فرگوسن او را به عنوان دستیار انتخاب نمیکرد. او همه چیز را درباره فوتبال ایران میداند و حتی دارد جوانان را وارد تیم ملی میکند. او میداند دارد چه میکند و بهتر است پشت او بایستیم. اینطوری حرفی برای گفتن خواهیم داشت.
وی درباره رایزنیاش با رییس فدراسیون فوتبال نیز گفت: از آقای کفاشیان خواهش میکنم کیروش بماند. من از همه کوچکتر بودم اما بازیام بهتر میشد چون تمرینات و تاکتیکهایی که کیروش به ما میدهد، خوب است.
این بازیکنان در مقابل تحلیلهای ضیا به او گفت: شما مربی خوبی میشوی. ما روز قبل از بازی قطر با کیروش تمرین میکردیم و همانطور که تمرین داشتیم من ضربه آخر را که منجر به گل شد با او تمرین کردم.
نتیجه گرفتن مهم است نه تدافعی و تهاجمی بازی کردن
آزمون درباره انتقاداتی که به دفاعی بودن تیم میشود، توضیح داد: اسپانیا در جام جهانی قبلی که قهرمان شد، همه بازیها را یک هیچ میبرد و نهایتا 5 گل زده بود. اما قهرمان شد. مهم نتیجه گرفتن است. تدافعی و تهاجمیفرقی نمیکند مهم گرفتن 3 امتیاز است. رضا قوچان نژاد از من جسورتر است. او بازیکن خوبی است و خیلی زحمت کشیده است. اگر او نبود ما جام جهانی نمیرفتیم.
وی درباره حضور نداشتنش در جام جهانی، تصریح کرد: این نظر آقای کیروش بود و من هیچ چیزی نمیتوانم بگویم. حتما درباره من چیزی دیده بود و فکر میکرد من نمیتوانم به تیم ملی کمکی داشته باشم. من به نظر او خیلی احترام میگذارم و اگر جام ملتها نمیرفتم هم به او احترام میگذاشتم. او باعث شد من بیشتر تمرین کنم.
این فوتبالیست همچنین درباره احترام به مربی نیز گفت: پدر من والیبالیست تیم ملی بودند و احترام گذاشتن به مربی را به من یاد داده اند. خیلی بد است آدم که با مربی اش در یک سفره نان و نمک میخورد پشت سر او حرف بزند.
در ادامه آزمون به درخواست ضیاء با زبان ترکمنی اعلام کرد که اکنون برای 4 دقیقه آگهی بازرگانی پخش میشود.
برخی مواقع فارسیام تمام میشود!
با بازگشت به استودیو، آزمون در این باره که چرا آرام حرف میزند و یخش باز نشده، با خنده گفت: من چون ترکمنم برخی مواقع فارسی ام تمام میشود ملایم حرف میزنم.
وی درباره این نکته ضیاءکه چرا بدون گواهینامه پشت ماشین نشسته است، ادامه داد: من از سرهنگ خواهش میکنم یک گواهینامه به ما بدهند. من وقت نمیکنم بروم گواهینامه بگیرم.
سردار آزمون درباره انتخاب اسمش نیز توضیح داد: اسمم را پدربزرگم انتخاب کرده است. خانوادهام میخواستند اسمم را پژمان بگذارند اما پدربزرگم گفتند نه پژمان یعنی پژمرده و باید اسم مرا سردار بگذاریم یعنی سربلند. او حرفش حرف بود و نمیتوانستند روی حرف او چیزی بگویند.
خاطرات آزمون از انگلیسی حرف زدن وحید امیری و خسرو حیدری
آزمون درباره خاطراتش نیز گفت: ما یک بازیکنی به نام وحید امیری داریم که پسر خوبی است اما انگلیسی نمیداند. بازی با عراق بود که به پای او ضربه زدند و او با زبان فارسی از داور میخواست خطا بگیرد و مدام یادش میرفت انگلیسی حرف بزند.
وی ادامه داد: در سپاهان هم آقای خسرو حیدری بود که یکی از خوبهای تیم ملی و سپاهان است. احتمالا بعد از برنامه به من زنگ میزند اما همین جا بگویم من تلفنم را جواب نمیدهم خسرو زنگ نزن! در سپاهان با الهلال بازی داشتیم و دقایق آخر بود. آنجا پشه در چشم مهدی رحمتی رفته بود و او افتاده بود. حیدری داور را صدا کرد اما وقتی آمد هیچ کس حرفی نزد. هر دو یکدیگر را نگاه میکردند. حیدری هم که انگلیسی نمیدانست ادای پشه را درمیآورد و میگفت توی چشمش رفته است. بعد هم ادای برانکارد در می آورد!
این فوتبالیست تأکید کرد: من وقتی در روسیه بودم انگلیسی حرف میزدم اما روسی نه. من آنجا مترجم روسی دارم.
آزمون در پاسخ به اینکه درست است با فامیل بازی به تیم روسیه رفته گفت: نه آنجا هیچ نسبتی با کسی نداریم. اگر بود که بیشتر پول میگرفتم. آنجا اگر خوب بازی کنی خوب پول میدهند.
وی همچنین در پاسخ به مجری برنامه به این نکته اشاره کرد که او مثل برخی دیگر از ترکمنها اسب دارد و سوارکار خوبی هم هست.
دهه هفتادیها یکدانه هستند
زننده دو گل در جام ملتهای آسیا درباره خصوصیات دهه هفتادیها به شوخی گفت: اولا که یک دانه هستند. خیلی آینده دار هستند و در فضاهای مجازی طرفدار دارند مثل من و پورعلی گنجی. ضمن اینکه ما نمیتوانیم با دهه شصتیها معاشرت کنیم چون ما خیلی بالا هستیم.
آزمون درباره کسانی که میخواهند به موفقیتهای او برسند، گفت: وی من که کسی نیستم. انشالله همه صدبرابر بهتر از من باشند و من بتوانم به آنها افتخار کنم. من که هنوز عددی نیستم و هرکاری کردم برای میهنم بوده است.
همچنین قرار بود در برنامه پژمان بازغی گفتگوی تلفنی با آزمون داشته باشد که ممکن نشد. آزمون نیز خطاب به او گفت: ممنون که بازی را نگاه میکردید. ضمن اینکه شما اصلا پژمرده نیستید!
ما فوتبالیستها آبرو میبریم و والیبالیستها آبرو میخرند
این فوتبالیست آیندهدار کشور در پایان سخنانش اظهار کرد: من از شما و همکاران خوبتان تشکر میکنم که مرا به این برنامه دعوت کردید. درست است ما نتیجه نگرفتیم اما انشالله بتوانیم چهار سال دیگر افتخار آفرینی کنیم و اسم ایران را بالا بیاوریم. ما فوتبالیستها آبرو میبریم والیبالیستها آبرو میخرند انشالله ما هم مثل والیبالیستها شویم!
این سوال که زنان از مردان چه می خواهند حداقل یکبار در ذهن هر مردی نقش می بندد. در این مقاله از تعدادی زنان سوالات مشترکی را پرسیده ایم . این که مردان درباره ی آنها چه چیزهایی را نمی دانند و اینکه چه چیزی این روزها باعث نگرانی آنها شده است.مردان باید به دنبال جواب این سوالات باشند و درباره ی روحیات درونی زنان اطلاعات کافی داشته باشند تا بتوانند آنها را بهتر بشناسند و مهارت های خود را در زندگی مشترک افزایش دهند.
1 - این اشتباه است که مردان بخواهند منتظر بمانند تا یک روزی یک زن به آنها ابراز علاقه کند
خانم ماری 38 ساله مقیم ایالت واشنگتن می گوید : مردان و زنان در چگونگی برقراری ارتباط کاملا با یکدیگر متفاوتند . زنان در چگونگی برقراری ارتباط و تماس های تلفنی نمی توانند زمان زیادی را منتظر بمانند تا طرف مقابل با آنها تماس بگیرد.اگرتماس های تلفنی از طرف مردان کم باشد باعث می شود تا جذابیت خود را پیش زنان از دست بدهند. اینکه مردان در زمان برقراری ارتباط چه به صورت تلفنی و چه به صورت حضوری چه رفتاری داشته باشند برای زنان بسیار مهم است.
2 - زنان به راحتی به کسی اعتماد نمی کنند
خانم مارسی 29 ساله متولد لس آنجلس می گوید : زنان خیلی راحت در کوچه و خیابان با مردم به صحبت می نشینند و خیلی راحت می توانند با یک لبخند به دیگران خود را نزدیک کنند ولی این به این معنا نیست که به راحتی به کسی اعتماد کنند بلکه فقط مهارت زیادی در برقراری ارتباطات لحظه ای دارند.اما مردان در این مورد بسیار ملاحظه کار هستند و حتی برای یک لحظه هم به سختی می توانند باغریبه ها ارتباط برقرار کنند. مردها نباید مدتی را به چشمان یک زن خیره بمانند و بعد ابراز علاقه کنند بلکه بهتر است از قبل دختری را زیر نظر داشته باشند. ولی در زمان یرقراری ارتباط طوری رفتار کنند که انگار همه چیزکاملا اتفاقی است.
3 - اینکه در زمان برقراری رابطه ی جنسی , تمایلات جنسی مردان از روی حقیقت باشد و یا اینکه فقط یک شهوت باشد برای زنان اهمیت زیادی دارد
از نظر زنان نوع لباس پوشیدن مردان در هنگام برقراری روابط جنسی تاثیر زیادی برروی آنها خواهد داشت طوری که باید تی شرتها و شلوارهای شیک و زیبایی بپوشید و از پوشیدن لباس های گشاد و زشت خودداری کنید.تشویق و تعریف کردن از زنان هم می تواند در ایجاد روابط تاثیر گذار باشد .93 درصد از آراء نشان داده است که کمک کردن در کارهای خانه و مخصوصا پخت و پز تاثیر بسیار خوبی را روی زنان خواهد گذاشت.
4 - این برای زنان بسیار مهم می باشد که مردان دست در حساب و کتاب داشته باشند و حواسشان به تامین مالی آینده ی خانواده باشد
خانم لیندا 37 ساله از ویرجینیا می گوید : زنان از مردانی که در کار و درآمد شغلی خود ساده هستند متنفرند. از نظر زنان یک مرد ایده ال باید اصطلاحا اهل عمل باشد و در طول روز برای از دست ندادن بیهوده ی زمان برنامه ریزی داشته باشند.
5 - زنان در تمامی لحظات به فکر استفاده از زمان برای برقراری ارتباط هستند
مثلا یک روزی را در نظر بگیرید که به یک پارک تفریحی رفته اید. زنان در این شرایط در ابتدا خود را در میان انبوهی از هیجانات پیدا می کنند و در نهایت خیلی سریع به دنبال آن هستند که بتوانند در این میان تمام سهم خود را از لحظات شاد خود با کسی که در کنارش هستند تقسیم کنند و به خانه برگرشته و خود را ریلکس کرده و درباره ی لحظات گذشته صحبت کرده و خیلی سریع دوباره می خواهند به استقلال خود برسند .این روزها ززنان نان استقلال زیادی نسبت به زمانهای قبل دارند و کاملا مستقل هستند.
6 - زنان از یک بصیرت و بینش باطنی برخوردارند طوری که بدون استفاده از زبان و به صورتی کاملا غیر شفاهی می توانند رهنمودهایی را برایتان داشته باشند
زنان از غریزه ی زیادی برخوردار هستند. بنابراین مردان باید بدانند که در مقابل سوالاتی چون : در حال انجام چه کاری هستی ؟ و یا اینکه اگر روزی من در کنارت نبودم چه خواهی کرد؟ حتما جواب درستی دهید و بدانید که اگر راستش را بگویید و باعث ناراحتی طرف مقابل شوید بهتر از آن است که به او دروغ بگویید و او این دروغ را بفهمد. اگر فقط یکبار بفهمد که او را گول زده و یا به او دروغ گفته اید شاید دیگر تا آخر عمر نتواند به شما اعتماد کند.
7 - هیچ زنی به عنوان یک همسر نمی خواهد که مانند یک مادر رفتار کند
مردان بعد از ازدواج نباید از همسرشان توقع داشته باشند که مانند یک مادر با آنها رفتار شود. زنان می دانند که اختلاف زیادی بین احترامی که یک مرد به همسر خود و مادر خود می گذارد وجود دارد. نوع دوست داشتن و مدل عشق ورزیدن به مادر و همسر کاملا با یکدیگر متفاوت است و مردان باید به این نکته خیلی اهمیت دهند.
8 - به مشکلات و مسائلی که همسرتان برایتان بازگو می کند اهمیت دهید
به موارد ریزهم توجه کنید چرا که هرچه بیشتر به مسائل آنها اهمیت دهید از جذابیت بیشتری در برابر آنها برخوردار خواهید بود. بدانید که نوشیدنی مورد علاقه و یا گل مورد علاقه ی همسرتان چه می باشد. همیشه به یاد داشته باشید که در اولین ملاقات چه لباسی به تن داشته است. زنان باید مطمئن باشند که آنها یک شخصیت منحصر به فرد در برابر شما هستند.
9 - زنان برای رویارویی با هر مساله ای نیاز به آمادگی دارند
خانم تریش 28 ساله از ویرگینیا می گوید : زنان برای پایان دادن به یک ارتباط هرچند ارتباطی کوتاه به کندی عمل می کنند.حال با این روحیه ای که زنان دارند هنگامی که مردان تصمیم دارند که یک مطلبی را به پایان رسانند که باعث ناراحتی زن شود باید به این نکته توجه کنند که حتما قبل از بیان مساله با تواضع و مهربانی کل مساله را تجریه و تفکیک کند و به این ترتیب بتوانند آمادگی کامل را برای زن در رویارویی با مساله ایجاد کنند.
امیدوارم در این مقاله هرچند کوتاه توانسته باشیم به مردان عزیز بگوییم که زناناز آنها چه می خواهند.
سیب سبز
حرف اخر: و تو چه دانی که درد چیست...
این روباتهای بسیار کوچک به صورت لولهای بودند و حدود 20 میکرومتر طول و 5 میکرومتر قطر داشتند و با فلز روی نیز پوشیده شده بودند. به محض اینکه موش این روباتهای کوچک را میخورد و آنها به شکم موش میرسیدند، فلز روی روی روبات با هیدروکلریک اسید معدهی موش واکنش میداد و حبابی از هیدروژن تشکیل میشد که میتوانست روبات را همچون یک موشک به حرکت در بیاورد. این روبات که به سرعت 60 میکرومتر بر ثانیه رسید، توانست از حدود شکم موش خارج شود و سپس با تجمع و حل شدن، ترکیب نانوذرهای (دارو) را در بافت رودهی موش قرار دهد.
به گفتهی پژوهشگران تمامی روباتها پیشینی که در معدهی موش جایدهی شده بودند حداقل به مدت 12 ساعت پس از بلعیده شدن در دیوارهی معده باقی ماندند که این مورد باعث کاهش عملکرد و بهره وری آنها میشد. به علاوه در این روش پس از اینکه موش مورد کالبدشکافی قرار میگرفت هیچ اثری از سمیت یا آسیب بافتی دیده نمیشد. ضمن اینکه خود روی میتواند به عنوان یک مادهی مقوی برای بدن موش عمل کند و اثر بدی بر بدن موجود زنده نخواهد داشت.
البته پیش از این نیز از نانوروباتها در بافتها گیاهی استفاده شده بود ضمن اینکه روباتهای هدایت شونده از بیرون نیز آزمایش شده بودند اما این نخستین باری است که یک روبات به صورت خود هدایت شونده با موفقیت عملیات دارورسانی نانوذرات را به پایان میرساند. این موفقیت دانشمندان را به این باور رسانده است که این میتواند شروعی برای دورهی دارورسانیهای هوشمند به روش استفاده از نانوروباتها باشد.
برای سایرین نیز این روش میتواند نوید دهندهی دورهای جدید از فرایندهای درمانی پزشکی با اثر بخشی و هدفمندی بسیار بالاتر باشد. البته این روش روزهای اولیهی رشد خود را میگذرانند و تا همه گیر شدن آن هنوز راه زیادی باقی است. این متد هنوز میبایست آزمایشهای انسانی و دریافت گواهیهای مربوط به FDA را با موفقیت سپری کند تا بتوانیم شاهد عرضهی آن در بازارهای دارویی باشیم.
نتایج این پژوهش در نشریهی ACS Nano به چاپ رسیده است.
بله دوستان آتش تهیه ای که در صبح ساعت چهار 1367/4/31شروع شدبه نقل
از کارشناسان نظامی در طول تاریخ جنگ بی سابقه بود.خلاصه تا ساعت 10 صبح
همان روز آتش تهیه ادامه داشت و ما یارای هیچ نوع مقابله یا پاسخی را نداشتیم
چــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرا؟؟؟
چون مهمات نداشتیم.
ساعت 10 صبح بود که تمام ارتباطات مان بخاطر انفجارها و قطع
سیمهای سیاه تلفنهای قورباغه ای قطع بود.از داخل سنگر دیدم
که یک وانت تویوتا با سرعت از جاده خاکی پایین سنگرمان رد شد و
صدای بلند اعلام کرد عقب نشینی عقب نشینی و در یک گونی که
نصفه بود کنسرو مرغ اتکا را از وانت انداخت و برگشت و رفت.رادیو
دو موج در جبهه ممنوع بود ولی برای منشی ها آزاد بود.وما هم چنان داشتیم
در داخل سنگر اخبار را گوش میدادیم.که در اخبار ساعت 10 صبح مورخه
1367/4/31از کرمانشاه اعلام شد که.
دقیقا متن خبری که از رادیو کرمانشاه با آهنگ ویژه جنگ پخش شد:
مزدوران عراقی بی شرمانه تا سرپل ذهاب پیش روی کردند.
ما با شنیدن این خبر جدا داشتیم شاخ درمیاوردیم .یعنی چه ؟این دیگه چه نوع
عملیاتیه .اگه از ساعت 4 صبح کسی میخواست این مسیر را در آن جاده های
خراب حتی در زمان غیر جنگ طی کند و هیچ رزمنده ای هم جلویش را نگیرد بازهم
با این سرعت نمیتواند از سرپل ذهاب سر در بیاورد.آنهایی که در این مناطق حضور
داشتند میدانند که چنین پیشرویی غیر ممکن است .
مگر اینکه از قبل کسی به عراقی ها اطلاع داده باشد که
نگران نباشید .جلو بروید .هیچ رزمنده ایرانیی تیر ندارد تا طرف شما
شللیک کند .راحت پیش روی کنید.
خلاصه اینکه ما در سنگرمان بدون هیچ گلوله ای نشستیم و بعد از 6 ساعت
شروع حمله دشمن بهمون گفتند که عقب نشینی کنید.سنگر ما در نفت شهر بود
حالا شما حساب کنید خط مقدم در یک نقطه در نفت شهر باشد .عراقی ها چگونه
در 6 ساعت .در منطقه سرپل و قصر شیرین قیچی کرده اند؟؟؟
با شنیدن فریاد عقب نشینی که از آن وانت تویوتا اعلام شد همه سربازان و درجه داران
که همگی بدون استثنا ارتشی بودند .با دست کاملا خالی شروع به عقب نشینی کردند
حالا شما حساب کنید با چند تا گلوله ای که در جیبمان مانده است چگونه میشود یا
چگونه میشد که جلوی این پیشروی فوق سریع عراقی ها را گرفت و یا اینکه چگونه
میشد از حلقه محاصره وسیعی به وسعت (از نفت شهر تا سرپل ذهاب)را شکست ؟؟
و از این محاصره جان سالم بدر برد؟ یا از کیان بر باد رفته کشور دفاع کرد؟؟
در حال عقب نشینی بودیم که چند تا گلوله مان هم تقریبا تمام شده بود.از شیارها
و تراشه های طبیعت داشتیم رد میشدیم ولی مشکل بیشتر میشد .آن هم هلی برن
تنگ تنگ عراقی ها بود.
بیشتر از اینکه به فکر دفاع از خاک مان و یا خلاص کردن جانمان باشیم .یک فکرخیلی
خیلی خیلی خیلی بیشتر اذیت مان میکرد .ویک علامت سوال بزرگ در ذهن مان ایجاد
شده بود و آن هم این سوال بود که :
چرا دولت خودمان مهمات مان را از ما گرفت؟
بقیه نوشتمان بعدی