با سلام و خسته نباشید…
من دانش آموز سال چهارم رشته ریاضی ام…استعداد و علاقه زیادی توی درس زبان انگلیسی دارم،طوری ک تافلم رو گرفتم و مشغول تدریس توی موسساتم و توی آزمونای شبیه سازی کنکور منحصرا زبان قلمچی همیشه تک رقمی کشورم…
با چندنفر صحبت کردم و یکی بهم گفت ک ادبیات انگلیسی دانشگاه تهرانو توی انتخاب رشته بزنم،یکی گفت دانشگاه شهیدبهشتی و یکی دیگه گفت برو تربیت معلم…
راستش هدفم از انتخاب زبان این بوده ک دکترای ادبیاتمو بگیرمو توی دانشگاه مشغول تدریس شم،ولی شنیدم ک تعداد کسایی ک دکترای زبان دارن خیلی زیاد شده (بخاطر پذیرش های دانشگاه ازاد) و شغل بلاتصدی ام کمیاب…
سوال اولم اینه ک چ دانشگاهی برم؟تهران ، بهشتی ، تربیت معلم؟
و سوال دومم اینه ک درسته زبان اشباع شده؟یعنی ممکنه دکترامو از دانشگاه تهران بگیرمو همچنان بیکارباشم؟چیکارکنم؟
واقعا ممنون میشم راهنماییم کنید
ببخشید سرتونو درد آوردم
پاسخ در بخش ادامه مطلب:
مشاهیر و مفاخر و هنرمندان بروجرد ۳
استاد سیدجعفر کشفی دارابی بروجردی
عکس تزئینی است و فقط برای زیبایی این قسمت انتخاب شده است .
بسمه تعالی
گروه آموزشی تربیت بدنی دوره متوسطه جهت بازنگری و اصلاح جزوات بخش تئوری درس تربیت بدنی در نظر دارد فراخوان تهیه مطالب علمی کاربردی تربیت بدنی در مدارس ویژه دبیران و آموزگاران تربیت بدنی را با شرایط ذیل برگزار نماید:
1) مطالب در سطح دانش آموزان دوره متوسطه اول ودوم باشد.
2)مطالب بصورت علمی کاربردی در حیطه های حرکات اصلاحی ، تغذیه و بهداشت ورزشی ، اصول فیزیولوژی کاربردی در ورزش ، اصول آمادگی جسمانی و ارتباط آن با سلامتی جسم و روان و ...... باشد.
3) مطالب ارسال شده در افزایش دانش و ارتقاء بینش دانش آموزان واولیاء در حیطه تربیت بدنی موثر باشد.
4) مطالب ارسال شده از چند منبع معتبر و به روز تهیه شده باشد و منابع درصفحه آخر ذکر شده باشد.
5)مطالب در قالب فایل world 2007 و با قلم Bzar و سایز12 تهیه شده باشد و بصورت cd از طریق گروه های تربیت بدنی ناحیه یا منطقه ارسال گردد یا به آدر س varzesh_mo@isfedu.ir ایمیل گردد.
6) تمامی مشخصات شرکت کنندگان در فراخوان از قبیل نام ،نام خانوادگی ، کد پرسنلی ، مدرک تحصیلی ، دوره تدریس ، نام آموزشگاه و ناحیه یا منطقه تدریس در صفحه اول مطالب ارسالی ذکر شده باشد.
7) تاریخ ارسال مطالب حداکثر تا 30/10/93 می باشد .
8) به افراد برتر در فراخوان لوح تقدیر اهداء خواهد شد.
تبریز چندین مدرسه دارد که علوم مختلف در آنها تدریس می شود. تعداد این مدارس ۴۷ میباشد که همه مهم و مورد استفاده می باشند. این مدارس برای بزرگسالان بوده و دانشمندان مشهوری در آن تدریس می کنند. به عقیده اولیاء از همه مهمتر مدرسه «شاه جهان» ...
بسم الله الرحمن الرحیم
گزارش روز اول
مدرسه: ………….:
کارآموز : ………………
استاد : ………
روز …. مورخه ..... با یک دنیا امید و آرزو و سرشار از هیجانی نگفته همراه با احساسی جدید از جنس معلمی جهت رفتن به مدرسه آماده شدم. در ساعت .... پس از صرف صبحانه همراه یکی از دوستان به راه افتادیم تا به مدرسه رسیدیم.
چون برای اولین بار بود که به مدرسه ........... واقع در ...........می رفتیم. با کمی تاخیر به مدرسه رسیدیم که آن هم داستان خودش را دارد در اینجا بیان نمی کنم.
ورود به مدرسه
با ورود به مدرسه و دیدن هیاهوی بچه ها و تماشای شور وحال بچه ها، انرژی و انگیزه ای دو چندان به من داده شد. بچه ها که در حیاط مدرسه که به صف ایستاده بودند با دیدن ما توجهاشان جلب شد و از همان ابتدا نشان دادند که برایشان حضور ما در مدرسه جالب می باشد.
به صف شدن دانش آموزان و شعارهایی با نگاهی ایدئولوژیک ، هیجانی خاص به محیط مدرسه می داد.
بعد از صحبت های مدیر و مراسم معمول ، معاون آموزشگاه از ما خواست که اسما هایمان را در دفتر حضور و غیاب بنویسیم و امضا کنیم و بعد هر کدام را به اختیار خودمان یک کلاس را انتخاب کنیم. .دانش آموزان به سمت کلاس های خود رفته و ما هم به اتفاق همکاران به طرف کلاس رفتیم. زنگ اول کلاس چهارم و معلم ای کلاس آقای .... بود.
ورود به کلاس
ورود به کلاس و شروع روز اول :که همان ورود به دنیای زیبا بود و تداعی خاطرات گذشته و نشستن پشت نیمکت هایی که الان خیلی برای من کوچک شده است البته در ظاهر کوچک بود!اما همین جا است که امکان پرورش انسان و تعالی او به سمت کمال میسر می گردد....
زنگ اول زنگ ریاضی بود، برپا!
با صدای برپای نماینده کلاس و سلامی هماهنگ و ادای احترام به معلم و کاروز تازه وارد، یک نوع ارتباط دوستانه با معلم خود و اخترامی که به بنده گذاشتند ، شور و شوقم دوبرابر شد. همه ی این صحنه ها خاطره انگیز و جذاب بود ، بعد از معرفی من به کلاس توسط معلم ، آقای .... از من خواستند تا خود را بیشتر معرفی کنم که این شد اولین ارتباط کلامی من با دانش آموزان...
شروع تدریس: معلم و سکوتی همراه با شادابی در کلاس موقع تدریس جالب توجه بود اما در عین حال به محض سوال پرسیدن کلاس گویی منفجر می شد...هیاهوی بچه ها و انگیزه ی آنها ستودنی بود...! هنگام حل تمرینات و کار در کلاس بچه های آخر کلاس از من کمک می خواستند و من به آنها کمک می کردم و ......................
و ساعت بعد ی ورزش بود که نشاط خاص خود که هر انسانی را به وجد می آورد.صف شدن دانش آموزان و آماده شدن برای ورزش و نرمش و تقسیم بندی برای بازی فوتبال و... .
ساعت سوم درس علوم تجربی..........................
و ساعت چهارم علوم اجتماعی....................
و در پایان زنگ پنجم که با خورد زنگ گویی کلاس منفجر شده و همه با همهمه فراوان و زور و فشار از درب کلاس و مدرسه می رفتند تا به آغوش خانواده بازگردند.
.و این پایان اولین روز تحصیلی من به عنوان یک کارورز در سال 1393 بود.