درخواست رسیدگی به پرونده ایثارگران در دادگاه خدای بزرگ
آزادگان عزیز لطفا این درخواست را که از خداوند برای رسیدگی به پرونده حقخواهی در دادسرای خداوند 23 ساله که در نوبت است را امضا کنید تا خداوندمارابه یادش بیاورد.و به پرونده مان رسیدگی کند.حتما بخوانید و امضا کنید
وقتی اعلام میشود که در فلان تاریخ تجمع جلوی فلان جا تشکیل خواهد شد آقایانی کهدست شون توی کاسه است اعلام میکنند که تجمع بده .تجمع اخ و پیفه .تجمع به صلاحنظام نیست و از این حرفها.وقتی کارگروهی تشکیل میشه که پیگیر اموال و سهام و خلاصهحقوق حقه آزادگان باشه .عده ای میگن که کارگروه نفع شخصی را دنبال میکنه و عده ایهم میگن اصلا کارگروه رو قبول ندارن و عده ای هم با آب و تاب میگن قبول داریم ولی آنهایی همکه میگن قبول داریم فقط در لفظه.میریم تجمع میکنیم .اون لحظه بهمون وعده میدن و تجمعآرام میکنن.بعد که چند هفته گذشت دیگه وعده هاشون رو فراموش میکنن.الان چند هفتهاست که کارگروه داد میزنه آقایان مدیران شرکت خود کفایی برابر وعده خودتان ما میخواهیمبررسی کنیم اموال و دارایی های آزادگان را و بهشون بگیم.آقایان اصلا به درخواست کارگروهمحل نمیزارند.عده ای آزاده که دستشون به دهان شون میرسه میگن .ما هزینه های ایابوذهاب آزادگان و اسکان شان را میدهیم تا آن آزادگانی که پول ندارند ولی دلشون میخوادکه در تجمع شرکت کنند .دیگه نگران پول بلیط و غذا و اسکان نباشند.باز هم آقایانی پیدا میشنو میگن که آزادگان را تحریک نکنید.خوب پس شما میگید تجمع اعتراضی و حق خواهی بده شما موقع تجمع وعده میدید و بعدش عمل نمیکنید شما فراخوان برای تجمع بدون هزینه را تحریک آزادگان مینامید شما به درخواست کارگروهی که به رسمیت شناختید وعده میدهید و عمل نمیکنید شما تجمع کنندگان را قول میزنید شما خیلی کارهای ضد ارزشی انجام میدهید و آ زادگان را حقیر میشمارید شما هفت جد خود را از پول این آزادگان مثل دژ محکمی به پول آ زادگان ساختید شما ریشه در دولت دارید شما از طرف دولت ساپورت میشوید شما آزادگان را افرادی بی خرد و سست اراده و غیر منطقی حساب میکنید شما عده انگشت شماری از آزادگان را خریده اید و آنها را جلوی بقیه گذاشته اید تا ما دو طیف با هم درگیر و سرگرم بشویم تا شما کار بخور بخور خود را ادامه دهید شما با ساپورت مجلسی ها و دولتی ها وام کلان میگیریدوبا آن وام سهام آزادگان را به نام خودتان منتقل میکنید .با بهره همان سهام ها باز پرداخت وام کلانتان را میدهید و مفتی مفتی سهام کلانی را از حق آزادگان بالا میکشید شما املاک و کارخانجات قابل توجهی را بصورت مخفی با این پولها تهیه کرده اید و با درآمد آنها امپراطوری خود را مستحکم تر میکنید شما خون این آزادگان را نه با نی بلکه با نیشتر میخورید شماتا کی میخواهید این ظلم ها را در حق آزادگان ادامه دهید
شماتا کی آزادگان و خانواده آنها را (............)حساب میکنید شما مگر فرزندانتان چه فرقی با فرزندان ما دارند که باید با پول فرزندان ما .فرزندان شما شاسی بلند ها و تحصیلات خارجه و معاملات آن چنانی و تفریحات خارجه و ویلا ها و غیره و غیره و غیره را صاحب شوند شما تا کی میخواهید از نام جمهوری اسلامی با ذکر صلوات پر از ریا و نیرنگ .خود را توجیح کنید و تسبیح و انگشتر های عقیق نقره ای را به رخ ساپورت کنندگانتان کشیده و نهایت سو استفاده از آنها و حتی همدستی با آنها را بکنید تجمع نکنید=کسی که هزینه تجمع آزادگان را بپردازد مجرم است=تجمع به صلاح مینو نیست= تجمع به صلاح نظام نیست=تجمع در شان آزادگان نیست=صبر داشته باشیدچرا عجله میکنید 24 سال که چیزی نیست=شما آزادگان صبور و شکیبا باشید=آزادگان ارزش زیادی برای کشور دارند=آزادگان یادگارانی از شهدا هستند= من دیگر خسته شدم و میگم خدایا اگر نوبت عدل خواهی ما آزادگان از درگاه و دادگاهت هنوز نرسیده پس یا عمرنوح به ما بده و یا دستور توقف بخور بخور حق مان را به خورندگان صادرکن.آخه این درسته که در درگاه و دادگاه عدل خودت .43000انسان بدبختی کشیده در نوبت دادرسی دادگاهت باشند و متحمین همین پرونده هم چنان به خلاف خودشان ادامه دهندوتو به این 43000 انسان عمر نوح ندهی .من نمیدانم که کجای این رسیدگی به داد خواهی .آن هم در دادگاه و درگاه خودت عادلانه است.ولی تو خدایی و بهتر میدانی.شاید ایثارگران این کشور گناهی را مرتکب شده اند که این گونه مورد عقوبت قرار میگیرند.اصلا خدای عزیزم شاید این ایثارگران گناهشان همان جنگیدن یا به قول بخور بخور ها دفاع مقدس بوده باشه.نمیدانم آخف پس اگر دفاع گناه نبوده پس ما صد ها هزرا نفر ایثارگر و شهید و جانباز و مفقود و آزاده چرا از چند انگشت شمار بنده ات باید شلاق بخوریم؟؟؟ خدایا یا عمرنوح بده یا دستور توقف حق معصوم خوری صادرکن یا رسیدگی به پرونده این ایثارگران را شروع کن .ما از عدل درگاهت شک نداریم وفقط به این نتیجه رسیدیم که ما ایثارگران همگی در طول زندگی مان مرتکب گناهی شده ایم که گناه همگی مان یکسان است .
⇦نحوه درخواست فرستادن به فرند های لاین فارسی⇨
برای این کار باید شماره خود را از لاین پاک کنید .
و سپس شماره ی روسیه یا امریکا را ثبت کنید
و بعد لاین فارسی و یا هر افیکال اکانتی که خواستید را ادد کنید و برای فرند هاش درخواست ادد بفرستید .
بنده هم این ترفند رو گذاشتم چون اقای هیـuəppıɥـدن عزیز خیلی تو لاین بلدم بلدم میکرد
البته قصد توهین به ایشون رو هم نداریم
ولی خب بلاخره باید ترفند های لاین رو خز کنیم .
توی پست های قبلی نحوه گذاشتن کامنت رنگی رو اموزش دادم و خیلی از دوستان اومدن پی وی و گفتن اقای هیـuəppıɥـدن کامنت قرمز میزاره
ببینید دوستان
لاینت سبز باشه کامنت ابی میتونی بزاری
لاینت قرمز باشه میتونید کامنت قرمز بزارید .
والـــــســـــلام
موفق باشید .
مـــــنـــــبــــع :
✉↔⚓ŤĔŚŤ ĹĨŃĔ⚓↔ ✉
http://line.me/ti/p/~rezasasy
www.rezasasy.blogfa.com
آقای رئیس جمهور ! عدم توجه مردم به درخواست های مکرر شما و همکارانتان برای عدم ثبت نام دریافت یارانه نقدی را رفراندم نمی دانید؟
در قضیه ثبت نام برای دریافت یارانهٰ که درخواست مطرح شده مبنی بر عدم ثبت نامٰ فی الواقع منافعی غیرقابل انکار برای کشور در بر داشت نتیجه اش آن شد که دیدید و دیدیم ٰ آیا فکر نمی کنید خطر درخواست برگزاری یک رفراندم دیگر آنهم بر خلاف قانون اساسی و به منظور تائید مذاکراتی که احتمال ضررش برای بسیاری از مردم اظهر من الشمس است ٰ برای ریاست شما بر دولت بیش از همه است!؟
پ. ن 1 – بنده به توصیه عدم ثبت نام برای یارانه عمل نموده و بسیاری از بستگانم را نیز برای عدم ثبت نام مجاب نمودم.
پ. ن 2- اهالی تدبیر را چه می شود که تصور می کنند علیرغم همه عهدشکنی های طرفهای مذاکره کننده با ایرانٰ باز هم مردم چشم به مذاکرات برای تامین معیشتشان دوخته اند ؟
پ. ن 3 - حسن خطر داره حسن !
پ. ن4- راستی اگر بنا بشود برای هر موضوع که برایش صدها و بلکه هزارانمثال مشابه می شود زدٰ رفراندم برگزار شود ٰ نظر شما در باره برگزاری رفراندم مثلا نسبت به "گران کردن حامل های انرژی و نپرداختن یارانه بیشتر به مردم یعنی اجرای نیمی از قانون هدفمندی چیست؟
و یا نظرتان در مورد برگزاری رفراندم برای وارد کردن بنزین که هیچ تاثیری بر آلودگی هوا ندارد و تعطیل کردن بنزین تولید داخل چیست؟
یا نظرتان در مورد برگزاری رفراندم برای اینکه رئیس جمهور هر چند روز یک بار به منتقدان خود توهین و هتاکی کند چیست؟
آیا با برگزاری رفراندم برای سپردن اختیار وزارت نفت به دست وزیری که قرارداد غیر نافع و بلکه مضر برای منافع ملی کرسنت را به ملت تحمیل کرده موافقید؟
آیا موافقید رفراندم برگزار کنیم ببینیم مردم وزیر صنعتی که با رها کردن قیمت خودرو موافق است موافقند یا نه؟
آیا رفراندم در مورد مقبولیت وزیر مسکنی که جز حرف چیزی برای ارائه در بخش مسکن ندارد و مسکن مهر را هم به تعطیلی می کشاند را قبول دارید؟
اصلا با وزارت وزرایی که با پول این ملت و بدون رعایت ضوابط قانونی بورسیه شده و به انگلستان رفته و مدرکی گرفته اند و در بازگشت حامی و خدمتگزار سران فتنه بوده اند موافقید؟
آقای روحانی صلاح می دانید رفراندومی برگزار کنیم تا ببینیم مردم صلاحیت کسانی را که شب تاسوعا به دلیل پیش گویی یک احمق چینی مبنی بر وقوع زلزله با هلی کوپتر به سد لتیان می روند تا اسکی روی آب بازی کنند برای پست فعلی شان قبول دارند یا نه؟
رئیس دپارتمان داوری از درخواست برای افزایش 40 درصدی دستمزد داوران در لیگ برتر خبر داد.
به گزارش فارس، حسین عسگری در مورد افزایش دستمزد داوران در لیگ چهاردهم گفت: ما درخواست دادهایم که 40 درصد دستمزد داوران افزایش پیدا کند. در حال حاضر داوران حدود 750 هزار تومان دستمزد میگیرند که ما خواهان افزایش این رقم هستیم به طوری که حداقل دستمزد برای داوران در لیگ برتر یک میلیون تومان باشد.
روزی روزگاری پسرک فقیری زندگی می کرد که برای گذران زندگی و تامین مخارج تحصیلش دستفروشی می کرد. از این خانه به آن خانه می رفت تا شاید بتواند پولی بدست آورد .
روزی متوجه شد که تنها یک سکه ۱۰ سنتی برایش باقیمانده است و این درحالی بود که شدیداً احساس گرسنگی می کرد. تصمیم گرفت از خانه ای مقداری غذا تقاضا کند. بطور اتفاقی درب خانه ای را زد. دختر جوان و زیبایی در را باز کرد. پسرک با دیدن چهره زیبای دختر دستپاچه شد و به جای غذا، فقط یک لیوان آب درخواست کرد .
دختر که متوجه گرسنگی شدید پسرک شده بود به جای آب برایش یک لیوان بزرگ شیر آورد. پسر با تمانینه و آهستگی شیر را سر کشید و گفت: «چقدر باید به شما بپردازم؟». دختر پاسخ داد: «چیزی نباید بپردازی. مادر به ما آموخته که نیکی ما به دیگران ازایی ندارد.» پسرک گفت: «پس من از صمیم قلب از شما سپاسگذاری می کنم»
سال ها بعد دختر جوان به شدت بیمار شد. پزشکان محلی از درمان بیماری او اظهار عجز نمودند و او را برای ادامه معالجات به شهر فرستادند تا در بیمارستانی مجهز ، متخصصین نسبت به درمان او اقدام کنند .
دکتر هوارد کلی، جهت بررسی وضعیت بیمار و ارائه مشاوره فراخوانده شد. هنگامی که متوجه شد بیمارش از چه شهری به آنجا آمده برق عجیبی در چشمانش درخشید. بلافاصله بلند شد و به سرعت به طرف اطاق بیمار حرکت کرد. لباس پزشکی اش را بر تن کرد و برای دیدن مریضش وارد اطاق شد. در اولین نگاه او را شناخت .
سپس به اطاق مشاوره باز گشت تا هر چه زود تر برای نجات جان بیمارش اقدام کند. از آن روز به بعد زن را مورد توجهات خاص خود قرار داد و سر انجام پس از یک تلاش طولانی علیه بیماری، پیروزی از آن دکتر کلی گردید .
آخرین روز بستری شدن زن در بیمارستان بود. به درخواست دکتر هزینه درمان زن جهت تائید نزد او برده شد. گوشه صورتحساب چیزی نوشت. آن را درون پاکتی گذاشت و برای زن ارسال نمود .
زن از باز کردن پاکت و دیدن مبلغ صورتحساب واهمه داشت. مطمئن بود که باید تمام عمر را بدهکار باشد. سرانجام تصمیم گرفت و پاکت را باز کرد. چیزی توجه اش را جلب کرد. چند کلمه ای روی قبض نوشته شده بود. آهسته آن را خواند :
بهای این صورتحساب قبلاً با یک لیوان شیر پرداخت شده است ...