♫♫♫
بهشت از دست آدم رفت از اون روزی که گندم خورد
ببین چی میشه اون کس که یه جا از حق مردم خورد
کسایی که تو این دنیا حساب ما رو پیچیدن
یه روزی هر کسی باشن حساباشونو پس می دن
عبادت از سر وحشت واسه عاشق عبادت نیست
پرستش راه تسکینه پرستیدن تجارت نیست
سر آزادگی مردن ته دلدادگی میشه
یه وقتایی تمام دین همین آزادگی میشه
کنار سفره ی خالی یه دنیا آرزو چیدن
بفهمن آدمی یک عمر بهت گندم نشون می دن
بذار بازی کنن بازم برامون با همین نقشه
خدا هرگز کسایی رو که حق خوردن نمی بخشه
کسایی که به هر راهی دارن روزیتو می گیرن
گمونم یادشون رفته همه یک روز می میرن
جهان بدجور کوچیکه همه درگیر این دردیم
همه یک روز می فهمن چه جوری زندگی کردیم
+ نشانه های عشق انسان به خداوند :
- خدا را بر همه ی محبوب های خود ترجیح دهد;
- در باطن و ظاهر مطیع خدا باشد;
- در همه ی امور موافق او باشد;
- اولیای خدا را به خاطر او دوست بدارد;
- لقای خدا را بر بقای خود ترجیح دهد;
- هر چیزی را در برابر عشق به خداوند حقیر شمارد;
- همه ی اوقات , مستغرق ذکر خدا باشد;
- آسایش و آرامشش در قرب او باشد;
- از حضرت حق راضی و خشنود باشد;
- به کلام محبوب (قرآن ) عشق ورزد;
- با مال و جان در راه محبوب مجاهده کند;
- بر خلوت و مناجات با محبوب , حریص باشد;
- عبادت برای او آسان باشد;
- همه ی بندگان مطیع وی را دوست بدارد و بر همه رحیم و مشفق باشد و همه ی کافران و عاصیان را دشمن بدارد.
+ علایم عشق حق به بنده :
- وجود نشانه های عشق انسان به خداوند;
- محبوب دوستانش می شود;
- توفیق طاعت پیدا می کند;
- سنگینی خدمت از دوشش برداشته می شود;
- به قدر نیاز به او عطا می کند;
- بلای بنده را بسیار می کند;
- معایب بنده را مخفی می کند و ظاهر نمی سازد;
- به بنده قلب سلیم عطا فرموده , اخلاق او را نیک می گرداند;
- دنیا را مبغوض بنده اش می سازد;
- او را به حلم و آرامش مزین می کند;
- صدق و راستی را به او الهام می کند;
- دانش و علم را بر ذهنش خطور می دهد;
- عبادت نیکو را به او ارزانی می دارد;
- امانت را محبوب بنده می سازد.
منبع : http://www.porseman.org
بزرگ ترین واجب ؛
در قران کریم و روایات اسلامی، درباره نیکی کردن به پدر و مادر سفارش بسیار شده است. قرآن در وصف حضرت یحیی علیه السلام می فرماید: «اونسبت به پدر و مادرش نیکوکار بود، و متکبر و عصیان گر نبود». و از زبان حضرت عیسی علیه السلام حکایت می کند: «مرا نسبت به مادرم نیکوکار گردانید و جبار و شقی قرار نداد». از این دو آیه برمی آید که هرکس به پدر و مادرش نیکی نکند، سرکش و بدبخت است. امیرمؤمنان علی علیه السلام نیز می فرمایند: «نیکی کردن به پدر و مادر، بزرگ ترین واجب است».
بوسیدن پدر و مادر ؛
بوسه، پیام محبت است؛ شعر ناسروده عشق است؛ تبلور بالاترین تکریم است؛ جلوه عملی عاطفه هاست. پدر و مادر بی شمارترین بوسه های محبت آمیز را از کودکی نثارمان کردند. اکنون که نهال وجود ما از آن محبت ها به پا ایستاده است و درخت زندگی آنان رو به فرسودگی نهاده، باید بهترین محبت ها و بی شائبه ترین عواطف را نثارشان کنیم. بوسیدن ابزار این مهر ورزیدن است. امیر مؤمنان علیه السلام فرمودند: بوسیدن پدر و مادر عبادت است.
نگاه محبت آمیز ؛
«نگاه» مقوله شگفتی است. هر نگاه پیامی دارد از این رو در فرهنگ اسلامی برخی از نگاه ها معصیت است و برخی عبادت. در روایت آمده است: «نگاه مهرآمیز فرزند به پدر و مادر، عبادت است». پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم نیز فرمودند: «درهای آسمان در چهار هنگام به رحمت گشوده می شود: هنگامی که باران می بارد، آن گاه که فرزند به چهره مادر و پدر می نگرد، وقتی که در کعبه باز می شود و آن زمان که ازدواجی شکل می گیرد».
نیکی به پدر و مادر پس از مرگ ؛
پدر و مادر ما، پس از مرگ، بی نواتر و نیازمندتر از همیشه اند. دستشان کوتاه گشته و فرصت عمل برای آنان تمام شده است و چشم به راه احسان ما هستند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: «سرور نیکوکاران، در روز قیامت، مردی است که پس از مرگِ پدر و مادرش به آنان، نیکی کرده باشد».
مردی درباره نیکی کردن به پدر و مادر، پس از مرگ، از حضرت رسول صلی الله علیه و آله وسلم سؤال کرد. حضرت این وظایف را معین کردند: 1. نماز خواندن برای آنان؛ 2. آمرزش خواستن برای آنان؛ 3. وفا کردن به پیمان هایشان؛ 4. بزرگداشت دوستان آنان.
«مسلم بن عقیل» علیهالسلام در آخرین شب از عمر خود که در منزل طوعه بود، شب را تا صبح نماز خواند.
2- «ابو ثمامه» و عشقبازی با نماز
او شخصیّت مهمّ کوفه و مسئول بیتالمال و خرید اسلحه برای مسلم بوده است، او گفت دوست دارم نماز بخوانم و شهید شوم و در آخر هم هنگام اقامه نماز ظهر مقابل حضرت اباعبدالله علیهالسلام قرار گرفت و شهید شد.
3- «سعید بن عبدالله»، اولین کشته نماز در کربلا
عموم مورخین گفته اند که «سعید بن عبدالله حنفی، سینه و سر و صورت خود را سپر آن حضرت و یاران او قرار داد تا نماز بخوانند و چون زخمها بر بدن او فراوان شد و نتوانست، روی پای خود بایستد، بر زمین افتاد، در حالی که میگفت «خدایا! ایشان را همانند قوم عاد و ثمود از رحمت دور گردان و پیامبرت را از طرف من درود فرست و این درد و زخمی را که به من رسید به او ابلاغ فرما؛ که هدف من در این کار یاری فرزند پیامبر تو بود»، آن گاه روی خود را به سوی امام حسین علیهالسلام کرد و عرض کرد «اوفیت یابن رسول الله»؛ «یعنی آیا به عهد خود وفا کردم؟»
امام حسین علیه السلام فرمود «نعم انت امامی فی الجنه»؛ یعنی «آری! تو در بهشت پیش روی من هستی»، به دنبال این سخن بود که روح از بدن او پرواز کرد و در بدن او سیزده تیر مشاهد کردند و این غیر از زخمها و ضربههای بود که بر او وارد شد بود، رضوان الله وسلامه وبرکاته علیه وعلی من استشهد معه.
4-حبیب بن مظاهر
گفتهاند آن هنگامی که امام حسین علیهالسلام از آنان برای اداء نماز مهلت طلبید، «حصین بن تمیم» به حضرت او علیهالسلام جواب گفت که این نماز از تو قبول نمیشود، «حبیب» در پاسخ آن بیادبی گفت «آیا نماز از آل پیمبر خدا (ص) -به گمان تو- قبول نمیشود و از تو قبول میشود؟ ای شرابخوار یا ای مکار»، «حصین بن تمیم» برآشفت و حمله کرد، «حبیب» هم به او حمله کرد، ضربت شمشیر «حبیب» برخسار اسب حصین آمد، اسب او را از جا کند، از اسب افتاد، همراهانش او را برداشتند و از چنگال «حبیب» او را بیرون برده نجاتش دادند و «حبیب» بنا کرد به حمله کردن و رجز خواندن تا این که در همین حمله به شهادت رسید.
5- حضرت ابوالفضل علیهالسلام و آثار سجده
قاتل ابوالفضل(ع) در کوفه بر سر خود میزد و میگفت «جوان ماه رو را کشتم که میان دو چشمانش جای سجده بود»
6- نماز و عبادت حضرت زینب علیهاالسلام
یکی از ویژگیهای این بانوی بزرگوار اسلام حالت معنوی و ارتباط قوی او با آفریدگار جهان بود، به طوری که نقل کردهاند، حتّی در شب یازدهم محرم که شب شام غریبان بود، نماز شبش ترک نشد؛ منتهی به خاطر ضعفی که بر وی مستولی شده بود، نماز شب خویش را در آن شب نشسته خواند.
مرحوم نقدی در کتابش آورده که «حضرت زینب علیهاالسلام در عبادت ثانی حضرت زهرا سلام الله علیها بود، تمام شبها را به عبادت، تهجّد و تلاوت قرآن سپری میکرد»، وی هم چنین از برخی از بزرگان نقل میکند که در طول عمر تهجّد و شب زندهداریاش ترک نشده است، حتّی در شب یازدهم محرّم! امام زین العابدین علیهالسلام میفرماید «در شب یازدهم محرم دیدم، نشسته نماز میخواند» نیز آن بزرگوار می فرماید «با این همه مصیبت و اندوهی که به ما روی آورده، اما در مسیری که به شام میرفتیم، نافلههای شب عمهام اصلاً ترک نشد»، امام حسین (ع) در آخرین وداع با خواهرش زینب به او فرمود «یا اختاه لاتنسینی فی نافلة اللّیل»، «خواهرم مرا در نماز شب فراموش نکن»، هم چنین از فاطمه دختر امام حسین (ع) چنین نقل شده که «عمّهام زینب در شب دهم محرم در محراب عبادت مشغول مناجات بود و با خدا راز و نیاز میکرد، در حالی که چشمی از ما به خواب نرفته و ضجّههای ما آرام نشده بود»، نیز از امام سجاد علیهالسلام نقل شده «هنگامی که ما را از کوفه به سوی شام حرکت میدادند ،عمهام زینب مرتب نمازهای واجب و مستحب خویش را انجام میداد و در بعضی از منازل نمازش را نشسته میخواند، وقتی سبب را پرسیدم؟»، گفت «به خاطر گرسنگی و ضعف؛ زیرا سه شبانه روز غذا نخورده بود و سهم غذایش را در میان کودکان تقسیم کرده بود»
چگونه به تنهایی با دشواری های زندگی روبرو شویم
نعداد زیادی راهحل و ترفند برای مواجه با لحظههای دشوار در زندگی وجود دارد اما متاسفانه در زمان سختی مفید و کمککننده نیستند. تمام انسانها در طول حیات با لحظات سخت روبرو میشوند اما تعداد اندکی موفق میشوند که مشکلات را از زندگیشان بیرون بیاندازند. در این پست از زبان جنیفر هیوستون نویسنده سایت Womanitely راههای سادهای را معرفی میکنیم که میتوانند به شما در گذراندن اوقات دشوار زندگی کمک کنند. هرچند این توصیهها ساده و آشنا به نظر میرسند، اما مرور دوباره آنها (و صد البته عمل به آنها) خالی از فایده نخواهد بود.
من فرد درونگرا و بسیار حساسی هستم. حتی کوچکترین مشکلات میتواند روز من خراب کند. در واقع تعداد زیادی از تکنیکها را امتحان کردهام که متاسفانه کمک خاصی به من نکردهاند. اگر شما در حال تلاش برای مواجه با سختیهای زندگی هستید من پیشنهاد میکنم در دوران سختی که خود را تنها میباید از تکنیکهای شگفتانگیز زیر استفاده کنید:
۱. چشمان خود را ببندید.
اولین کاری که من وقتی در دردسر وحشتناکی افتادهام انجام میدهم این است که چشمان خود را میبندم و ذهنم را خالی میکنم. درست شبیه کاری که در یوگا انجام میشود، به سادگی مشکلات و دشواریها دور میشوند و شاید احساس خلسهای ایجاد شود که شک کنید مردهاید یا زنده هستید. هرچند امیدوارم هرگز این احساس را تجربه نکنید. چند ماه پیش شرایط سختی داشتم و انجام این کار برایم آسان نبود اما من از لحاظ طبیعی انسانی قوی هستم و معتقدم مواجه شدن با چالشها و سختیها انسان را قویتر میسازد. من یکبار زندگی میکنم، بنابراین نمیخواهم زمان خود را صرف نگرانی در خصوص بیعدالتیهای کاری، برخی روابط دوستانه مسموم، همکاران و در واقع چیزهایی که نمیتوانم تغییر دهم، کنم. چشمان خود را ببندید، نفس عمیقی بکشید و اجازه دهید نگرانیها و مشکلات ذهن شما را ترک کنند. شکر گزار باشید و بیتوجه به مشکل پیش آمده لبخند بزنید. لبخند شما کمک میکند تا با مشکل خود قویتر بجنگید.
2. عبادت کنید.
اگر با بستن چشمان خود نتوانستید نگرانیها را دور کنید، عبادت کنید. دعا و عبادت گزینه مناسبی برای افرادیست که نمیتوانند با احساسات خود کنار بیایند و یا از اضطراب رنج میبرند.
بسیاری از ما به قدرت دعا اعتقاد نداریم اما من باور دارم. وقتی ترس و اضطراب به من حمله میکند، من شروع به عبادت و دعاکردن میکنم و واقعا فکر اینکه من تنها نیستم، در مواجه با مشکلات و سختیها به من کمک میکند.
۳. اجازه دهید افرادی که نمیخواهید آنها را ببینید از زندگی شما دور شوند.
در حالی که شما از همکاران مزاحم و رئیس خود نمیتوانید اجتناب کنید، بهتر است لااقل ازدوستان یا بستگانی که ارتباط با آنها برایتان استرسزا یا آزاردهنده است دوری کنید. ممکن است آنها در اصل آدمهای خوبی باشند اما اگر در مواجهه با آنها احساس شکست و ناراحتی میکنید بهتر است از برخورد با آنها اجتناب کنید. هنگامی که شما در حال عبور از سختیها و مشکلات هستید نیاز دارید که با آدمهای مثبت که برای شما الهامبخش هستند معاشرت کنید و اینگونه احساس بهتری خواهید داشت. زمانی که ناگزیر به برخورد با همکاران آزاردهنده خود هستید آنها را نادیده بگیرید، یک نفس عمیق بکشید و به خودتان آرامش بدهید. به یاد داشته باشید شما مسائل مهمتری دارید، بنابراین وقت خود را برای افرادی که خیر شما را نمیخواهند هدر ندهید!
۴. به خودتان ایمان داشته باشید.
شرایط مهم نسیت، شما باید همیشه خود را باور داشته باشید. درست است شما در روزهای سختی هستید اما این بدان معنا نیست که شما نمیتوانید با مشکلات مقابله کنید.
شما میتوانید، من باور دارم و خود شما هم باید باور داشته باشید. چه بخواهیم چه نخواهیم زندگی پر از سختیها و مشکلات است. به طور منطقی، وظیفه ما این است که بیاموزیم که چگونه بر آنها غلبه کنیم. زمانی که من به والدین، دوستان و همکارانم گفتم که میخواهم کار پر درآمد خود را ترک کنم و به جای آن به نوشتن و کارهای داوطلبانه بپردازم، هیچکس من را باور نکرد. با این حال باورمن به خودم، به من کمک کرد که زندگی خود را آنگونه که در رویا داشتهام آغاز کنم و از چیزهای کوچکی که قبلا در برنامهها و مشغلههای روزمره نادیده گرفته میشد لذت ببرم.
۵. خودخواه باشید.
اگر شما فردی مانند من باشید، برای شما اینکه در هر شرایطی به فکر خود باشید سخت خواهد بود. اما من با تجربه شخصی خود میتوانم بگویم که در این دنیای بیرحم، زنده ماندن برای افراد مهربان دشوار است. هنگامی که شما در حال تلاش برای کنار آمدن با دوران سخت زندگی خود هستید، باید بیتفاوت و خودخواه باشید. اگر نیاز به زمانی برای فکر کردن و چارهاندیشی دارید جلسه و قرار خود را کنسل کنید. مطمئنا این بدان معنا نیست که شما باید همیشه خودخواه باشید اما باید همواره خودتان را در اولویت قرار دهید.
مهم نیست که چه اتفاقاتی در زندگی شما رخ میدهد! به یاد داشته باشید که شما به اندازه کافی قوی هستید تا بتوانید با مشکلاتی که در مسیر زندگی قرار دارد مواجه شوید. شما تنها نیستید، مثبت بیاندیشید و خود را باور کنید آنگاه در مییابید که زندگی به آن سختی که فکر میکردید نیست. تکنیک شما برای غلبه بر مشکلات چیست؟
برگرفته از: ایران سان