ذرع یا اَرش واحد طول (درازا) در ایام قدیم بوده است.
ذرع معمول و متداول که تا این اواخر بین پارچه فروشان و بزاز های بازار متداول بود و میله ای نیز به همین نام داشته اند ۱۰۴ سانتیمتر هست و هنوز هم معروف هست که هر ذرع ۱۰۴ سانتیمتر میباشد. و آن مقداری باشد معین از سر انگشت میانین یک دست تا سر انگشت میانین دستی دیگر چون کسی دستها را از هم گشاده دارد. یا از سر انگشت میانین تا مرفق که بندگاه ساعد و بازو است.
البته ذرع قدیمی تری نیز در ایران نیز بوده است که به گفته نجم الدوله در کتاب کفایت الحساب، معادل ۴۵ سانتیمتر محاسبه شده است و در اصطلاح به آن ذرع شرعی میگویند. ذرع شرعی را معادل ۲ وجب می دانستند و با احتساب اینکه هر وجب بیست و دو و نیم سانتیمتر هست، به عدد ۴۵ سانتیمتر به ازای هر ذرع شرعی میرسیم.
در بخش مقیاسهای کتاب الاصفهان نوشته میر سید علی جناب، واحد دیگری به نام ذراع گفته شده که آن را معادل دو کف پا دانسته اند. و در همین قسمت از کتاب مذکور ذکر شده که قدیمی ترین ذرع یا ارش مربوط به ایران باستان بوده است. سیاحان فرانسوی گفته اند سنگ مرمر سیاهی از خرابههای تخت جمشید پیدا شده است که نام داریوش پسر هیستاسب بر آن حک شده است و براساس آن ارش یا ذرع باستانی ایران معادل پنجاه و چهار ممیز نیم سانتیمتر بوده است و هر کف پا نیز معادل ۳۲ سانتیمتر بوده است.
طاقچه
یخدان
حتما با دیدن این تصویر یخدان های قدیمی را به یاد می آورید. یخدان هایی که جهیزیه ی خیلی از مادران و مادر بزرگان ما بود. یخدانهایی که در واقع صندوق ذخیره مواد قیمتی ما محسوب می شد. پارچه های قیمتی، یادگار های قدیمی و گاها خوردنی های قیمتی (دور از دسترس بچه ها) و ظروف تازه خود را در آن می گذاشتند و برای سالهای طولانی نگهداری می کردند.
سواحل دریای خزر
به لحاظ تاریخی قدیمی ترین مورخی که از آستارا نام بردهاست، سید ظهیر الدین مرعشی است. وی در کتاب گلستان و دیلمستان سه بار این محل را به نام «آستارا» و یک بار به نام«آستاره» آوردهاست.
یکی دیگر از ماخذقدیمی که در آن از آستارا یادی به میان آمده، کتاب حدود العالم(تألیف ۳۷۲ ق/۹۸۲ م) است. در این کتاب، آستارا به شکل استراب ضبط گشته است. بیشتر مؤلفان بعدی مانند علی بن شمس الدین بن حاجی حسین لاهیجی و عبدالفتاح فومنی و میرخواند، همه نام این شهر را به صورت آستارا آوردهاند.
تنها در صریح الملک (که درباره موقوفات مزار شیخ صفی الدین اردبیلی است)، این نام به شکلهای اصطاراب و استاره دیده میشود که دو صورت اول با شکل مذکور در حدود العالم قرابت دارد.
از جهانگردان کسانی این شهر را نام برده و آن را توصیف کردهاند. شاید وصف«ابت» رساتر از دیگران باشد. وی که در ۱۲۵۹ق/ ۱۸۴۳م از این محل میگذشته، نام این شهر را دهنه کنار ضبط کردهاست. به نوشته او «دهکده دهنه کنار در مصب رودخانه آستارا قراردارد ودارای ۵۰ تا ۶۰ خانوار جمعیت است و دکانهایی دارد که اجناس آن به خارج ایران حمل میشود». آستارا به موجب عهد نامه گلستان که در ۱۲۲۸ هجری قمری مصادف با ۱۸۱۱ میلادی میان دولت ایران و روسیه منعقد شد به دو قسمت تقسیم گردید. قسمتی از این شهر که در شمال رودخانه آستارا است، به دولت روسیه واگذار گردیدو رودخانه آستارا مرز میان دو کشور شناخته شد.
آبشار لاتون
آثار تاریخی
تالاب استیل
اکنون قدیمی ترین بنای منطقه متعلق به دوره ایلخانی بوده و تعداد دیگر از آثار دوران صفویه و قاجاریه این بنای کهن را همراهی میکنند. شایان ذکر است که بناها و آثار دوران اسلامی منطقه شهرستان آستارا اکثرا شامل قبور قدیمی و بقاع و آرامگاههایی هستند که در دامنه کوهها و جنگلها به صورت متروک و برخی بدون تاریخ و بنا واقع شدهاند و از لحاظ فیزیکی وضعیت مناسبی ندارند.