در مورخه 26دی ماه 1393 گروه کوهنوردی شهدای میشخاص بخش سیوان در یک برنامه یک روزه برابر تقویم اجرایی سه ماهه با استعداد 19نفر از اعضا اجرا گردید این برنامه با پیوستن اعضای گروه در روستای جعفر آباد و همچنین پلیس راه ایلام _مهران به طرف نقطه شروع دشت نوردی از محل پل قران واقع در ورودی شمالی دره کنجانچم از ساعت 8 صبح آغازو با عبور از جاده قدیمی مهران و گذر از از مناطق مختلف با نام های محلی همچون"بان شمس" و "نال اشکنه" و همچنین منطقه رضاآباد مهران و عبور از کنار کانال قدیمی آب رسانی دشت مهران به سمت مقصد نهایی تپه باستانی چقا آهوان به انجام رسید.
شروع برنامه دشت نوردی با تجمع همنوردان و با راهنمایی آقای صادقی و با سرپرستی آقای باولی از محل پل قرآن در دره زیبای کنجانچم و از کنار رودخانه دائمی آفتاب شروع گردید و با طی کردن مسیر جاده قدیمی مهران که در دهه 30 با دست و لوازم ابتدایی راهسازی توسط کارگران زحمت کش محلی ساخته شده آغاز گردید. عبور از تنگه استراتیزیک کنجانچم و مناطق عملیاتی زمان جنگ یادآور خاطراتی بود که از زبان آقای صادقی و برخی دیگر از دوستان پیشکسوت بازگو میشد.
مسیر انتخاب شده توسط گروه برنامه ریزی هیات کوهنوردی از هر نظر قابل تامل بود چه از نظر جغرافیای که واجد عوارض گوناگون طبیعی(رودخانه، دره، تپه ماهور، دشت ..) می باشد و چه از نظر تاریخی که پیمایش جاده قدیم و اشراف آن بر قلعه تاریخی کنجانچم و خود مقصد گروه که تپه باستانی چغا آهوان است. و اینکه که این منطقه از لحاظ سوق الجیشی از نقاط مهم و حیاتی زمان جنگ به شمار می آمد و تداعی کننده رشادت های رزمندگان در طول هشت سال دفاع مقدس بود.
از عوارض انسانی قابل توجه در مسیر آبنما های جالب و مستحکم جاده قدیم ، مواضع و سنگرهای متروکه زمان جنگ و کانال آبرسانی دشت مهران را میتوان نام برد. سیاه چادرهای عشایر میشخاص در دره کنانچم نیز جلوه باشکوهی به منطقه داده بودند.
آنچه در جریان این دشت نوردی و کذر از این منطقه قابل تامل برای من و همنوردانم بود ساخت جاده جدید در کرانه جنوبی دره کنجانچم است که چهره طبیعی این تنگه را به شدت تغییر داده و نیز باعث از بین رفتن زیست بوم طبیعی منطقه شده است.
برای دیدن بقیه تصاویر به ادامه مطلب مراجعه کنید
از خصوصیات این روش جدید می توان این موارد را عنوان کرد:
این روش بازاریابی داخلی یا Inbound Marketing نام دارد. روش قدیمی به عنوان بازاریابی خارجی یا Outbound Marketing عنوان می شود. برای پی بردن به دلیل محو شدن روش قدیمی کمی آمار ببینیم:
پس چرا برای این روش هزینه کنیم؟ جایگزین روش قدیمی ، بازاریابی داخلی است. اینفوگراف را ببینیم:
منبــع : http://enashr.com
نیم ساعت به اذان صبح؛پدر و مادر برخاسته؛وضو می گیرند و در گوشه اتاق به آرامی به نماز شب و مناجات؛قیام می کنند.حوالی اذان صبح؛پدر قرآن قدیمی اش را که احتمالا از پدربرزگ به ارث رسیده؛باز میکند؛عینکش را از جلد چرمی قدیمی بیرون آورده و با خواندن قرآن؛ترنم صدایش را بلند می کند.آنقدر نرم و آهنگین که فرزندان به برکت همین صدای آشنا و آرامش بخش؛از رختخواب جدا شوند.پدر با عبای قهوه ای رنگش به سمت مسجد شتاب می کند و فرزندان نیز در صورت اشتیاق و توان او را دنبال می کنند.از مسجد که برمی گردند؛خانه از زندگی سرشار می شود.دیگر از خواب خبری نیست.نخستین اجتماع خانواده بر سفره صبحانه شکل می گیرد؛یک همایش صمیمی و کوچک.سماوری زغالی و چند عدد تخم مرغ که در آبجوش پر از زردچوبه و پیاز داغ و روغن کرمانشاهی شکسته می شود و طعم اشکنه را با گرمی نان تازه به ذایقه شرکت کنندگان این همایش می چشاند.تراوش و انتقال محبت از همین دقایق؛میان اهالی خانواده جریان می یابد.پدر برای کسب رزق حلال از خانه خارج می شود و مادر مهم ترین مسیولیتش را که همان خانواده داری است با جان و دل و مدیریتی هوشمندانه آغاز می کند.همه خود را برای ناهار می رسانند و همین پیمان و قاعده برای غروب و نماز و شام تکرار می شود.شب نشینی ها هم رکن دیگری است که به برکت کرسی های زمستانی یا گعده های(1)تابستانی؛محبت وتوجه را در خانواده مشق می کند.
اما در برخی خانواده ها دیگر معیار صبح و زندگی؛اذان و قرآن نیست؛نمازهایی که قضا می شود!یا لب به لب طلوع اشعه خورشید ادا می شود!برخی هم برای جانماندن از سرویس؛ناچارند سحرخیز باشند.اجتماعات ساده خانواده درست به مرموزی حذف وعده صبحانه؛از دامان خانواده رخت بر می چیند و از همان ثانیه های نخست؛استرس و تلاطم بین فرزندان تقسیم می شود.برای شام هم آدم ها نه زمان مشترک دارند و نه وعده غذایی مشابه و حتی حرف های بانمک!
این دو روایت؛شاید قدری اغراق آمیز باشد اما برای نشان دادن تفاوت دو نوع زندگی خانوادگی؛گویاست.فرزندان ما کدام نوع را از ما می طلبند و بدان محتاجند؟
1)دور هم نشینی-گپ و گفت
برگرفته از نوشته آقای سید مهدی سیدی روزنامه همشهری
امامزاده عبدالله ساوه شمارة 23799 و در تاریخ 25/08/1387 به ثبت آثار ملّی و تاریخی رسیده است.متأسّفانه یکی از قدیمیترین و زیباترین گچبریهای موجود در خطة ساوه که در سر در بقعه بود آسیب دیده است.این بقعة باشکوه در یک فرسنگى آوه، بین آوه و ساوه و در یک کیلومتری سمت شرق جادة سلفچگان، در خارج از روستای اوجان از دهستان قرهچای واقع شده و به «شاهزاده عبدالله اوجان» مشهور است.ساختمان بقعه، یک بنای آجری قدیمی برج مانند است که از ابنیة تاریخى دورة سلجوقیان به شمار میآید که وزیر معروف، سیّد مجدالدّین ابوالفتح، ساکن رى بر فراز تربت جد اعلاى خود در قرن ششم بنا نهاده است. این برج، از بیرون دارای پلان مدور و از داخل به شکل هشت ضلعى در آمده است؛ به این صورت که با افزایش گچ بر روى جدار داخلى، صورت آن را مثمن ساختهاند و در زوایاى هر ضلع، دو خط متوازى حنایى نقّاشى و گچبرى شده است که اضلاع را تجلّى مىدهد. ورودی بنا تنها از جبهة شرقی است که دارای یک لنگه درِ چوبی نسبتاً قدیمی با تزئینات هندسی است. دهانة محوّطة داخلى، 11 و ارتفاع کنونى آن، کمتر از 20 متر است. قطر جدار گنبد، حدود سه متر است که راه پلة مارپیچى تا بام بقعه، در درون آن ساخته شده اما بعداً ورودى آن مسدود شده است. قسمت پایین جدار داخلى تا 14 متر هشت ضلعى و بالاتر از آن به صورت 16 ضلعى و بالاتر به صورت فلکهاى نمودار است که پا طاق عرقچینى (دو پوششى) آن بالا آمده است. در بدنة پاطاق، چهار نورگیر تعبیه شده است. در میانة بقعه، مرقدى گچى به طول 50/2، عرض 25/1 و ارتفاع 30/1 متر قرار دارد که درگذشته ضریح چوبی قدیمی و منتب دور آن را دربرگرفته بود اما اینک ضریح فلزی در بقعه نصب است.