همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

امامزاده علی‌اکبرگرمسار درقاب گنجه وگنجینه

***امامزاده علی‌اکبرگرمسار درقاب گنجه وگنجینه

مشهورترین امامزاده‌های شهرستان در روستای امامزاده علی اکبر دهستان داورآباد از توابع بخش آرادان در 14 کیلومتری جنوب شرقی گرمسار قرار دارد.روستا نام خود را از امام زاده گرفته است به روایتی بنای بقعه مربوط به دوره صفویه می‌باشد. بقعه طاق مرتفع محکمی دارد و داخل طاق و روی گنبد سفید است. بقعه امامزاده علی‌اکبر محوطه‌ای دارد که طاق‌هایی از خشت و گل در اطراف آن بنا نموده‌اند. بقعه و بارگاه آرامگاه با نمای آجری ساخته شده و فاقد هرگونه تزیینات کاشی می‌باشد.گنبد آن دارای دو پوشش بوده و به سبک معماری سنتی و به شکل شش ضلعی قسمت تحتانی و قسمت فوقانی استوانه‌ای بازسازی شده است. حرم آن دارای ابعاد 8×9 متر و دیوار داخل آن از زمین با ارتفاع 50 سانتی‌متر سنگ‌کاری شده و بقیه تا زیر گنبد سفیدکاری می‌باشد. در وسط حرم ضریح چوبی مشبک به طول 2/60 و عرض 2/20 بر روی قبر گچی وجود دارد. قبر فاقد هرگونه سنگ و کتیبه بوده و دارای ابعادی به طول 2/30 و عرض و ارتفاع 1/20 متر می‌باشد.در وسط ایوان آرامگاه دو ستون آهنی کار گذاشته شده است. در وسط آن درِ بزرگی وجود دارد که محوطه را به صحن امامزاده ارتباط می‌دهد که در ورودیِ آن هشتی جالبی به چشم می‌خورد که مربوط به دوره قاجاریه است. در سمت راست هشتی یک مسجد وجود دارد و در کنار آن یک پله است که به پشت بام مسجد متصل می‌شود. کف هشتی با قلوه سنگ مفروش شده است.با وجود قدمت و عدم مراقبت، این بنا همچنان پابرجاست و نوشته‌های آن را تا اندازه‌ای با سهولت می‌توان خواند. از متن نوشته‌ها چنین برمی‌آید که بنا در زمان شاه طهماسب صفوی ساخته شده است.این اثرتاریخی دربیستم آبان ماه سال 1377 با شماره 2160 درفهرست میراث ملی ثبت شده است

امامزاده علی‌اکبر

ترفند ها ی جستجو در بزرگترین موتور جستجوی جهان google

تا حالا چند بار در موتورهای جستجوی بزرگ مثل google به جستجو در موضوعات مختلف بوده اید؟؟

چندبار نتایج شما دقیقا مطابق با همان چیزی بوده که می خواستید؟!؟!؟

ترفندهای زیر می تواند تا حد زیادی شما را در گرفتن نتایج بهتر از این موتور جستجوی قدرتمند ، یاری کند.

 

برای جستجوی فایل ها با فرمت خاص :

Filetype : mytype

مثلا برای جستجوی فایل ها با فرمت pdf از عبارت زیر در مقابل کلمات کلیدی مورد جستجو استفاده کنیم :

filetype:pdf

 

برای جستجوی مطلب در یک سایت خاص ، مثلا برای جستجو در سایت mit از عبارت زیر می توانیم استفاده کنیم :

Site:mit.edu

اگر نام سایت را به طور دقیق نمی دانستیم و تنها از وجود عبارتی در نام سایت مطلع بودیم از کلمه کلیدیinurl استفاده می کنیم.به عنوان مثال ، برای جستجو در سایتهائی که در نام آنها عبارتrup وجود دارد از فرمت زیر استفاده می کنیم :

Inurl:rup

برای پیدا کردن پایان نامه ها در موضوع موردنظر می توانیم از کلمه کلیدی etd استفاده کنیم .

برای مقایسه دو موضوع خاص می توانید از کلمه vs به صورت زیر استفاده کنید :

موضوع 1  VS   موضوع 2  

برای مشاهده شرح و توضیح ویژگیهای یک نرم افزار می توانید از کلمه کلیدی review به همراه نام نرم افزار استفاده کنید.

اگر در گوگل و یا هر موتور جستجوی دیگری در اینترنت به دنبال ebook بگردید ، اغلب نتایج اشاره به سایت ها ی مختلف فروش الکترونیک و در مورد گوگل اغلب به amazoon و ebay ارجاع داده می شود .

پس باید چه کار کنیم !!

استفاده از فرمت زیر برای جستجو ، در اغلب موارد می تواند کارامد باشد :

“نام کتاب” * ebook*download*password     site : ru ,cn , br

Ru مربوط به روسیه

Cn مربوط به چین

Br مربوط به برزیل

چرا این کشورها ؟!؟!؟

چون اغلب هکرهای دنیا متعلق به این کشورها هستند.

 

و اگر می خواهید لیست کلیه سایتهائی که به یک سایت ارجاع دادهاند را پیدا کنید می توانید از کلمه کلیدی link به صورت زیر استفاده کنید :

نام سایت موردنظرLink:   

 

برای پیدا کردن کلمات کلیدی مرتبط با یک موضوع خاص باید از سایتهای directory استفاده کرد . معروف ترین سایت  directory سایت dmoz.com است.که کلمات کلیدی مرتبط به یکدیگر را در طبقه بندی های مناسب ، نشان می دهد .

 

موفق و موید باشید و از نتایج جستجوی خود لذت ببرید!!

بسم الله الرحمن الرحیم

 إِنَّا نَحْنُ نُحْیِی الْمَوْتَىٰ وَنَکْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ ۚ وَکُلَّ شَیْءٍ أَحْصَیْنَاهُ فِی إِمَامٍ مُّبِینٍ ﴿یاسین:١٢﴾ ما هر چیزی را در امام مبین گرداوری می کنیم.  وَکُلَّ شَیْءٍ أَحْصَیْنَاهُ کِتَابًا ﴿نبأ:٢٩﴾ امام مانند یک کتاب است و انسانهای عادی مانند یک کلمه یا جمله ای از آن کتاب. همانگونه که کتاب، محیط بر کلمات و جملات درونش است امام نیز بر تمام انسانها و موجودات احاطه وجودی دارد، احاطه ای از نوع احاطه ذهن ما به محتویاتش. با این مقدمه می توان این فقرات عمیق و زیبای زیارت جامعه را می فهمید.

ذِکْرُکُمْ فِی الذَّاکِرِینَ وَ أَسْمَاؤُکُمْ فِی الْأَسْمَاءِ وَ أَجْسَادُکُمْ فِی الْأَجْسَادِ وَ أَرْوَاحُکُمْ فِی الْأَرْوَاحِ وَ أَنْفُسُکُمْ فِی النُّفُوسِ وَ آثَارُکُمْ فِی الْآثَارِ وَ قُبُورُکُمْ فِی الْقُبُورِ فَمَا أَحْلَى أَسْمَاءَکُمْ وَ أَکْرَمَ أَنْفُسَکُمْ وَ أَعْظَمَ شَأْنَکُمْ وَ أَجَلَّ خَطَرَکُمْ (زیارت جامعه)

یایاد شما در قلوب یادکنندگان،و نامتان در نامها،و تن هایتان در تن‏ها،و ارواحتان در ارواح،و جانهایتان در جانها،و آثارتان در آثار،و قبرهایتان در قبرهاست،چه‏ شیرین است نامهایتان،و گرامى است جانهایتان،و بزرگ است مقامتان،و عظیم است مرتبه بلندتاند.

وقتی موجودی مثل امام یا خدا احاطه وجودی بر ما دارند، احساس ما این است که آنها درون ما هستند. بنابر این وقتی فردی متذکر خود یا خدا می شود و به درونش توجه می کند چه بداند چه نداند، به امام هم توجه کرده است. اسم در معنای تکوینی اش همان صفات حقیقی مربوط به یک ذات است نه یک امر لفظی و ذهنی. هر صفتی که درون ماست، پرتوی از صفات امام و آن هم درواقع، پرتوی از صفات خداست.

عالم ماده، معلول عوالم بالاتر است. بنابراین موجودی که احاطه وجودی بر عالم دارد، علت عالم ماده و در نتیجه، علت همه اجساد همه انسانها نیز است. بعبارت دیگر، تمام عالم مادی و از جمله، جسم هر فردی را می توان جسد چنین روح بزرگی دانست. وقتی جسم آنها جسم همه انسانهاست، قبر همه انسانها نیز قبر آنهاست. ارواح و نفوس انسانها نیز پرتوی از ارواح و نفوس امام است زیرا مرتبه عالم مثال نیز که مرتبه وجودی نفوس است، مانند مرتبه ماده، معلول حقیقت امام و محاط در کتاب مبین است.

اگر کسی بواسطه تقوی و پاک شدن از آلودگی دنیا از مرتبه جزیی و محدود اسماء و صفات و نفس خود به مرتبه بالاتر خود که نزدیک تر به مرتبه امام است، برسد، از دغدغه ها و مشکلات مربوط به امور جزیی رها شده و شیرینی این آزادی از قید ماده را احساس می کند. بنابراین اسم آنها (که در حقیقت، مرتبه و برتر ما است) از اسم ما شیرین و نفس آنها از نفس ما کریم تر است.

تقدیم به جان جانان

ملک5

انّ الّذین یخشون ربّهُم بالغیب لهُم مغفرة واجر کبیر(12)

تفسیر:مسأله این که خلقت مرگ وزندگی برای آزمایش انسان وتعیین احسن العمل است،حود بخود ایجاب می کند که وحی ونبوتی برای راهنمایی همین احسن العمل باشد.ترتیب اثر دادن یا ندادن به همین راهنمایی های انبیا است که سرنوشت انسان راتعیین می کند.درآیات قبل سرنوشت نهایی کسانی راکه به این راهنمایی ها ترتیب اثر نداده بودند بیان کرد ودراین قسمت نفطه مقابل آنها رابیان می کند.

معنی خوف پروردگار یکی درک عظمت پروردگار است ومعنی دیگر آن،خوف ازعدالت پروردگار است.البته آنچه به ذات الهی مربوط می شود،محبوبیت است ومنشأ خوف وخشیت از اوبه انسان مربوط است.

درمورد بالغیب دوگونه می شود بیان کرد:آن پروردگاری که غیب است ومحسوس نیست ودوم به این معنی که آنان ازپروردگار خودشان می ترسند،ترسیدنی که این ترسیدن درغیب ونهان است.یعنی درحالی که خدا رانمی بینند از اومی ترسند. برای اینها مغفرت وآمرزش الهی ومزد بسیار است.انسان درهر مقامی باشد،درآن مقام باز دچار نوعی لغزش وکدورت می شود که نیاز به پاک کردن وتنزیه دارد.

کودکان دفع شده در وسط دیوار

 

سال های پس از زلزله بم، گزارش های باستان شناسان از کشف  68 جسد کودک و نوزاد خبر داده بود که تا حدود دویست سال پیش در دیوارهای  ارگ بم دفن شده بودند، اما تصاویر تازه ای که به دست قانون رسیده خبر از  کشف اجساد تازه ای از کودکان می دهد. کودکانی که مخفیانه و در سال های پس  از زلزله سال 1382، دفن شده اند.

 

دو تن از این کودکان گیره پلاستیکی بند ناف دارند که معاصر بودنشان را اثبات می کند. این کودکان در پارچه بیمارستانی پیچیده شده و جایی گذاشته  شده اند که نشان می دهد عمل دفن بعد از وقوع زلزله انجام شده است. میزان  پوسیدگی و تعفن بدن این دو کودک نشانگر آن است که احتمالاً هنگام کشف  اجساد، شش ماه تا حداکثر دو سال بیشتر از زمان مرگ و تدفین آنان نگذشته  است. به این ترتیب ارگ بم از دوران صفویه تا همین سال ها میزبان جنازه ده  ها کودک بوده است، اما سازمان میراث فرهنگی گزارشی از تحقیقات بیشتر در این باره منتشر نکرده است.

بچه ها چگونه پیدا شدند؟

به طور رسمی نخستین بار نرگس احمدی در گزارشی اجمالی از کشف اسکلت های  نوزادان در ارگ بم، اشاره مختصری به بچه های بم کرد. (گزارش ها و مقالات  سالانۀ پروژه نجات بخشی میراث فرهنگی بم، س 1، ش 1، 1384) احمدی آن روزها  مسئول بخش باستان شناسی بود و از ماه های آغازین پس از زلزله برای بررسی  میزان تخریب به ارگ رفته بود. بر اساس گزارش او یکی از کارشناسان متوجه می  شود که لا به لای آوار دیوارها، استخوان هایی ریخته که استخوان حیوانی نیست. پیگیری های بخش باستان شناسی نشان می دهد که استخوان ها متعلق به انسان است و همه اجساد کودک بوده اند. در مراحل بعدی تعدادی دیگر از بچه ها را  در بخش بالایی دیوار پیدا می کنند که بخشی از بدن شان ریخته و بخشی سر جایش باقی مانده بوده است.

در این مرحله، از فرزاد فروزانفر کارشناس ارشد میراث دعوت می شود تا برای انجام مطالعات به بم برود. وی در گفت و گو با قانون می گوید: «حصار بم که فرو ریخت بخشی از اسکلت ها از قسمت های جنوبی و شرقی خارج شد. با بیرون آمدن آن ها، پروژه بین  المللی بم که تشکیل شده بود یکی از کارهایش بررسی این موضوع شد و از من  برای این کار دعوت شد. من برای بررسی اسکلت هایی که آنجا پیدا شده بود  سفرهایی داشتم. بخشی از اسکلت ها هم از لای دیوارها مشخص بود که آن ها را  هم بررسی کردیم. گزارش مختصر و مفیدی به آقای دکتر مختاری دادم که آن زمان  رییس پروژه بم بود.»

اما فروزانفر از اجساد تازه خبری ندارد و می گوید اصلا بچه در حد نوزاد  ندیده است. بچه هایی که او دیده همه بیش از یک ساله و حداکثر 5 و 6 ساله  بوده اند. او با بیان این که در این گونه مواقع معمولا من را خبر می کنند  اما لابد در این مورد ضرورتی برای مطالعه ندیده اند، می گوید: «این که  اینها را چه کسی مطالعه کرده من اصلا نمی دانم.»

او اعتقاد دارد: «اگر می گذاشتند این بچه ها را هم بررسی کنیم خیلی راحت می شد فهمید که اینها دوره شان چیست.» چرا که بچه هایی که او دیده از  آنجایی که داخل کفن و کاهگل دفن شده اند خیلی سالم مانده اند.

فروزانفر با توجه به محیط بسته بم گمانه زنی می کند که شاید بچه های تازه، سقط جنین شده باشند، اما اندازه جنین های سقط شده کاملاً مشخص است و آن هایی که او دیده همه بیش از یک سال داشته اند.

فروزانفر درباره تعداد بچه ها هم می گوید کلا حدود 9  بچه دیده که قابل بررسی بودند و با تکه هایی که روی زمین ریخته بوده تعداد  بچه ها دست بالا به دوازده تا هم نمی رسید. وی تاکید می کند که «من اصلا  فکر نمی کنم تعدادشان در حد پنجاه تا و صدتا باشد، البته علاوه بر اینها  تعدادی اسکلت هم بود که اصلا ربطی به این موضوع نداشت و مربوط به مثلا دو  هزار سال پیش از میلاد و آن دوران ها می شد.»

 

گزارش نرگس احمدی مشخص نمی کند که کدام اجساد را شمرده است. آیا همه این بچه ها از دیوارها پیدا شده یا آن ها که در آوار ریخته شده را هم حساب  کرده اند؟ دکتر لیلا پاپلی و دکتر مریم دژم خو هم در پروژه معاصر بم در سال  1387 روی 32 بچه کار کرده اند.

دکتر اسکندر مختاری که در آن سال ها رییس پروژه بین المللی بم بود می  گوید در آغاز کار ده دوازده بچه پیدا شد تا کم کم به شصت و چهار بچه رسید.  وی به پژوهش های نرگس احمدی در این باره اشاره می کند و می گوید آخرین عددی که در خاطرش مانده شصت و چهار بچه است. وی تاکید می کند که در این مورد  دکتر لیلا پاپلی آخرین کار را انجام داده است و روایت او از همه قابل توجه  تر است.

مختاری وجود بچه های تازه را از اساس دروغ می داند و وجود تصاویر بچه  های تازه را نیز رد می کند. با این حال مریم نعیمی کارشناس ارشد باستان  شناسی در گفت و گو با خبرنگار قانون می گوید بچه های تازه را از نزدیک دیده و از آن ها عکس هم گرفته است. وی با تاکید بر این که عکس ها به خوبی گویای شرایط بچه ها هستند می گوید که نحوه دفن این بچه ها به روشنی نشان می دهد که آن ها برای کسانی که دفنشان کرده اند، «دیگری» به حساب می آمده اند.

دکتر لیلا پاپلی نیز وجود بچه های تازه را تایید و در گفت و گو با  خبرنگار قانون اعلام می کند که آن ها را کارشناس میراث مسئول حفاری در  دیوار خانه سیستانی ها پیدا کرده است. وی دلیل انکار بچه های تازه توسط  مختاری را این می داند که بچه ها در زمان او پیدا نشده اند و او از آنها بی خبر است.

به گفته پاپلی تعداد 68 بچه پیدا شده بوده که سی و دو موردشان توسط او  بررسی شده است. البته این تعداد شامل مواردی که در هم ریخته و در جعبه های  شیرینی جمع آوری شده بوده نمی شود. پاپلی همچنین با انجام آزمایش دی ان ای  روی تعدادی از بچه ها متوجه شده که همه آن ها پسر بوده اند.

سالومه پورحسینی که پایان نامه کارشناسی ارشدش در دانشگاه تهران به بچه  های بم اختصاص داشته است، می گوید: «در مورد بچه های تازه چون جدیدترند و  بافت نرم یکی از آن ها بهتر حفاظت شده، به نظر می آید بشود گفت یکی از آن  ها پسر است.»

بچه ها چگونه دفن شده اند؟

پورحسینی در گفت و گو با قانون می گوید: «بر اساس گزارش های پژوهشگران  پیشین و عکس های موجود می توان گفت بچه ها به سه شکل دفن شده بوده اند. بچه های کوچکتر به طور کامل در چینه جا گرفته بوده اند و بدنشان طوری در خشت قرار گرفته بوده که دیگر جدا نمی شود؛ طوری که انگار خشت تابوت بچه است. نوع دیگر طوری دفن شده اند که گویا مقداری از روی خشت ها برداشته اند تا فضایی ایجاد شود و بعد بچه را لابه لای خشت ها گذاشته اند. نوع سوم هم تدفینی است که در گودی های پس از تخریب انجام شده است. این نوع تدفین احتمالا مربوط به دوران بعد از ترک ارگ بم و تخریب حاصل از نامسکون شدن آن انجام شده است. نمونه اش هم همین بچه هایی است که تازه دفن شده اند.»

بچه های تازه به گفته او برخلاف نمونه های قبلی که بالای دیوارند، پای  دیوار قرار گرفته اند و آن ها را روی هم گذاشته اند و نه کنار هم. کمی هم  رویشان پوشانده شده بوده که باعث شده دیرتر پیدا شوند.

وی قدمت بچه ها را مربوط به بازه زمانی پس از مرمت حصار در اثر حمله افغان ها تا زمان ارگ در دوره قاجار می داند؛ دوره ای که در ارگ بم درگیری ها کمتر بوده است؛ چرا که منطقی نیست فردی بچه اش را در جایی که ممکن است  خراب شود دفن کند. او معتقد است که در کرمان آیین ها و فرقه های بسیاری  بوده است که تقریبا به هیچ وجه در موردشان چیزی منتشر نشده است.

پورحسینی وجود نقش و نگار روی یکی از کفن ها را دلیل تعلق به یک اقلیت  که البته شاید منشعب از اسلام هم باشد می داند چرا که به هر حال شرعا کفن  مسلمان نباید منقوش باشد. به گفته وی از دیرباز در ارگ بم مردم با آیین های مختلف کنار هم زندگی می کرده اند و می دانیم که غیرمسلمان حق تدفین در  گورستان مسلمانان را ندارد، اما فقدان بقایای افراد بالغ این فرضیه را  تضعیف می کند. وی به دو جمجمه بالغ هم که پاپلی پیدا کرده اشاره می کند و تاکید می کند که فقط جمجمه بوده و بدن ندارد. یکی دیگر از  کارکنان هم که در حسینیه مشغول حفاری بوده سه جمجمه بالغ پیدا کرده که  بدنشان پیدا نشده است و این موضوع را پیچیده تر می کند. به گفته پاپلی  تعیین قدمت این جمجمه ها حتی در این حد که مشخص شود آیا جدیدند و به قتل و  جنایت مربوطند یا این که باستانی هستند ممکن نبود.

پاپلی قدمت بچه ها را تا اواخر دوران تیموری عقب می برد، اما تاکید می  کند که این گمانه زنی با تردید بسیار همراه است. به گفته او حفاری در لایه  های قدیمی تر احتمالا مسأله مربوط به قدمت را حل خواهد کرد اما در شرایط  کنونی امیدی به این اقدام نیست.

به اعتقاد فروزانفر جسد بچه ها مربوط به دوران شکوفایی ارگ بم بوده که در آن زمان ارگ به عنوان محل زیستگاه و یک شهر کوچک محصور، دایر بود و بعد با توجه به شرایط تاریخی، در زمان حمله فیروزخان قاجار که  یک سال ارگ در محاصره بوده، شرایط برای ساکنین ارگ اضطراری می شود، چرا که  گورستان بیرون از ارگ بوده و اینها نمی توانسته اند از ارگ خارج شوند. به  همین دلیل مجبور شدند که بچه ها را روی تیغه دیواره ها دفن کنند.

فروزانفر در پاسخ به این پرسش خبرنگار قانون که برای دفن افراد بالغ چه  می کرده اند ابراز بی اطلاعی می کند و می گوید: «نمی دانم! از این که  بزرگسالان را چه می کرده اند خبری نداریم. ما اثری از بزرگ تر ها ندیدیم.  فقط بچه ها را دیدیم که روی راس دیواره و رو به قبله دفن  شده بودند. این بچه ها کوچک بوده اند و عرض دیواره ها هم زیاد بوده است.  بچه ها همه داخل کفن بودند و همه شواهد نشان می داد که تدفین ها اسلامی  بوده است.»

مختاری نیز می گوید کفن هایی پیدا شده که بنا به گفته کارشناسان بافت  ماشینی داشته است یعنی ماجرا دست کم تا عصر صنعتی ادامه داشته است و این  ممکن است یک سنت بوده که مثلا از دوره قدیم تا دوران قاجار ادامه پیدا کرده باشد. وی به گزارشی اشاره می کند که در آن استدلال شده این تدفین ها مربوط به آخرین محاصره ارگ بم در زمانی است که آقاخان محلاتی به ارگ بم پناهنده  شده بوده و ارگ توسط سپاهیان حکومت مرکزی محاصره شده بوده است؛ این محاصره  طولانی می شود و بچه های بم می میرند.

با این حال دکتر محمد مرتضایی می گوید که سال 1372 وقتی در ارگ مشغول  مطالعات بوده، خودش دیده است که نیروهای نگهبانی دم در خانم هایی را گرفته  بودند که قصد تدفین بچه در ارگ را داشته اند. به اعتقاد  وی اینها یا سقط جنین کرده بودند و یا شاید بچه ها نامشروع بوده اند و می  خواسته اند آن ها را در ارگ دفن کنند اما «حین ارتکاب جرم» آن ها را گرفته  اند.

به این ترتیب مشاهدات مرتضایی همراه با بچه های تازه پیداشده بعد پیچیده دیگری به ماجرا می دهند که هنوز جای کار بسیار دارد.

سرانجام بچه ها چه شدند؟

به اعتقاد مختاری، اگر همه نظرات را کنار هم بگذاریم به اجماعی نمی  رسیم. وی با اشاره به گزارش دکتر پاپلی که همه بچه ها پسر بوده اند می گوید شاید این یک رسم پسرکشی بوده است.

او در پاسخ به این که مگر بچه ها پیش از دفن نمرده بوده اند می گوید:  «نه اصلا کسی نمی تواند در این مورد نظر بدهد. شاید یک بیماری عارض شده و  شاید هم رسم کهنی است که وقتی بچه ای می مرده می آوردند روی دیوار ارگ دفن  می کردند. حالا چرا در گورستان بیرون ارگ دفن نمی کردند  نمی دانیم! محل دفن بعضی از آنها خیلی منظم است و این طور نیست که با عجله  جایی را کنده باشند و این اتفاق در اضطرار افتاده باشد.»

سالومه پورحسینی درباره این که آیا بچه ها قبل از دفن مرده بودند یا نه  می گوید فقط یک مورد هست که به زنده بودن مشکوک است و آن هم عکسی است که در آن دستی از کفن بیرون آمده و به نظر می آید بچه کفن را پاره کرده است.  پاپلی نیز با بیان این که در برخی موارد کاملاً مشخص بود که فرد قبل از  تدفین مرده بوده است می گوید: «دو مورد بود که شما حقیقتا حس می کردید  اینها هنگام تدفین زنده بوده اند. یکی با دستش خاک را چنگ زده بود و دیگری  حتی کفنش را پاره کرده بود و این دو مورد می تواند فرضیه دکتر مختاری را  تایید کند.»

پورحسینی تصریح می کند که در بازدیدی که سال 1389 همراه با دکتر پاپلی  داشته، کارگران از بچه های جدید اظهار بی اطلاعی می کرده اند. وی می گوید  زمانی که برای مطالعه بیشتر روی بچه ها به بم رفته بوده به جای این که بچه  های یافته شده را به او نشان دهند یک سری جعبه شیرینی در انبار به او نشان  داده اند که تعدادی استخوان در آن ها بوده است. البته استخوان ها متعلق به  بچه ها بود، اما درهم شده بود و متعلق به یک نفر نبود. یعنی صرفا همراه با  آوار جمع آوری شده بودند. هرچند که با شمردن آن ها دست کم می توان تعداد  افراد یا حدود سنی را دریافت اما اگر بشود دوباره در بم پروژه ای تعریف شود اطلاعات خوبی می شود به دست آورد. اتفاقی که به گفته وی «با وضعیت فعلی  میراث» بسیار امکانش کم است.

وی تاکید می کند که موضوع هم از نظر تعداد بچه ها قابل توجه است و هم این که مشابه این در هیچ سایت دیگری در دوران اسلامی دیده  نشده و از این جهت جای کار بسیار دارد. به اعتقاد وی در پروژه های میراث  فرهنگی باید به مطالعات بقایای انسانی فارغ از قدمتشان توجه بیشتری بشود.

مریم نعیمی، باستان شناس، با بیان این که «گاهی برای ما نبودن بعضی  چیزها خودش قابل تفسیر می شود و درباره این بچه ها تمام فکر هایی که داریم  با ابهام روبه روست.» سکوتی که همه این سال ها در این باره وجود داشته را  مهم می داند. نعیمی می گوید بعد از همه کاوش هایی که انجام شده باز هم فقط  سکوت است و سکوت. او این سکوت را به شکل بدبینانه ای تفسیر می کند. نعیمی  که خود بچه های تازه را نیز دیده و عکس هایی هم از آن ها دارد می گوید  انگار نوعی خودآگاهی پشت این سکوت هست و انگار همه تصمیم گرفته اند در این  باره چیزی نگویند.

پاپلی نیز می گوید تا سال 1388 که دکتر مختاری رییس پروژه ارگ بوده اند و تا مدتی پس از آن مشکلی برای مطالعات نداشته است، اما بعد از آن اصولا  یافته های مربوط به بچه ها انکار شده اند و دفن مجدد بچه ها در دیوارها نیز امید به پژوهش های بیشتر را به کلی از میان می برد.

فروزانفر درباره سرانجام کودکان می گوید: «آن هایی که من خودم روی  دیواره ها بررسی کردم را اصلا در نیاوردیم و فقط بخشی که مشخص بود را بررسی کردیم. چون جسدها اسلامی بود و مسئولان مرمت هم همانجا با کاهگل حاضر  بودند دوباره در همان جای اصلی شان با کاهگل رویشان را پوشاندیم چون از نظر آداب اسلامی هم درست نبود این ها دوباره بیرون بزند.» به گفته وی بچه هایی هم که قطعاتشان روی زمین ریخته بود جمع آوری و در قوطی هایی به میراث  تحویل داده شد.

اسکندر مختاری در جمع بندی آن چه تا کنون از جانب باستان شناسان مختلف  مطرح شده می گوید: «من فکر می کنم مثل داستان فیل مولوی است و یکی دم فیل  را دیده و یکی پای فیل و دیگری گوشش را. هنوز باید روی این موضوع بیشتر کار شود چرا که هر کسی از یک منظر آن را دیده است. اگر سوال های خوبی پیدا  کنیم حتما جواب های خوبی هم برایش پیدا خواهد شد.»