همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

دولت اجازه یافت به ورزش کمک کند

     تیرماه 1391 نقطه عطفی در تاریخ باشگاه برق بود . لحظه ای که باشگاه برق به اصطلاح ((خصوصی)) شد . باشگاهی که بالغ بر 65 سال یا دولتی بود یا دولت از آن حمایت می کرد . سال 1391 سالی بود که باشگاه محبوبمان یکه و تنها در دنیای نامردمیهای فوتبال رها شد . فوتبالی که 90 درصد آن ، هنوز دولتی بود .

     اولین قرعه های خصوصی شدن به نام باشگاه برق خورد . نه زیرساختی آماده بود و نه برنامه ریزی برای خودکفائی باشگاه شده بود . نه مثل کشور همسایه وامهای کم بهره بلند مدت به باشگاه ها واگذار شد نه مثل سایر کشورها ، قوانین از بخش خصوصی و سرمایه گذار در ورزش حمایت می کرد .

     باشگاه ما موش آزمایشگاهی بود . به مثابه نوجوانی بود که تا دیروز پدر و مادر زیر بال و پر او را می گرفتند ولی امروز بدون حامی ، در غربت رها گشته است .

     چند روز پیش که مجلس دوباره قانون اجازه به شرکتهای دولتی مبنی بر کمک به باشگاههای ورزشی را تصویب نمود ، آه از نهادم برخاست . چرا در کشور ما همه کارها با آزمون و خطا انجام می گردد ؟ چرا کارها بدون کارشناسی لازم انجام شده و به عاقبت امور نگریسته نمی شود ؟ چرا بعد از اینکه با احساسات خیل عظیم هواداران یک باشگاه اصیل بازی شد و باشگاه محبوبشان رو به نابودی رفت باید این تصمیم اتخاذ می شد ؟

     چند روز پیش که مصوبه مجلس را دیدم ، گفتم ای کاش شرکت برق منطقه ای چند سالی صبر کرده بود . ای کاش حاضر نشده بود اولین باشگاه در امر خصوصی سازی باشد . ای کاش مسئولین فارس کمی پیگیر بودند . ای کاش نتیجه پیگیری پیشکسوتان و هواداران نتیجه داده بود.

و در نهایت ای کاش باشگاه برق هنوز دولتی بود تا بتواند از این قانون استفاده کند .

 

حکمت و غایتمندی افعال الهی

یکی از مسائل مهم کلامی و فلسفی در خصوص افعال الهی این است که آیا برای کارهای خداوند سبحان، غایت و هدفی قابل تصور است یا خیر؟
در این زمینه دو دیدگاه قابل طرح است:

 منکران غایتمندی افعال الهی
اشاعره معتقدند برای افعال الهی هیچ گونه حکمت و قصد و غرضی قابل تصور نیست و می‌گویند:«خدا هیچ کاری را برای غرضی نمی‌کند و اگر چنین کند محتاج و ناقص است و با آن غرض، خود را تکمیل می‌کند و این امر بر خدای تعالی محال است. »
نقد:در کتب کلامی به نظریه اشاعره چنین پاسخ داده شده است که اگر نتیجه و نفع فعل متوجه فاعل شود، دلالت بر نقص او دارد. اما اگر نتیجه و نفع فعل عاید دیگران شود، سخن از نقص و کاستی صحیح نیست. خداوند متعال نیز جهان را برای بهره‌مندی مخلوقات آفریده است. بنابراین درست نیست گفته شود که فاعل بالغرض به ناقص بالذات تعلق دارد که با تحصیل آن غرض، نقص خود را کامل می‌کند.به تعبیر دیگر، فاعل بالغرض بودن با غنی بالذات بودن هیچ تعارضی ندارد. بر این اساس فاعل بالغرض دو گونه است:۱- ناقص بالذات ۲- غنی بالذات.اگر غرض فاعل از صدور فعل، رفع نقصان و تحصیل نفع و فایده برای خود باشد، آن را«ناقص بالذات»خوانند اما اگر غرض فاعل از صدور فعل، تحصیل سود و فایده برای خود نباشد، بلکه نتیجه و نفع آن متوجه دیگران باشد، آن را«غنی بالذات»نامند. از دیدگاه متکلمان، هدف و غرض از نوع اول در مورد خداوند متعال صادق نیست.چون او بی‌نیاز مطلق و کمال محض است و هیچ کمبودی در ذات او راه ندارد. هر نقص و نیازی متوجه مخلوقات خداست.قرآن مجید می‌فرماید:
«یا ایها الناس انتم الفقراء الی الله و الله هو الغنی الحمید» «ای مردم شما (همگی) نیازمند به خدائید تنها خداوند است که بی‌نیاز و شایسته هر گونه حمد و ستایش است!»
موافقان غایتمندی افعال الهی
این دیدگاه از سوی متکلمین معتزلی و شیعی و همچنین حکمای اسلامی مطرح شده است. آنان ضمن نفی نظریه اشاعره و قایل شدن به اغراض در افعال الهی، معتقدند که میان غرض فعل و غرض فاعل، فرق است. آنچه محال است این است که خداوند در افعال خود هدفی برای خود داشته باشد، هدف و غرضی که عاید مخلوق گردد به هیچ وجه با کمال و علو ذات و استغنای ذاتی خداوند منافی نیست.چنانکهمحقق طوسی می‌نویسد:« نفی غرض از افعال خداوند مستلزم عبث می‌باشد و بازگشت آن به خداوند لازم نیست.  »
بر این مدعا ادله عقلی و نقلی مختلفی ارائه شده است:

دلیل عقلی
«اگر غرضی در افعال او نباشد لازم آید که فعل عبث کند، زیرا فعلی که از روی غرض نباشد عبث و لغو است و فعل عبث قبیح است و صدور آن از حکیم محال است، و چون خدای تعالی حکیم است پس محال است که بی‌غرض فعلی از او صادر شود. »
علامه طباطبایی نیز می‌نویسد :« آفرینش انسان و جهان کار خداست و خدا منزه است از این که کار بیهوده و بی‌هدف انجام دهد و دائما بیافریند و روزی دهد و بمیراند و باز بیافریند و روزی دهد و بمیراند و همچنین درست کند و به هم زند بدون این که در این آفرینش، غایت ثابتی را بخواهد و غرض پابرجایی را تعقیب کند. پس ناچار برای آفرینش جهان و انسان هدف و غرض ثابت در کار است و البته سود و فایده آن به خدای بی‌نیاز نخواهند برگشت و هر چه باشد به سوی آفریده‌ها عاید خواهد شد.پس باید گفت که جهان و انسان به سوی یک آفرینش ثابت و وجود کامل‌تری متوجهند که فنا و زوال نپذیرد.»

دلیل نقلی
دلایلی که از سوی متکلمان در این مقوله ارائه شده، با تکیه بر آیاتی است که عبث و بطلان را از صحنه آفرینش منتفی دانسته و بر خلقت«به حق» آسمان‌ها و زمین و هر آنچه در میان آنهاست، تصریح کرده است.در برخی موارد نیز به صراحت از رجعت مخلوقات به سوی خدا سخن گفته و در بعضی آیات دیگر نیز غرض مشخصی را برای آفرینش آسمانها و زمین و همچنین انس و جن بیان داشته است. نمونه‌ای از آیات:
« وَ یَتَفَکَّرُونَ فی‌ خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً سُبْحانَک‌» یعنی:« و در اسرار آفرینش آسمانها و زمین می‌اندیشند (و می‌گویند:) بار الها! اینها را بیهوده نیافریده‌ای! منزهی تو!»
« ما خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَیْنَهُما إِلاَّ بِالْحَق‌.» 
یعنی:« ما آسمانها و زمین و آنچه را در میان این دو است جز بحق‌ نیافریدیم.»
« وَ هُوَ الَّذی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فی‌ سِتَّةِ أَیَّامٍ وَ کانَ عَرْشُهُ عَلَی الْماءِ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلا» [یعنی:« او کسی است که آسمانها و زمین را در شش روز (شش دوران‌) آفرید و عرش (حکومت) او، برآب قرار داشت (بخاطر این آفرید) تا شما را بیازماید که کدامیک عملتان بهتر است!»
« وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ » یعنی:« من جنّ و انس را نیافریدم جز برای اینکه عبادتم کنند.»


نتایج حکمت الهی


 رابطه حکمت خداوند با عدل
از تامل در معنای حکمت عملی مبنی بر تنزه خداوند از انجام افعال ناروا روشن می‌شود که صفت عدل از لوازم آن است. به عبارت دیگر چون خداوند سبحان حکیم است، هیچ کار زشتی انجام نمی‌دهد و از آنجا که ظلم یکی از نمونه‌های عمل زشت و قبیح است در نتیجه خداوند هیچ ظلمی انجام نمی‌دهد و همه کارهای خداوند عادلانه است.
 امتناع تکلیف بما لا یطاق
متکلمان عدلیه ( شیعه و معتزله ) معتقدند تکلیف بما لا یطاق ( یعنی مکلف نمودن فرد به آنچه که توانایی انجام آن را ندارد) از نظر عقل امری زشت و نارواست و از آنجا که خداوند حکیم بوده و صدور فعل ناروا از او محال است هرگز کسی را تکلیف بمالایطاق نمی‌کند چنان‌که علامه حلی می‌گوید:« بر پایه اصل حکمت محال است خداوند فردی را که توانایی انجام کاری را ندارد بر انجام آن تکلیف نماید. »
وجوب لطف بر خداوند
لطف در اصطلاح متکلمان عبارت از فعلی است که انجام آن از طرف خداوند مکلف را به انجام طاعت و ترک معصیت برمی‌انگیزد. مهم‌ترین برهان وجوب لطف، اصل حکمت الهی است. خواجه نصیرالدین طوسی در این باره می‌نویسد:« دلیل بر وجوب لطف این است که تحقق غرض (خداوند) متوقف بر آن است. »
توضیح اینکه بر اساس پذیرش اصل حکمت خداوند، موجودات برای هدفی خلق شده‌اند چنانکه در قرآن فرمود:« وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ».  بنابراین از آنجا که خداوند سبحان کار عبث و بیهوده انجام نمی‌دهد و همه افعال او غایتمند است، لازم است برای نیل انسانها به غایت و هدف مطلوب خود، همه لوازم و زمینه‌های مناسب را مهیا فرماید و این چیزی جز قاعده لطف نیست.
 مختار بودن انسان
از دیگر نتایج پذیرش اصل حکمت الهی مختار بودن انسان در افعال خویش است. زیرا تکلیف نمودن انسان مجبور و ستایش یا نکوهش ( پاداش و عذاب ) او بر کاری که بر انجام آن مجبور بوده است از نظر عقل و عقلا امری قبیح و نارواست. در حالی‌که بر اساس اصل حکمت، خداوند فعل قبیح و ناروا انجام نمی‌دهد بنابراین انسان در انجام افعال خویش مختار است و نه مجبور.

منبع:پژوهشکده باقزالعلوم

مورینیو: نیوکاسل مقابل دروازه گاو پارک کرده بود!

ژوزه مورینیو، سرمربی چلسی به انتقاد از تاکتیک‌های دفاعی نیوکاسل پرداخت و گفت که آنها به جای اتوبوس، یک گاو جلوی دروازه پارک کرده بودند !

چلسی اولین شکست فصل خود را مقابل نیوکاسل تجربه کرد و شاگردان مورینیو، با نتیجه 2-1 نتیجه را مقابل شاگردان آلن پاردو واگذار کردند و سرمربی پرتغالی، به انتقاد از تاکتیک‌های نیوکاسل پرداخت.

او در پاسخ به اینکه آیا در فوتبال می‌توان هر کاری انجام داد، گفت:" نه، هر کاری؟ مثلا می‌توان یک گاو را در وسط زمین گذاشت و بازی را متوقف کرد زیرا یک گاو در زمین است. نمی‌توان هر کاری در فوتبال انجام داد. باید با 10 نفر دفاع کرد ، 10 نفر را روی خط دروازه گذاشت، اتوبوس پارک کرد، ولی در فوتبال به توپ نیاز است.برای پیروزی باید هر کاری که می‌توانید انجام دهید ولی نه هر کاری. گاهی توپی در کار نبود و آنها تنها به دنبال قطع بازی تیمی بودند که سعی داشت پیروز شود."

مورینیو درباره ی عملکرد چلسی در بازی گفت:" بهتر از هر تیم دیگری بازی می‌کنیم و البته دوباره بازخواهیم گشت. ما در صدر جدول هستیم. برای افردای مثل من که مدت‌هاست در فوتبال هستند، باید برخلاف قاعده بودن را قبول کرد. اینکه به اینجا بیایید و بهتر از حریف بازی کنید و ببازید. این فوتبال است."

بازم صد رحمت به گاو!!به نظرم بیشتر سگ بودن تا گاو ! اینا هر کاری میخاستن بکنند تا بازی رو در بیارن هرکاری حتی کشتن بازیکنامون