همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

۱۰سوالی که خداوند از ما میپرسد؟؟؟

-۱ خداوند از تو نخواهد پرسید پوست تو به چه رنگ بود
بلکه از تو خواهد پرسید که چگونه انســــانی بودی؟
-۲خداوند از تو نخواهد پرسید که چه لباس‌هایی در کمد داشتی
بلکه از تو خواهد پرسید به چند نفر لباس پوشـــــاندی؟
-۳خداوند از تو نخواهد پرسید زیربنای خانه ات چندمتـــــر بود
بلکه از تو خواهد پرسید به چند نفر در خانه ات خوش آمد گفتی؟
-۴خداوند از تو نخواهد پرسید در چه منطقه ای زندگی می‌کردی
بلکه از تو خواهد پرسید چگونه با همسایگانت رفتار کردی؟
۵- خداوند از تو نخواهد پرسید چه تعداد دوست داشتی
بلکه از تو خواهد پرسید برای چندنفر دوست و رفیق بودی؟
-۶ خداوند از تو نخواهد پرسید میزان درآمد تو چقدر بود
بلکه از تو خواهد پرسید آیا فقیری را دستگیری نمودی؟
-۷خداوند از تو نخواهد پرسید عنوان و مقام شغلی تو چه بود
بلکه از تو خواهد پرسید آیا سزاوار آن بودی وآن
را به بهترین نحو انجام دادی؟
-۸خداوند از تو نخواهد پرسید که چه اتومبـــیلی سوار می‌شدی
بلکه از تو خواهد پرسید که چندنفر را که وسیله نقلیه
نداشتند به مقصد رساندی؟

۹- خداوند از تو نخواهد پرسید چرا این قدر طول کشید تا به جســـت و جوی

رستگاری بپردازی بلکه با مهربــــــــــــــــــــــــــانی تو را
به جای دروازه های جهنم، به عمارت بهشتی خود خواهد برد.
-۱۰خداوند از تو نخواهد پرسید که چرا این مطلب را برای دوستانت نخواندی
بلکه خواهد پرســـــید آیا از خواندن آن برای دیگران
در وجدان خود احســـــــــاس شرمندگی می‌کردی؟
 

نامه امام رضا(ع) به عبدالعظیم حسنی و توصیه‌های ایشان به شیعیان

شیخ مفید در کتاب خویش، پیام جامع، آموزنده و جالبی را از امام رضا علیه‌السلام آورده است. امام(ع) این پیام را به وسیله حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) به شیعیان و دوستداران اهل بیت(ع) فرستاده‌اند.
بسم الله الرحمن الرحیم
ای عبدالعظیم! سلام گرم مرا به دوستدارانم برسان و به آنان بگو: در دلهای خویش برای شیطان راهی نگشایند.
و آنان را به راستگویی در گفتار و ادای امانت و سکوت پرمعنا و ترک درگیری و جدال در کارهای بیهوده و بی فایده فراخوان.
و به صله رحم و رفت و آمد با یکدیگر و رابطه گرم و دوستانه با هم دعوت کن، چرا که این کار باعث تقرب به خدا و من و دیگر اولیاء اوست.
دوستان ما نباید فرصتهای گرانبهای زندگی و وقت ارزشمند خود را به دشمنی با یکدیگر تلف کنند. من با خود عهد کرده‌ام که هر کس مرتکب اینگونه امور شود یا به یکی از دوستانم و رهروانم خشم کند و به او آسیب رساند از خدا بخواهم که او را به سخت‌ترین کیفر دنیوی مجازات کند و در آخرت نیز اینگونه افراد از زیانکاران خواهند بود.
به دوستان ما توجه ده که خدا نیکوکرداران آنان را مورد بخشایش خویش قرار داده و بدکاران آنان را جز، آنهایی که بدو شرک ورزند و یا یکی از دوستان ما را برنجانند و یا در دل نسبت به آنان کینه بپرورند، همه را مورد عفو قرار خواهد داد اما از آن سه گروه نخواهد گذشت و آنان را مورد بخشایش خویش قرار نخواهد داد.
جز اینکه از نیت خود بازگردند و اگر از این اندیشه و عمل زشت خویش بازگردند، مورد آمرزش خواهند بود اما اگر همچنان باقی باشند، خداوند روح ایمان را برای همیشه از دل آنان خارج ساخته و از ولایت ما نیز بیرون خواهد برد و از دوستی ما اهل بیت(ع) نیز بی بهره خواهند بود و من از این لغزشها به خدا پناه می برم.

« اختصاص، شیخ مفید، صفحه 241 »

اکثریت نطنز با شهرستان شدن بادرود مخالفتی ندارند.

این روز ها ، بادرود تلاش بی وقفه ای نشان میدهد که از شهرستان نطنز جدا شود ، تلاشی که واقعا ستودنیست و توانسته سیاسیونی از جمله نماینده مجلس ، امام جمعه شهر بادرود و... را با خود همراه سازند. به گونه ای که در سفر دکتر احمدی نژاد  رئیس جمهور وقت کشور به نطنز فریاد های بادرود فرمانداری شنیده میشد و بعضا در سخنرانی های امام جمعه این شهر جناب آقای حجت الاسلام والمسلمین قاسمی سخنانی از جمله استقلال ، استقلال ، فرمانداری شنیده میشود. شرایط این چنینی در شهرستان باعث شده است متاسفانه برخی ها نسبت به این سخنان واکنش نشان دهند و برچسب عدم لیاقت شهرستان شدن را به بادرود بزنند . برچسبی که گاها بر اساس اختلافات قومی و قبیله ای و بر اساس نا آگاهی به این شهر زده میشود که در اکثر این مواقع خواص شهر نطنز نسبت به این مواضع بی خردانه موضع گرفته اند. اگر چه برخی از عوام که شاید تعدادشان در نطنز کمتر از انگشتهای یک دست باشد مخالف بزرگ شدن بادرود بوده اند و هستند ولی اکثریت در نطنز همیشه با بچه های بادرود دوست و رفیق دیرینه بوده اند و نسبت به بزرگ شدن بادرود حساسیتی ندارند که هیچ این مهم را باعث حتی پیشرفت شهرستان نطنز میدانند . این نکته را در زمان و تاریخ  شهر شدن بادرود به خوبی میتوان مشاهده نمود چرا که بادرود در زمان نمایندگی و تلاش  حاج مسعود کریمپور توانست برای خود شهرداری اخذ نماید . ارتقایی که بعد ها با وجود چندین دوره نمایندگی توسط دکتر باغبانیان و این روزها نیز محمد فیروزی نصیب مردم بادرود نشده است. آنچه که اکثریت مردم نطنز خواهان آن هستند جدایی باد از نطنز است . جدایی بادرود از نطنز بسیاری از اختلافات منطقه ای را چه در بخش امامزاده و چه در سطج شهرستان نطنز کاهش میدهد . نمونه بارز این اختلافات فی مابین خالد آباد و بادرود میتوان دید که علی رقم این که زنان خالد آباد با شجاعت خود به خاکسپاری بدن های مطهر آقاعلی عباس و شاهزاده محمد (ع) اقدام کردند و از طرفی تولیت این امامزاده در زمان امام حسن عسگری (ع) به خالد آبادی ها داده شده است ولی باز هم بادرودیها  آقاعلی عباس (ع) خالد آباد  را جزئی از خاک بادرود میدانند ولی در صورتی که بادرود به شهرستان تبدیل شود قطعا چنین حساسیت هایی به وجود نخواهد آمد و دیگر ادعایی برای آنکه آقا علی عباس (ع) در خاک بادرود هست را نخواهد داشت چرا که دیگر برای آنها نیز فرقی نخواهد کرد . مثلا امروز وقتی میگویند امامزاده آقا علی عباس(ع)  خالد آباد هیچگاه مردم نطنز ناراحت نمیشوند چرا که خالد آباد را پاره تن نطنز میدانند . و یا وقتی میگویند امامزاده شاه سلطان حسین (ع) ابیازن نیز باز هم نطنزیها  واکنشی نشان نمیدهند که هیچ من بار ها و بار ها در جمع دوستان شنیده ام که مثلا گفته ایم بهرویم خالد آباد برای زیارت آقاعلی عباس (ع) یا برویم ابیازن برای زیارت شاه سلطان حسین (ع) . بر این اساس و بر اساس شنیده هایی که از بسیاری از بزرگان نطنز شنیده ام  جدایی باد از نطنز، نطنز را به یک آرامش درونی خواهد رساند . امید است هر موردی که لازم است اتفاق بیافتد تا دیگر شاهد اختلافاتی در سطح شهرستان نطنز نباشیم چرا که اختلافات به هر نحوی که باشد چون آتشی از فتنه است که دود آن به چشم همه خواهد رفت.

پیامبر می رود؛ ولی...

رحلت حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله

مردی از دنیا می رود که دنیا، چشم انتظارش بود تا بیاید و دایره نبوت را در افق باز چشم هایش، به پایان برساند؛ مردی که دنیا چشم انتظارش نشست تا نقطه بگذارد بر انتهای سطر پیامبری و نامه رسالت را مُهر بنگارد با نقش نگین

خاتمیت.

مردی از دنیا می رود که آخرت را همچون پنجره ای دیگر بر نگاه های بشر گشود، تا بنگرند، تا بدانند که ساحل نشینان دنیا را روزنه ای هست که می تواند به دریای آخرت برساندشان؛ مردی که دنیا و آخرت را همچون دو چشم در کنار

هم، همچون دو بال برای یک پرنده به تصویر کشید؛ مردی که دست های دنیا و آخرت را در دست هم گذاشت.

مردی از دنیا می رود که انسان ها را گره زد به وظیفه خویش؛ مردی که زیر بازوی عقل را گرفت تا برخیزد، مرهم بر زخم های معنویت نهاد تا جان بگیرد و ایمان را همچون شعله ای همواره سوزان، در چراغدان جان و روان آدمی برافروخت تا

از تیرگی ها نهراسد و در تاریکی ها نمیرد.


************************

پیامبر می رود؛ ولی...

نفس های آتشین تو، در کلمه کلمه معجزه جاویدانت تا همیشه زنده است و «کلام» ـ که اعجاز توست ـ هر بار با زبانی دیگر و بیانی دیگر، خوانده می شود و اوج می گیرد.

کلام تو که همان کلام الهی است، همچون چشمه ای لایتناهی است و هنوز بر دشت های دور و کویر خشک جان های مرده نازل می شود.

هنوز صدای «إِقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذیِ خَلَقَ» است که می آید و در غارهای تفکر مشتاقان، ندای عرش را برمی انگیزد.

هنوز صدای «اِقْرَأْ وَ رَبُّکَ الاْءَکْرَم»، دیدگان حقیقت طلب را به خوانش صحیفه های رحمت فرامی خواند و دست های شکرگزار را به نوشتن کتیبه های تفسیر.

پیامبر خواهد رفت، ولی هر باره هزاران جان تحول یافته مثل پیامبر خواهند آمد و هزاران بار دیگر نغمه های الهام، دهان به دهان تکثیر خواهد شد.

*************************

حقیقت همیشه جاری

پیامبر یک حقیقت جاری است در جریان زمان؛ یک حقیقت جاری که پیامش همیشه نامکرر است و همواره شنیده خواهد شد: در مأذنه های معنویت، در معابد شرق، در غارهای تفکر.

حتی در خانه های طاغوت و در بتکده های درون و برون، فریاد توحید شنیده خواهد شد.

پیامبر یک سرمشق تحریف ناپذیر است که رنگ و بویش کهنه نخواهد شد.

تا انسان انسان است و تا دنیا، دنیا، به تازگی خویش خواهد ماند و در جوشش سیال فهم ها و اندیشه ها، خلوص خویش را حفظ خواهد کرد.

پیامبر، یک صدای نامیراست که سکوت شرمگین دروغ ها و مغالطه ها، ارزش آن را کم نخواهد کرد و پرده ناسپاسی ها، از حقیقت و راستی آن نخواهد کاست.

پیامبر، یک قرآن به تمام معنی است که در جاهلیت جدید، منادی دعوت به آیه های تفکر و اندیشیدن است.

تا همیشه وام دار پیامبری ات هستیم

******************************

سیاه پوش بیست وهشتمین روز صفر، شانه به شانه آسمان فشرده در ابر مدینه می گریم.

دست هایم فصل کوچت را چگونه تحریر کند، ای پیام آور زیباترین روزهای جهان!

دیوارهای حرا، هنوز طنین نیایش هایت را جار می زند. خشت خشت کعبه از تو می گوید؛ از تو که دسیسه های کفار را به هیچ گرفتی و مصمم و پرشور، ایمانت را فریاد کردی. آفتاب تا ابد چشمان پیامبری ات را وام دار است.


*********************

خاتم عشق

یا محمد صلی الله علیه و آله ! پنجره در پنجره، باران سوگواری توست که هوای این حوالی را می آشوبد.

ای خاتم مهربانی و عشق! اعجاز نگاهت را بر افق های پرستاره بسیار دیده ایم و ستاره به دامن، بازگشته ایم.

نامت، بت های زمین را به خاک می افکند. از تو که می گویم، بادهای کافر، کلمات روشنت را مسلمان می شوند.

سلام بر تو که گام های مهتابی ات شب های جهل بشر را به جاده های راستی کشاند!

****************************

در طوفان اندوه

رفته ای و کوچه های مدینه، سر بر شانه های هم مویه می کنند. تویی که چشمه های بی شمار، از رد قدم هایت سر برآورده اند. تویی که آیه های پیغمبری ات را هیچ کلامی تشبیه نمی تواند.

بزرگواری ات، زبانزد عابران تاریخ است.

ای امین دل های دردمند! حالا که رفته ای، تاروپودمان را طوفان اندوه در هم می پیچد.

*************************
کامل ترین نام


می خواهم صدایت کنم و درمانده ام که کدام نام را برانگیزم؟

می دانم ای نهر همیشه جاری، ای روشنایی بخش! نام ها در برابر تو، سنجاقکانی هستند که ذرات کوچکی از زلالی ات را می چشند و حلاوتش را فریاد می کنند.
مقدّر ازلی، بشارت ابدی!

فیض فراگیر را زمینیان در هر نقطه به نامی می خوانند؛ همان گونه که آب را؛ و نام تو ای ذره ذره دلدادگی و تعبد، عطش خداپرستی را می گستراند و جوانه های طلوع را در اقصی نقاط جهان می پروراند.

پس مسیح زنده است، هر گاه نام تو جاری است؛ که حیات از دست های تو سرچشمه می گیرد. یوحنا، حواریون را به آمدنت بشارت داد و امروز تو را پیامبر مهربانی می شناسیم.

کودکان جاهل طائفند، آنان که هنوز پیشانی ات را سنگ می زنند که تو پیامبر آزادی و عدالت اجتماعی هستی؛ تو پیامبر تمام اصطلاحات زیبا و مدرن بشری هستی پیش از اینکه اختراع شوند.

نام تو، امید رسیدن به کمال و انگیزه خلقت را دوباره زنده می کند.

نام تو چراغ می شود و ذرات سیاهِ هوا را چون شمع، در برابر ما روشن می کند.

نام تو هر جا سبز شود، زمین و زمینیان، بهتر نفس می کشند و طبیعت، حقیقت خود را نشان می دهد.

هر بار که نامت را می برم، لب هایم دوبار به هم آغوشی درمی آیند.

هر بار که نامت را می برم، متبرک می شوم و کنگره ها را به قد کشیدن وامی دارم.

اما کدام نام است که سهمِ بیشتری از مسمی برده است؟

هنوز در جست وجوی آن اسم سعیدم که بی کرانی از تو در حروفش جاری است

می خواهم صدایت کنم و نام تو دفتر به دفتر، آواره ام کرده است.

نه! هرگز نمی توانم سرشارتر از آن نام بیابم که آکنده از ستایش زمین و زمان است؛ محمد صلی الله علیه و آله !


********************************

راهی که به بشر نشان داد، بن بست ندارد

این جدایی دردآلود، اولین تجربه خواهد بود. این پایان باورنکردنی که بشارت آغازی دیگر را از خود به جای نخواهد گذاشت. به نام تو، رساله دل گشای رسل ختم می شود. سراسر زمین چشم می شود و به مسیر سبزی که گردن آویز

آسمان است، خیره می ماند:... آن مسافر زخمی که می رفت، آن ودیعه خوانده شده، آخرین حیات بخش نبود؟ اما این بار، منجی چنان در ظلمت دمیده است که تا آخرالزمان، تمام ثانیه ها سرشار از ابلاغ روشنش خواهند بود؛ «...وَ

رَضِیتُ لَکُمُ الإِسْلامَ دِینا...» می رود، اما آن معبر خدا، نشانی را که نشانمان داد، بن بست نیست.

حتی هیچ کوچه ای بن بست نیست. همیشه خانه ای در انتهای کوچه وجود دارد. هرچند شاید درش را سوزانده باشند!

*********************
سوگواره


ملائک، بر سر و سینه زنان، در اطراف حجره محقر رسول خدا صلی الله علیه و آله طواف می کنند و به فاطمه که غریبانه در گوشه ای اشک می ریزد، تسلیت می گویند.

حسن و حسین علیهماالسلام ، صورت بر سینه رسول خدا صلی الله علیه و آله گذارده، بی اختیار اشک می ریزند.

آن سوتر، علی مرتضی علیه السلام با چشمانی پر اشک، سر رسول خدا صلی الله علیه و آله را به دامن گرفته، زیر لب می گوید: «اِنّا للّه ِ وَ اِنّا إِلَیْهِ راجِعُونَ»؛ ای حبیب قلب های ما! با رفتنت مصیبتی بر ما وارد شده و چه عظیم است

آداب روزعاشورا

آداب روز عاشورا

1)تعطیل کردن کارهای روزانه

از امام باقر (ع)روایت است که فرمود:روز عاشورا اگر توانستی درپی جاجتی نروی نرو ،چرا که عاشورا،روز شومی است وحاجتی درآن برآورده نمی شود،واگر هم برآورده شود برکتی ندارد .همچنین دراین روز برای    خانه ات چیزی راذخیره نکن که هرکس درروز عاشورا برای خانه اش چیزی بیاندوزد در اندوخته اش برکتی نخواهد بود ودر خانواده اش نیز برکتی نخواهد بود.(مصباح المتهجدص773

2)شدت اندوه وگریه

3)تسلیت گفتن به یکدیگربدان گونه که روایت شده

نحوه تسلیت گفتن طبق روایتی از امام باقر (ع) .عظم الله اجورنابمصابنا بالحسین وجعلنا وایاکم من الطالبین بثاره مع ولیه الامام المهدی من آل محمد(ص)(کامل الزیارات ج4 ص147

4)نمازودعا وزیارت بدان گونه که روایت شده