اینم پست دیشب
سلام به آبجیای عزیزم خب پیاما
خب اول از همه آبجی همای عزیزم چندتا از پیامای دیگم مث پیام آبجی هما هس من خیلی دوس دارم جوری بهتون بگم که اصلا به این چیزا فکر نکنید و مشکلاتتون.هر بارم که سر میزنم بخش پیاما توی این چند ساله خیلی زیاد حرفای آبجیای عزیزدلمو خوندم که برام نوشتن.
اول از همه بگم که من اصلش سنمو بهتون گفتم چون خیلی از دوستام هم سن خودم هستن یا چند سال کوچیکتر یا بزرگتر .مزدوج نیستن همیشه حرف که میزنیم یا میچتیم یا پیام میذارن( آخه چند گروه دوست دارمهمشهریای خودم و هم کلاسیام ، وبلاگیم و یگی هم چتی یکی هم وبلاگای خود بچه ها)خلاصه همه از مزدوج نشدنشون باطنا غصه میخورن.من بهتون هم هی بگم یا همون لحظه قانع میشید و روحیتونو به دست میارید یا اینکه بهم میگید تو دلت خوشه اینا رو میگی
تازه یکی واسم پیام گذاش خودت شوهر میخوای هی درباره شوهر حرف میزنییعنی تا این حد نامردولی کاری ندارم فحشم زیاد میشنوم اینجا ولی بخوام توجه کنم باید همون اولش ازاین قهرای وبلاگی هس که مد شده منم ازاین قهرا بکنم دم به دقیقه ولی من حوصله اینکارا رو ندارم
ولی بذارید بگم اصلا روحیه داشتن و بانشاط بودن و شاد بودن ربطی به دل خوش داشتن نداره.اصلا هم سعی نکنید قانعم کنیدچرااااااااااااااااااااااااااااا؟ زیرا مگه من دلم خوشه؟آجی هما جونم این بخشش رو به شما نیستما.به آبجی سارینا هستماصن قاتی شد همه پیاما
منم خدایی از مشکلات سرشارم کل زندگیمم همیشه سرشار از خوشی و این چیزا نبوده.اینو بدونید هیچ وقت هیچ وقتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت هیچ کسی توی زندگیش بدون مشکل نیس همه مشکل دارن. من یه دوستم ندارم که بدون مشکل باشه .نگید هم مشکل شماها مث من نیس . چون واقعا تمام مشکلات همه ی ما بزرگه تا دلتون بخوادولی خدایا شکرت.ناشکری نیستاااااااااا
یعنی میگم دلیل این نمیشه که آدم از ته قلبش شاد نباشه و آخرش ته دلش احساس غصه نکنه
هر چی هم موقعیت بد باشه خونه پدرتون، هر چقدر اعصاب خورد کن باشه بازم فقط خودتونید هیچ مسئولیتی ندارید یعنی شما رو از صبح تا شب فلک کننا بازم راحتید چون فقط خودتونیدبه این میگن دختر سرسخت
یعنی من نمیدونم آخه اینقددددددددددددد چیزا هس که آدم باهاش شاد بشه ذوق مرگیات بهش دس بده که حد ندارهکلی سرگرمی و چیزای جالب انگیز هس
اینو هم بدونید روحیه ی شما روی خونوادتونو و دوستاتونم اثر میذاره مخصوصا مادرتون.خیلی خیلی لذت بخشه آدم وقتی ببینه از روحیه آدم کسی روحیه میگیره.
کلا هم اولین چیزی که اثر میذاره روی اعتماد به نفس و شادیتون خداس.شما هر چقدر غیر از نمازای واجبتون ،کارای دیگه هم انجام بدید که به خدا نزدیکتر بشید با کوچیکترین کار شما هی نزدیکتر میشید به خدا و نتیجشم روح شادیه که بهتون داده میشه.این چیزی نیس که توضیحش داد باید انجامش بدید.همت کنید .
اصلا کاری نداره به خدا.یعنی عبادت کردن اعصاب نمیخواد.خود عبادت کردن به آدم اعصاب میده. هیچ وقت نگید اعصاب ندارم دیگه بشینم ذکر بگم یا چیکار کنم با این زندگیه که من دارم
هیچ وقت اینطوری نگید چون نمیدونید چه چیزی به دست میارید وگرنه اصن این غصه خوردنا و این آرزوها واستون مسخره میشه.بعدا خودتون خندتون میگیره از این لحظه های بی حوصلگی که داشتید
مثلا اگه بخواید پرشی به خدا یهو نزدیک بشید میانبر بزنید، نماز شب هس.نماز شب از عبادتای توی روز خیلی بالاتره.آخه واسه نماز صبح که باید پاشد خب چه کاریه یه ساعت قبل اذوون یا اگه کسی خیلی کم همت هس و نماز صبحشم دم آفتاب میخونهخب اولش عادت کنید اذوون پاشید مرحله بعد یه ربع قبل اذوون پاشید همون سرجاتون که خوابیدید یه رکعت نماز بخونید.من یادمه یه بار یه آقا توی تلویزیون میگفت حتی همینطور خوابیدید هم سرجاتون یه رکعت نماز بخونید همینطور همه نماز رو به زبون بیارید و تمومش کنید خودش چقدر ثواب داره .
اینطوری کم کم شروع کنید تا حال و هواشو به دست بیارید یککککککککککککک روحیه ای بگیریدددددددددددد
خب رفتم مثلا پیام آبجی هما رو بجوابم بینش پیامای آبجی الهام و هانیه و اون صفحه هم اسما یادم رفت خلاصه چندتا یکی شد خلاصه در کل حرف اینه در بدترین شرایط زندگی هم روحیه داشتن و شاد بودن دست خود آدم هست و خدا.شما مگه بدتر از اینا هستید که از ترس این گروه های وحشتناک که حمله کردن به کشورشون دارن توی کوه و بیابون فرار میکنن از دستشون.بعضی وقتا باید به خیلی چیزا شکر فرستاد و برای بقیه هم آرزوی این موقعیت خودمونو بکنیم و براشون دعا بکنیم
خب بچه ها خسته شدم دوباره پیام میجوابم فعلا خسته شدم بعدش بقیشو هم میجوابم.نصف پیام آبجی هما موند به خاطر جواب دادن چندتا پیام دیگه همزمان با هم.اون نصف پیامت رو هم عزیزم جواب میدم اینبار بیام.بقیه هم جواب میدم.
راستی آبجی آسیه جونم یه مدته اصن ازت خبر ندارم اگه وقت داشتی نی نی نازت گذاش یه پیام بذار حتی کوتاه.ان شائ الله که زیاد اذیت نمیکنهاجی انجمن پیام نذار فعلا شارژ نکردم انجمن رو یه ماهه اکانت مدیریت باز نمیشههمینجا پیام بذار عزیزدلم
آبجی ماهی سیای عزیزدلکم توی انجمن آموزش انواع خمیر گلسازی و این چیزا هس.من زیاد وارد نیستم ولی اگه ترک میخوره واسه اینه که وازلینش کمه.ورز هم خیلی باید بدی خیلی هم نذار داغ بشه روی گاز.یعنی همین که گرم باشه.زیاد هم نذار روی گاز یه چند لحظه.چسب چوبشم زیاد بزن توی ترک نخوردنش اثر داره.اندازه هاشو والا نمیدونم من حسی کار میکردمولی چسب چوب و وازلینش باید کم نباشه خیلی این دوتا روی کیفیت خمیر اثر داره.آرد ذرت هم میخواد
وای بکشمتون به خدا اینقد سوال آموزشی نپرسید من هر چی صفحه میزنم نصف بیشترش سوال آموزشیه
آبجی سانیای عزیزم و بقیه خیلیییییییییییییییییییی این سوالو مپرسید.ای خدا از دست شماها که این سوالا رو نپرسیدببینید بچه ها شما چرا اینقد حساس هستید روی اندازه ی الگوهای عروسک که چقدی باشه.
عروسک دوختن اصلا یه قاعده کلی داره که خودش باید یه کلاس واستون بذارم بگم که دیگه نیاز نباشه همیشه دنبال الگو باشید خودتون میتونید با دیدن یه عروسک یا هر چی الگوشو درست کنید
این آموزش که خیلی مفصل هس یه بار بهتون میگم فقط یادم بیارید اگه یادم رفت ولی حالا الگو کشیدن رو از رو کامپیوتر هم که آخه اونم باید با عکس بهتون بگم اینم باشه خب روی اون موضوع.اینجا بنویسم که اولین آموزشیم همین باشه
خب چندتا از پیاما مونده پست بعدی هم پیام میجوابیموالسلام علیکم و الرحمه الله و برکاته
یا علی تا فردااااااااااااااااا ان شائ اللهههههههههههه
در ضمن شما شماره میدید به پسرا نتی.یکیش پسر شرقی بود که شمارتو داشته.پس حرفام درست بوده.
آغوش عشقم, آخرین سرپناه من
در آغوش توام ، رفته ام به رویاهایم ، خواب نمانده ام از این احساسم ، در این خواب و بیداری ، لذت در کنار تو بودن را درک میکنم ،هیچگاه این سرپناه گرم را ترک نمیکنم ، من از عشق نگاه تو خیره شده ام به چشمانت ، هیچگاه برای دیدنت لحظه ای را از دست نمیدهم!
در آغوش توام ، آرام تر از همیشه ، و ای کاش میشد که همیشه اینجا بمانم، آغوشت را آخرین سرپناه خودم بدانم، اگر عمری باقی نمانده ، در آغوش تو بمیرم…
همینجا میمانم ، همینجا تمام حرفهای دلت را میخوانم، و همینجاست که میدانم مرا دوست داری ،خیالم راحت است هیچگاه تنهایم نمیگذاری
میروم به اعماق خاطره هایمان ، چه صبری داد به ما عشقمان …
گذشتیم با هم از سردی لحظه ها ، رسیدیم به آخر خط همه غمها ، رها شدیم از هر چه غصه بود ، آخر سر شدیم یکی از شیرین ترین قصه ها!
در آغوش توام ، رفته ام به رویاهایم ، خواب نمانده ام از این احساسم ، در این خواب و بیداری ، لذت در کنار تو بودن را درک میکنم ،هیچگاه این سرپناه گرم را ترک نمیکنم ، من از عشق نگاه تو خیره شده ام به چشمانت ، هیچگاه برای دیدنت لحظه ای را از دست نمیدهم!
مرا بگیر و رهایم نکن ، اگر هم خواستم ناخواسته لحظه ای پرواز کنم ، مرا پر پر کن، من به عشقمان شک ندارم ، من که جز تو کسی را ندارم ،پس اسیرم کن تا همیشه ، این لحظه هیچگاه بهانه ای نمیشود از اینکه زندانم در قلب مهربان تو!
لبریز از عشقم ، خالی از هر نیازی ، به سوی آنچه که آرزویش را دارم ، به سوی تو می آیم که تنها آرزوی منی !
رو به سرچشمه روشنی ها ، دنیای من تاریک میشود اگر نباشی …
در آغوش توام ، شعر با تو بودن را برایت میخوانم ، شعری که با من و تو آغاز میشود، من و تو یک روز با هم میرویم اما شعر با تو بودن هیچگاه تمام نمیشود
به وبلاگم خیلی خیلی خیلی خوش اومدید....صفا آوردید...قدم رنجه کردید...
وبلاگم بیشترش، نه همشا...طنزه! و هدفم بیشترش خنده ی شماست...
به همه چی هم این جا کار داریم...
خواهشن بی جنبه بازی رو اینجا بذارید کنار...
وگرنه خفن قاطی میکنم....
اصلنم اینجوری نیست که طرفدار پسرا باشم و بخوام دخترا رو خراب کنم...
لدفن بدون کامنت از وبلاگ بیرون نرید...کامنتاتون بهم میفهمونه که یه سری هستن که وبلاگم رو دنبال میکنن
پس زود به زود مطلب میذارم...
کپی هم خواستید بکنید من مشکلی ندارم چون خودمم از جای دیگه کپی می کنم....
در ضمن من با کسی هم سره دعوا و جنگ ندارم...
همتونم دوست دارم...
دیگه اینکه شاد باشید...
بچه که بودم یه مرد 40 تا 45 ساله بود با یه عصای سفید الان 15تا 16 سال گذشته که من ایشون را ندیدم. یا از وضع و احوالش خبری ندارم. شاید اوضاع مالیش خوب شده و از محل من رفته . یا تو این طرح جدید شرکت کرده رفته شهرستان خودش یا هم به رحمت خدا رفته. همیشه یه دست کن و شلوار قهوه ای به تن میکرد. با یه صورت آبله زده یعنی عینک نداشت حتی عینک آفتابی هم نمیزد. این بیماری آبله هم خیلی جنایتها کرده تو طول تاریخ چشم خیلی ها رو بست خیلی ها رو ناکام از این دنیا برده خیلی ها رو کور کرده و صورت خیلی ها رو مثل کره ماه یا پنیر تبریزی پر چاله .چوله کرده یادم رفت خیابونهای تهران. و هیچکس حتی تا امروز یا همین ساعت از دستش نه شکایت کرده اگر هم شکایتی شده صداش به جایی نرسیده. به نظر من تو دادگاه لاحه باید محاکمه شه به عنوان جنایتکار جنگی یا اعامش کنن یا تبعید بگذریم از داستان خودمون دور نشیم. مسئله ما این بود که بچه های عصای سفید زمان دستشونه و از زمان بهترین استفاده رو میکنن .