همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

زنی که خرج نداره ... ارج نداره

  

خدا رحمت کنه همه اموات رو، مادربزرگ دانایی داشتم تعریف میکرد که دو تا جاری بودن(هم عروس) اینا شوهراشون کویت کار میکردن، قبلنا هم که اینجور نبود کسی که کویت کار میکرد دو ، سه سالی یه بار می اومد.  

خلاصه جاری اولی هر چی شوهره می فرستاد خرج خودش میکرد و خوب می خورد و خوب می پوشید و خوب میگشت وای که چه زن زیبایی، جاری دومیه هر چی شوهره می فرستاد خرج خونه و بچه هاش میکرد وای که چه خونه و زندگی و بچه هایی، خلاصه سه سال میگذره و شوهرا از کویت میان.  
شوهر اولیه وقتی میاد میبینه چه زن خوشگلو نازی داره با خودش میگه حیف این زن که تو همچین خونه و زندگی و محله باشه هر چی پول آورده خرج خونه وسیله می کنه واسه زنش... 
شوهر دومیه وقتی میرسه می بینه عجب خونه و زندگی، چه بچه هایی با خودش میگه حیف این خونه و زندگی که همچین زن زشت و بی کلاسی توش باشه، هر چی پول در آورده خرج طلاق و ازدواج مجددش کرد... 

نکته آموزشیش اینه که وقتی زنها به خودشون اهمیت بدن همه موجودات ، کائنات و طبیعت هم به انها اهمیت میدن 

از قدیم میگن زنی که خرج نداره ... ارج نداره

رمان وفای عشق فصل 6

http://up.vbiran.ir/uploads/39739140885324432506_secret_book.png

رمان وفای عشق

نویسنده : maryam banoo842 

فصل : 6

.......................................................................................

انگار که برق بهم وصل کرده باشند خشکم زد و فقط شنیدم که بابا گفت:
_ من هم قبول کردم و در این مدت هم از ماهان خواستم که در موردش تحقیقاتی کنه..
به خودم اومدم و اگرچه عصبانی بودم از اینکه عرشیا با اون اوضاع سرخود همچین کاری کرده و تا به حال از من مخفی مانده بود اما در مقابل
پدرم خودم و کنترل کردم و گفتم:
_ آخه بابا جون.. شما نباید همچین مسئله ی به این مهمی رو از من پنهان میکردید..؟

رمان وفای عشق فصل 10 (آخر)

http://up.vbiran.ir/uploads/39739140885324432506_secret_book.png

رمان وفای عشق

نویسنده : maryam banoo842 

فصل : 10 (آخر)

.......................................................................................

هیچ وقت فکر نمیکردم که نسترن همچین شخصیتی داشته باشه..! شاید اگر تو رو نمیدیدم و عشقت به قلبم راه پیدا نمیکرد، اولین موردی
که برای ازدواج نظرم و جلب میکرد، نسترن می بود.. اما حالا میبینم که خیلی در موردش به اشتباه فکر میکردم و اونچه در تصورم از او داشتم
کاملا غلط بوده..!
_ عزیزم.. آدمها در همچین مواقعی خودشون و نشون میدهند، البته اون هم چندان مقصر نیست.. بالاخره با امید به تو ازدواج کرده

تیمم جایز نیست!!

بخشی از سخنان آقای رئیس جمهور در اولین کنفرانس اقتصاد ایران:

"خوب است بعد از 36 سال یک بار هم که شده این اصل قانون اساسی را اجرا کنیم و برای مسائل مهم اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی به جای آنکه قانونی در مجلس تصویب شود، ماده قانونی یا برنامه را مستقیم به آرای مردم و همه‌پرسی بگذاریم"

خب این سخنان آقای رِیس جمهور آدم رو به فکر فرو میبره که چرا رئیس جمهور با این همه مسئله و مشغله و گرفتاری و گرونی و بی کاری و تورم ووو ... یعنی خلاصه با این همه کار رو زمین مونده از یه همچین مسئله ای و با این شدت و حدت صحبت میکنه.حتی دیدم که بعضی روزنامه ها امروزتیتر زده بودن «آرزوی بزرگ روحانی».البته اشکالی نداره ها زبون خودشونه  و اختیارشم دست خودشون، ولی خب برا آدم سوال پیش میاد دیگه. وقتی آب(بخوانید مجلس) هست که تیمم جایز نیست و آدم عاقل هم وقتی آب در دسترسش هست تیمم  نمیکنه ولی اگه کسی در همچین شرایطی تیمم رو انتخاب کرد حتما با آب مشکل داره و یا شاید خدای نکرده میخواد آب رو دور بزنه.حالا امیدواریم اینطور نباشه.

اما برا اینکه شبهه بر طرف بشه اول باید ببینیم که اصلا رفراندوم چیه؟و در کجای قانون اساسی اومده؟خب همه میدونیم که رفراندوم یعنی همه پرسی و لا بحث فیه

 اما در اصول  59 و 177 قانون اساسی به موضوع رفراندوم اشاره شده و چگونگی انجام همه پرسی هم شرح داده شده.

اصل 177 قانون اساسی:
بازنگری در قانون اساسی
بازنگری در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، در موارد ضروری به ترتیب زیر انجام می‌گیرد. مقام رهبری پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام طی حکمی خطاب به رییس جمهور موارد اصلاح یا تتمیم قانون اساسی را به شورای بازنگری قانون اساسی با ترکیب زیر پیشنهاد می‌نماید:
 اعضای شورای نگهبان.
روسای قوای سه گانه.
اعضای ثابت مجمع تشخیص مصلحت نظام.
پنج نفر از اعضای مجلس خبرگان رهبری.
ده نفر به انتخاب مقام رهبری.
سه نفر از هیأت وزیران.
سه نفر از قوه قضاییه
 
خب این اصل  مربوط به بازنگری قانون اساسیه  و بعید به نظر میرسه که منظور رئیس جمهور این نوع از همه پرسی باشه چون رئیس جمهور در این موضوع اختیاری ندارن و بازنگری به دستور مقام معظم رهبری صورت میگیره
 و اما اصل 59 قانون اساسی: در مسایل بسیار مهم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ممکن است اعمال قوه مقننه از راه همه‏ پرسی و مراجعه مستقیم به آراء مردم صورت گیرد. در خواست مراجعه به آراء عمومی باید به تصویب دو سوم مجموع نمایندگان مجلس برسد.
خب در اینجا قانون میفرماید که : در مسائل بسیار مهم ممکن است که نیاز به همه پرسی وجود داشته باشد و تازه آن هم با موافقت دو سوم از نمایندگان مجلس،خب از متن صریح این اصل از قانون اساسی فهمیدیم که الحمدلله از این طریق نمیشه مجلس رو دور زد ،اما دوباره این سوال پیش میاد که مگر لایحه ی بسیار مهمی در دستور کار مجلس هست که آقای رئیس جمهور همچین درخواستی دارن؟ یا شاید لایحه ای در راهه و دارن زمینه سازی میکنن!! الله اعلم
در ضمن از اونجایی که آقای رئیس جمهور حقوقدان هستند ما بنا بر این گذاشتیم که ایشان با علم شرایط قانونی همه پرسی سخنرانی کردند.
 
و در پایان کلام امام روح الله: [یک جریانی] دنبال این افتادند که ما همه بساط را به هم بزنیم! باز دو سه سال بنشینیم دوباره رفراندم کنیم: رفراندم برای اصل جمهوری! حالا اگر برای اصل جمهوریش هم نگویند، رفراندم برای قانون اساسی؛ رفراندم برای رئیس جمهور، رفراندم برای مجلس؛ رفراندم کنیم برای اینها. این معنایش چیست؟ معنایش این است که ”ثبات این مملکت“ را از دست بگیرند.

صحیفه امام؛ ج۱۴؛ ص۴۳۹ | جماران؛ ۲۴خرداد۱۳۶۰

یک-

قدیم ترا فکر میکردم آدم جسوری باشم! تا حدی که گهگاهی میتونم تو صورت آدم های مزخرف زندگیم نگاه کنم و بگم : اووم!ازت متنفرم!تف توی روحت !اما از وقتی که آدرس وبلاگمو عوض کردم فهمیدم نع!اتفاقا خیلی ام ترسوام..یه ترسوی محافظه کار !

دو-

از صبح یه بند نشستم روی فیزیک و شیش واحد فیزیکمو هی میشمارم و هی از خودم می پرسم پاس میشم یا نه؟اصن پاس بشم که چی؟اصن هی میشمارمشون که چی ؟مگه قراره تهش چی بشه؟خسته و کوفته آخر شب دارم کارای مقاله رو انجام میدم که میگه!اخه اینا به چه دردت میخوره ؟پس فردا تو رزومه ی فلان دانشگاه نگاه به ریز نمراتت میشه نه این حاشیه هات!تن ِ صداش اذیتم میکنه!بغض میکنم، تمام خستگیم از گردنُ شونه هام  ریز ریز می خزه لای انگشتام!منی که از صبح دارم لابه لای کتابای مختلف و جزوه های مختلف می لولم!و یک ربع حق شام خوردن و استراحتم رو با ذوق میذارم پای ویرایش مقاله!به همچین منی یه همچین انرژی منفی ای میده!گله نمیکنم! نگاش کردم و گفتم: انرژی تو حرفاتون اصلا خوب نیست! شروع کردم اسپیس پشت اسپیس..نیم ساعت بعدش میاد و پیشونیمو میبوسه!واسه منی که همیشه ی خدا قانع بودم این میشه بمب انرژی واسه شروع یه پروسه ی طولانی ِخزیدن و لولیدن لابلای فرمولا اونم تا همین موقع!

سه-

به یه جایی رسیدم که بهش گفتم"ببین دیگه نمیکشما ؛ خودت که درجریانی اینا خیلی بیشتر از ظرفیت منه بی زحمت این ترممو و نگرانی هاش و استرساش مال خودت! می سپارمش به تو! (لازمه حتما بگم مخاطبم خدا بود؟)

چهار-

مسیج داده :

وقتی اینطوری لاغر میشی منو صدها پسر دیگه غمگین میشیم تو این غمو نمیفهمی!میفهمی؟