خدا رحمت کنه همه اموات رو، مادربزرگ دانایی داشتم تعریف میکرد که دو تا جاری بودن(هم عروس) اینا شوهراشون کویت کار میکردن، قبلنا هم که اینجور نبود کسی که کویت کار میکرد دو ، سه سالی یه بار می اومد.
رمان وفای عشق
نویسنده : maryam banoo842
فصل : 6
.......................................................................................
انگار که برق بهم وصل کرده باشند خشکم زد و فقط شنیدم که بابا گفت:
_ من هم قبول کردم و در این مدت هم از ماهان خواستم که در موردش تحقیقاتی کنه..
به خودم اومدم و اگرچه عصبانی بودم از اینکه عرشیا با اون اوضاع سرخود همچین کاری کرده و تا به حال از من مخفی مانده بود اما در مقابل
پدرم خودم و کنترل کردم و گفتم:
_ آخه بابا جون.. شما نباید همچین مسئله ی به این مهمی رو از من پنهان میکردید..؟
رمان وفای عشق
نویسنده : maryam banoo842
فصل : 10 (آخر)
.......................................................................................
هیچ وقت فکر نمیکردم که نسترن همچین شخصیتی داشته باشه..! شاید اگر تو رو نمیدیدم و عشقت به قلبم راه پیدا نمیکرد، اولین موردی
که برای ازدواج نظرم و جلب میکرد، نسترن می بود.. اما حالا میبینم که خیلی در موردش به اشتباه فکر میکردم و اونچه در تصورم از او داشتم
کاملا غلط بوده..!
_ عزیزم.. آدمها در همچین مواقعی خودشون و نشون میدهند، البته اون هم چندان مقصر نیست.. بالاخره با امید به تو ازدواج کرده
بخشی از سخنان آقای رئیس جمهور در اولین کنفرانس اقتصاد ایران:
"خوب است بعد از 36 سال یک بار هم که شده این اصل قانون اساسی را اجرا کنیم و برای مسائل مهم اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی به جای آنکه قانونی در مجلس تصویب شود، ماده قانونی یا برنامه را مستقیم به آرای مردم و همهپرسی بگذاریم"
خب این سخنان آقای رِیس جمهور آدم رو به فکر فرو میبره که چرا رئیس جمهور با این همه مسئله و مشغله و گرفتاری و گرونی و بی کاری و تورم ووو ... یعنی خلاصه با این همه کار رو زمین مونده از یه همچین مسئله ای و با این شدت و حدت صحبت میکنه.حتی دیدم که بعضی روزنامه ها امروزتیتر زده بودن «آرزوی بزرگ روحانی».البته اشکالی نداره ها زبون خودشونه و اختیارشم دست خودشون، ولی خب برا آدم سوال پیش میاد دیگه. وقتی آب(بخوانید مجلس) هست که تیمم جایز نیست و آدم عاقل هم وقتی آب در دسترسش هست تیمم نمیکنه ولی اگه کسی در همچین شرایطی تیمم رو انتخاب کرد حتما با آب مشکل داره و یا شاید خدای نکرده میخواد آب رو دور بزنه.حالا امیدواریم اینطور نباشه.
اما برا اینکه شبهه بر طرف بشه اول باید ببینیم که اصلا رفراندوم چیه؟و در کجای قانون اساسی اومده؟خب همه میدونیم که رفراندوم یعنی همه پرسی و لا بحث فیه
اما در اصول 59 و 177 قانون اساسی به موضوع رفراندوم اشاره شده و چگونگی انجام همه پرسی هم شرح داده شده.
دو-
از صبح یه بند نشستم روی فیزیک و شیش واحد فیزیکمو هی میشمارم و هی از خودم می پرسم پاس میشم یا نه؟اصن پاس بشم که چی؟اصن هی میشمارمشون که چی ؟مگه قراره تهش چی بشه؟خسته و کوفته آخر شب دارم کارای مقاله رو انجام میدم که میگه!اخه اینا به چه دردت میخوره ؟پس فردا تو رزومه ی فلان دانشگاه نگاه به ریز نمراتت میشه نه این حاشیه هات!تن ِ صداش اذیتم میکنه!بغض میکنم، تمام خستگیم از گردنُ شونه هام ریز ریز می خزه لای انگشتام!منی که از صبح دارم لابه لای کتابای مختلف و جزوه های مختلف می لولم!و یک ربع حق شام خوردن و استراحتم رو با ذوق میذارم پای ویرایش مقاله!به همچین منی یه همچین انرژی منفی ای میده!گله نمیکنم! نگاش کردم و گفتم: انرژی تو حرفاتون اصلا خوب نیست! شروع کردم اسپیس پشت اسپیس..نیم ساعت بعدش میاد و پیشونیمو میبوسه!واسه منی که همیشه ی خدا قانع بودم این میشه بمب انرژی واسه شروع یه پروسه ی طولانی ِخزیدن و لولیدن لابلای فرمولا اونم تا همین موقع!
سه-
به یه جایی رسیدم که بهش گفتم"ببین دیگه نمیکشما ؛ خودت که درجریانی اینا خیلی بیشتر از ظرفیت منه بی زحمت این ترممو و نگرانی هاش و استرساش مال خودت! می سپارمش به تو! (لازمه حتما بگم مخاطبم خدا بود؟)
چهار-
مسیج داده :
وقتی اینطوری لاغر میشی منو صدها پسر دیگه غمگین میشیم تو این غمو نمیفهمی!میفهمی؟