همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

برکات قرآن(3)

9-قران قیّم است:

(کهف ایه 1و 2):

الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَنْزَلَ عَلَى عَبْدِهِ الْکِتَابَ وَلَمْ یَجْعَلْ لَهُ عِوَجَا ﴿١﴾ قَیِّمًا لِیُنْذِرَ بَأْسًا شَدِیدًا مِنْ لَدُنْهُ وَیُبَشِّرَ الْمُؤْمِنِینَ الَّذِینَ یَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا حَسَنًا ﴿٢﴾

این کتاب چون انحراف و اعوجاجی در آن نیست و مستقیم است قیّم دیگران خواهد بود، نه تنها منحرف نیست بلکه امکان کج شدن هم در آن راه ندارد.

مقتضای قیّم بودن قرآن برای انسان ها آن است که خود قرآن از هر نظر مصون از اعوجاج باشد و هم از نظر داخلی مستقیم و هم از نسبت به خارج قائم باشد.

مستقیم غیر از قائم است.؛ مستقیم یعنی چیزی که اجزای داخلی آن اعوجاجی ندارد ولی قائم بودن یک شیء آن است که هم اجزای داخلی آن مستقیم باشد و هم نسبت به بیرون از خود وضع خاصی داشته باشد.

چون مستقیم است آسیب پذیر نیست و از آن جهت که قائم است هرگونه تهاجم فکری و اخلاقی را دفع و پیروان خود را از آسیب بیرونی حفظ می کند.1

10-ترسیم کننده باکفایت ترین جوامع است:

اسراء آیه 9:

إِنَّ هَذَا الْقُرْءَانَ یَهْدِى لِلَّتِى هِىَ أَقْوَمُ وَیُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِینَ الَّذِینَ یَعْمَلُونَ الصَّلِحَتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْراً کَبِیراً

این آیه ناظر به محتوای عالی و انسان ساز قرآن و قوانین فردی واجتماعی آن است و قرآن کریم همه متخصصان و دانشمندان علوم انسانی و تجربی را به مِثل آوری علمی دعوت می کند.2

11-محور وحدت مسلمین است:

 

 
آدم‌ها زندگی می‌کنند…
 
انسان‌ها زیبا زندگی می‌کنند !

آدم‌ها می‌شنوند !…
 
انسان‌ها گوش می‌دهند

آدم‌هامی‌بینند…
 
انسان‌ها عاشقانه نگاه می‌کنند !

آدم‌هادر فکر خودشان هستند…

انسان‌ها به دیگران هم فکر می‌کنند

آدم‌هامی‌خواهند شاد باشند ا
 
انسان‌ها می‌خواهند شاد کنند !

آدم‌ها،اسم اشرف مخلوقات را دارند…

انسان‌ها اعمال اشرف مخلوقات را انجام می‌دهند

آدم‌هاانتخاب کرده‌اند که آدم بمانند….

انسان‌ها تغییر کردن را پذیرفته‌اند، تا انسان شدند

آدم‌هامی‌توانند انسان شوند…
 
انسان‌ها در ابتدا آدم بودند !

آدم‌ها.. انسان ها ...

آدم‌هاآدم‌اند… انسان‌ها " انسان !

اما .....

آدم‌هاو انسان‌ها هر دو انتخاب دارند ...

اینکه آدم باشند یا انسان،
 
انتخاب با خودشان است ...

نیاز نیست انسان بزرگی باشید،...

انسان بودن خود نهایتِ بزرگی ست ...
 
                                                               

جرعه معرفت...

«کلمات قصار از مرحوم آیت الله حق شناس(ره)»

* اگر انسان واقعاً اهل شنیدن موعظه باشد، تمام در و دیوار او را موعظه می کنند.

 

* دور شدن از بندگى خدا، آغاز مشکلات انسان است.

* عمر شما در اثر خدمت به مردم زیاد می‌شود.

* مبارزه با نفس، دشوارتر از مبارزه با شیطان است. در این مبارزه همواره باید خدا را در سحرگاهان صدا بزنید و از اوکمک بخواهید.

 

* غربال شدن مردم در آخرالزمان مثل غربال شدن اصحاب‌ حضرت امام حسین علیه السلام در شب عاشوراست.

* نفوس خود را با تلاوت قرآن و تضرّع در سحر، ادب کنید. امام سجاد علیه السلام می‌فرمایند: بین شب و روز باغ‌هایى است که ابرار و نیکان در آن باغها تنعم می‌کنند و روحشان را قوت می‌بخشند.

* اگر خدا را می‎خواهی باید از خودیّت خودت بگذری.

 

* علم را برای عمل کردن یاد بگیرید. علت عدم رسیدن ما به مقامات عالیه اینست که ما عمل در کلاس‎های قبل نکردیم.

قلب خانه ملائکه است، صفات رذیله مثل سگ‎های پارس کننده‎ای هستند و ملائکه در خانه‎ای که سگ باشد وارد نمی‎شود.

 

* هر چقدر ایمان مومن ترقی بکند یک غصه‎ای بر او مسلط می‎شود که نکند حجابی بیاید و بین او و محبوبش جدایی افکند.

www.darolershad.org

توکل واقعی به خدا چگونه است؟

توکل واقعی به خدا چگونه است؟

 

در حدیثی از پیامبر (ص) ایشان حقیقت توکل را از زبان جبرئیل بیان می کنند:

«جبرئیل گفت توکل این است که بدانى مخلوق زیان و سودى نمى‏رساند و چیزى نمى‏دهد و چیزى نمى‏گیرد.»[۱]

 

انسان مومن، زندگی را صحنه آزمایش و ابتلایی می داند که هر مصیبتی نیز که به او می رسد، صرفا امتحانی است که از پیش تعیین شده است:

«ما أَصابَ مِنْ مُصیبَةٍ فِی الْأَرْضِ وَ لا فی‏ أَنْفُسِکُمْ إِلاَّ فی‏ کِتابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَها؛[حدید/۲۲] هیچ مصیبتى به مال یا به جانتان نرسد مگر پیش از آنکه بیافرینیمش، در کتابى نوشته شده است.»

پس در مقابل مصیبت ها، به جای جزع و فزع، به واکنشی معقول می پردازد. چه برسد به اینکه قبل از رخ دادن اتفاق ناگواری بخواهد، جزع و فزع بکند و آرامش خود را به مخاطره بیندازد!

از سویی نیز انسان مومن، دلش متوجه سرپرستی خدای متعال است. سرپرستی که در علم، قدرت و خیرخواهی، بی همتا است:

«اللَّهُ وَلِیُّ الْمُؤْمِنینَ؛[آل عمران/۶۸] خدا یاور مؤمنان است.»

و کسی که به چنین سرپرستی روی آورده، جایی برای استرس و اضطراب باقی نگذاشته است. و دلش متوجه غم و اندوه نمی شود. و توکل نیز چیزی جز دل بستن به همین سرپرست عالی نیست که برای انسان در تمام امور کافی است:

«أَ لَیْسَ اللَّهُ بِکافٍ عَبْدَهُ؛[زمر/۳۶] آیا خدا براى نگهدارى بنده‏اش کافى نیست؟»

 

نقطه مقابل توکل بر خدا، تکیه کردن بر غیر اوست؛ که با توحید منافات دارد و نشانه این است که شخص متوجه علت واقعی پدیده ها نیست. و نگاهش محدود بوده و نتوانسته عمق مسائل را در یابد.

برای تحقق توکل واقعی باید معرفت و شناخت و ایمان خود را به خداوند و علم و قدرت و رحمت او بیشتر نماییم و با اعمال نیک و شایسته ریشه درخت ایمان را عمیق و استوار نماییم و با چنین معرفت و ایمانی واگذاری کار به خدا و انتخاب او به وکالت در امور مختلف کار چندان سختی نخواهد بود و مشکل اصلی همان مسأله عدم شناخت درست و عمیق و نبود ایمان سرشار و نقش آفرین است.

انسان در زندگی روزمره وقتی از درایت و آگاهی و نیز امانت داری و توانایی و دلسوزی کسی آگاه باشد، به راحتی و بدون دغدغه خاطر او را وکیل خود می سازد و کارهایش را بدون نگرانی و اضطراب به او می سپارد. حال اگر با خداوند خوب آشنا گردد و از قدرت بی زوال و علم مطلق او آگاه گردد و بداند هیچ موجودی در عالم هستی برای انسان دلسوزتر از او نمی باشد و او جز خیر بنده اش را نمی خواهد، آیا چنین خدایی آن قدر شایستگی ندارد که انسان کارهایش و امور زندگی اش را به او بسپارد و آیا با چنین باور و اعتقادی اصلا جایی برای نگرانی و اضطراب و دلهره در زندگی انسان وجود دارد؟ اگر دلهره و اضطرابی هست ناشی از عدم شناخت و عدم ایمان درست به خداوند است.

 

بندگان مؤمن خداوند، چنان افق فکرشان بلند است که از تکیه بر مخلوقات ضعیف ناتوان هر قدر هم به ظاهر عظمت داشته باشند ابا دارند. آنها آب را از سرچشمه می گیرند و هر چه می خواهند و می طلبند از اقیانوس بی کران عالم هستی یعنی از ذات پاک پروردگار می طلبند. البته مفهوم توکل این نیست که انسان دست از تلاش و کوشش بردارد و به گوشه انزوا بخزد و بگوید تکیه گاه من خداست، بلکه مفهوم آن این است که با ارده ای قوی و بدون خلل، به پیش می رود و در انجام کارها، دچار اضطراب و دو دلی نمی شود.

 

علامه طباطبایی در این باره می فرمایند: «دست یافتن به هدف و مقصد در این عالم (که عالم ماده است) احتیاج به اسبابى طبیعى و اسبابى روحى دارد، و چنان نیست که اسباب طبیعى تمام تاثیر را داشته باشد، پس اگر انسان بخواهد وارد در امرى شود که بسیار مورد اهتمام او است، و همه اسباب طبیعى آن را که آن امر نیازمند به آن اسباب است فراهم کند، و با این حال به هدف خود نرسد، قطعا اسباب روحى و معنوى (که گفتیم دخالت دارند) تمام نبوده، و همین تمام نبودن آن اسباب نگذاشته است که وى به هدف خود برسد، مثلا اراده‏اش سست بوده، یا مى‏ترسیده یا اندوه و غم مانعش شده یا شدت عمل و یا حرص و یا سفاهت به خرج داده یا سوء ظن داشته و یا چیز دیگرى از این قبیل مانع به هدف رسیدنش شده است، و یا چیز دیگرى از این قبیل مانع به هدف رسیدنش شده است، و این گونه امور بسیار مهم و عمومى است و اگر همین انسان در هنگام ورود در آن امر به خدا توکل کند در حقیقت به سببى متصل شده که شکست‏ناپذیر است، سببى است فوق هر سبب دیگر، و در نتیجه تمسک به چنین سببى، اراده‏اش نیز قوى مى‏شود، دیگر هیچ یک از اسباب ناسازگار روحى، بر اراده او غالب نمى‏آید و همین است موفقیت و سعادت.»[۲]

 

[۱]. بحار الأنوار، ج‏۶۶، ص: ۳۷۳.

[۲]. ترجمه تفسیر المیزان، ج‏۴، ص: ۱۰۱.

 

منبع : شهر سوال

آیا قبل حضرت آدم انسان های دیگری بودند؟ آیا تمدن داشتند؟

آیا قبل حضرت آدم انسان های دیگری بودند؟ آیا تمدن داشتند؟

 

روایات متعددی درباره انسان هایی قبل از حضرت آدم (ع) داریم که به وجود انسان هایی قبل از حضرت آدم دلالت می کند.

 

امام صادق(ع) فرموده اند: شاید شما گمان می‏کنید که خدای عزّ وجلّ غیر از شما هیچ بشر دیگری را نیافریده است. نه، چنین نیست؛ بلکه هزار هزار آدم آفریده که شما از نسل آخرین آنها هستید.[۱]

 

همچنین امام باقر(ع) فرموده اند: خدای عز وجل از روزی که زمین را آفریده، هفت عالم را در آن خلق (و سپس منقرض کرده است) که هیچ یک از آن عوالم از نسل آدم ابوالبشر نبوده‏اند و خدای تعالی همه آنها را ازپوسته روی زمین آفرید و نسلی را بعد از نسل دیگر ایجاد کرد و برای هر یک، عالمی بعد از عالم دیگر پدید آورد تا در آخر، آدم ابوالبشر را بیافرید و ذریه ‏اش را از او منشعب ساخت...[۲]

 

همچنین بعضی از مفسرین در ذیل آیه مربوط به اعتراض فرشته ها به خلقت انسان، احتمال علم فرشته ها، از سابقه موجودات قبلی ساکن در زمین سخن گفته اند:

 

«قالُوا أَ تَجْعَلُ فیها مَنْ یُفْسِدُ فیها وَ یَسْفِکُ الدِّماءَ[بقره/۳۰] گفتند: در آنجا مخلوقى پدید مى ‏آورى که تباهى کنند و خونها بریزند؟»

 

در تفسیر نمونه می نویسد: «بعضى دیگر از مفسران معتقدند پیشگویى فرشتگان بخاطر آن بوده که آدم نخستین مخلوق روى زمین نبود، بلکه پیش از او نیز مخلوقات دگرى بودند که به نزاع و خونریزى پرداختند پرونده سوء پیشینه آنها سبب بدگمانى فرشتگان نسبت به نسل آدم شد!»[۳]

 

بنابراین از منظر دینی مسلم است که قبل از حضرت آدم (ع) انسان های دیگری بر روی کره زمین زندگی می کرده اند. اما درباره جزئیات زندگی آنها، باید دقت کنیم که این مسائل، یکی از مصادیق غیب است و ما به آن دسترسی نداریم. و نمی توانیم همه جزئیات را کشف کنیم. و باید به همان مقداری که در روایات بیان شده است، بسنده کنیم. یکی از مصادیقی که در روایات راجع به آن صحبت شده است، نسناسان است. که قبل از خلقت حضرت آدم (ع) نسل آن ها نابود می شود.

 

حضرت علی (ع) می فرمایند: وقتى که خداى متعال اراده کرد که خلقتى را به دست قدرت خود ایجاد کند، و این امر بعد از گذشت هفت هزار سال از خلقت جنّ و نسناس در زمین بود، آنگاه خداوند از طبقات آسمانها پرده برداشت و به ملائکه فرمود: به زمین بنگرید و اهل آن از جنّ و انس را ببینید، پس وقتى که نگاه کردند و اعمال معصیت آمیز آنها را دیدند، بر ایشان بسیار دشوار بود، آن وقت گفتند: پروردگارا تو عزیز و قادرى و اینها خلق ضعیف تو هستند که با روزى تو زندگى مى‏کنند ولى تو را نافرمانى و معصیت مى‏ نمایند و تو از آنها انتقام نمى ‏گیرى، وقتى که پروردگار سخن آنان را شنید فرمود: من مى‏خواهم در زمین جانشینى قرار دهم که حجت من در زمین من باشد، ملائکه گفتند: تو منزّهى از اینکه در زمین موجودى را بیافرینى که همان طور که جنّیان در زمین فساد مى‏ کردند، در آن فساد و و خونریزى کنند، پس این خلیفه را از ما قرار بده چون ما تو را معصیت و نافرمانى نکرده و تو را به ستایشت تسبیح مى‏گوئیم و تقدیس مى‏ نمائیم، آنگاه خداى عزّ و جل فرمود: همانا من چیزى را مى‏ دانم که شما نمى‏ دانید، اراده کرده ‏ام که به دست قدرت خود خلقى را بیافرینم، و از ذریّه او پیامبران و بندگان صالح و امامان هدایت یافته ‏اى قرار دهم و آنها را جانشینان خود بر خلقم در زمین قرار دهم و زمین خود را از لوث نسناس پاکیزه سازم و جنّیان عصیانگر را منتقل کرده و آنها را در هوا و در اقطار زمین سکونت دهم و بین آنها و خلقم حجابى قرار دهم.[۴]

 

نکته ای که باید به آن توجه داشت اینکه انسان های امروزی همه از نسل حضرت آدم (ع) هستند هیچ ربطی به نسل های قبلی انسان ها ندارد. و ظاهر آیات قرآنی به خوبی این مطلب را نشان می دهد. که در موارد مکرر انسان ها را با تعبیر "بنی آدم: خطاب قرار داده است:

 

«یا بَنِی آدَمَ [اعراف/۲۷] ای فرزندان آدم!»

 

و اینکه حضرت آدم (ع) نیز به نسل های قبلی ربطی ندارد و مستقل از آنها خلق شده است، نیز مطلبی روشن است. از جمله دلایل آن اینکه در آیه ذیل به عدم وجود پدر برای حضرت آدم (ع) و خلق آن از خاک اشاره می کند:

 

«إِنَّ مَثَلَ عیسى‏ عِنْدَ اللَّهِ کَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ قالَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ[آل عمران/۵۹] مَثَل عیسى در نزد خدا، همچون آدم است که او را از خاک آفرید، و سپس به او فرمود: «موجود باش!» او هم فوراً موجود شد.»

 

[۱]. کتاب توحید، ج ۱، ص ۲۷۷.

[۲]. خصال، ج ۲، ص ۶۵۲، ح ۵۴.

[۳]. تفسیر نمونه، ج‏۱، ص: ۱۷۴.

[۴]. علل الشرائع، ج‏۱، ص: ۱۰۵.

 

منبع : شهر سوال