از درد کهنه ای که مداوا نمیشود
یا میشود گلایه کنم یا نمیشود
اینک سلام حضرت عیسی تر از مسیح
لطفت نگو که شامل ماها نمیشود
ای من فدای پنجره فولاد چشمهات
از بغض من چرا گرهی وا نمیشود؟
یوسف ترین عزیز !مرا تا خودت بخوان
هرچند این غریبه زلیخا نمیشود
امضا:کسی که با همه ی ریزنقشی اش
در بیکران چشم شما جا نمیشود
مریم اخوان طاهری
*********************
اشعار امام رضا(ع) – موضوع آزاد – سید حسن رستگار
باید غبار صحن تو را طوطیا کنند
« آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند»
هو هوی باد نیست که پیچیده در رواق
خیل ملائکند رضا یا رضا کنند
بازار عاشقان تو از بس شلوغ شد
ما شاعرت شدیم که مارا سوا کنند
«هر گز نمیرد آنکه دلش» جلد مشهد است
حتی اگر که بال و پرش را جدا کنند
هر کس به مشهد آمد و حاجت گرفت و رفت
او را به درد کرببلا مبتلا کنند
دردی عظیم و سخت که آن درد را فقط
با یک نگاه گوشه ی چشمت دوا کنند
از آن حریم قدسی ات آقای مهربان
«آیا شود که گوشه ی چشمی به ما کنند»
سید حسن رستگار
**
برگرفته از وبلاگ حسینیه
***********************
اشعار امام رضا(ع) – موضوع آزاد – علی اکبر لطیفیان
دل همیشه غریبم هوایتان کرده است
هواى گریه پایین پایتان کرده است
وَ گیوههاى مرا رد پاى غمگینت
مسافر سحر کوچه هایتان کرده است
خداش خیر دهد آن کسى که بال مرا
کبوتر حرم باصفایتان کرده است
چگونه لطف ندارى به این دو چشمى که
کنار پنجره هایت صدایتان کرده است ؟
چگونه از تو نگیرم نجات فردا را
خدا براى همینها سوایتان کرده است
چرا امید ندارى مدینه برگردى
مگر نه آنکه خدا هم دعایتان کرده است
میان شهر مدینه یگانه خواهرتان
چه نذرهاى بزرگى برایتان کرده است
تو آن نماز غریب همیشهها هستى
که کوچههاى خراسان قضایتان کرده است
سپیدهاى و به رنگ شفق در آمدهاى
کدام زهر ستم جابجایتان کرده است
علی اکبر لطیفیان
**
از وبلاگ نود و پنج روز باران
***********************
اشعار امام رضا(ع) – موضوع آزاد – هادی جانفدا
به روشنای تو زل میزند سیاهی ها
شبیه غبطه ی جامانده ها به راهی ها
بجز سلام به تو ، آن هم اکثرا از دور
چه کرده ایم در این عمری از تباهی ها؟
به پیشگاه شما سر به زیر می آیم
به سربلندترین شکل عذرخواهی ها
دو لنگه درب حرم باز ، مثل آغوشت
همیشه هست پذیرای بی پناهی ها
ازین به بعد ندارند تاب دریا را
که خواب حوض تو را دیده اند ماهی ها
که سنگفرش تو از جنس چشم آهوهاست
و خاک پای تو اکسیر خوش نگاهی ها
دوباره باید ازینجا به جاده زل بزنم
همان حکایت جامانده ها و راهی ها
هادی جانفدا
**********************
اشعار امام رضا(ع) – موضوع آزاد – علی اکبر لطیفیان
مقیم حرم
خاک حرم رسید ، دوا نیز داده شد
آب حرم رسید، شفا نیز داده شد
ما طور خواستیم مقیم حرم شدیم
ما جلوه خواستیم ، خدا نیز داده شد
اصلا بهانه هاست که ما را می آورد
با دادن بهانه ، بها نیز داده شد
هر جا اگر به خواسته ها لطف می شود
در این حرم نخواسته ها نیز داده شد
از بس کریم بود که درهم خرید و رفت
در ازدحام ، حاجت ما نیز داده شد
اصلا به خواهش کم ما اکتفا نکرد
ما سنگ خواستیم ، طلا نیز داده شد
گفتم رضا، عطای حسینی نصیب شد
گفتم حسین ، امام رضا نیز داده شد
میخواستم به مشهد تو راهی ام کنند
دیدم برات کرببلا نیز داده شد
علی اکبر لطیفیان
**
برگرفته از وبلاگ نود و پنج روز باران
***********************
اشعار امام رضا(ع) – موضوع آزاد – علی اکبر لطیفیان
بهر حاجات اگر دست دعا برخیزد
دلبری هست به هر حال به پا برخیزد
لطف آقای خراسان ز همه بیشتر است
هر زمان از دلِ پُر درد صدا برخیزد
آه در سینه ی عشاق به هم مرتبطند
وقت نقاره زدن ناله ی ما برخیزد
جرأتش نیست کسی حرف جهنم بزند
گر پیِ کار ِ گنهکار ز جا برخیزد
زائر آن است که در کوی تو اُتراق کند
آنکه در عرش نشسته ست چرا برخیزد؟
تا به دستِ کرم تو به نوایی نرسد
از سر ِ راه محال است گدا برخیزد
بر سر خاکم اگر آهوی تو گریه کند
از تمام جگرم بانگ رضا برخیزد
حرمت زودتر از کعبه مرا حاجی کرد
حج ما آخر ذی القعده به پا برخیزد
علی اکبر لطیفیان
**
برگرفته از وبلاگ من غلام قمرم
***********************
اشعار امام رضا(ع) – موضوع آزاد – علی اکبر لطیفیان
تو حسین منی
هنوز حال و هوایی که داشتم دارم
هنوز طبع گدایی که داشتم دارم
برای گمشدگان یک چراغ روشن کن
نیاز به راهنمایی که داشتم دارم
بساط شاه و گدا در کنار هم پهن است
کنار جایِ تو جایی که داشتم دارم
همان گدای قدیمی که داشتی داری
همان امام رضایی که داشتم دارم
حرم نگو،عتبات است،تو حسین منی
هنوز کرب و بلایی که داشتم دارم
علی اکبر لطیفیان
ادامه ی مطلب
امن آهو
کاش من یک بچه آهو می شدم
می دویدم روز و شب در دشتها
توی کوه و دشت و صحرا روز و شب
می دویدم تا که می دیدم تو را
کاش روزی می نشستی پیش من
می کشیدی دست خود را بر سرم
شاد می کردی مرا با خنده ات
دوست بودی با من و با خواهرم
چونکه روزی مادر م می گفت تو
دوست با یک بچه آهو بوده ای
خوش به حال بچه آهویی که تو
توی صحرا ضامن او بوده ای
پس بیا من بچه آهو می شوم
بچه آهویی که تنها مانده است
بچه آهویی که تنها و غریب
در میان دشت و صحرا مانده است
روز و شب در انتظارم پس بیا
دوست شو با من مرا هم ناز کن
بند غم را از دو پای کوچکم
با دو دست مهربانت باز کن
سرزمین پهناور و عزیز ایران با همه تنوع اقلیمی، قومی و گویش ها، دارای اشتراکات فرهنگی زیادی است. بسیاری از آداب و رسوم و علایق مذهبی و ملی در سراسر کشور با کمی تفاوت در ظاهر با علاقه و شور توسط ساکنان این سرزمین دنبال می شود.
در استان های مختلف از شمالی ترین شهرهای خراسان و آذربایجان تا جنوبی ترین شهرهای سیستان و اهواز از پهنه کویر تا حاشیه های زاگرس و البرز و از دریای خزر تا خلیج فارس در ایام محرم، تعزیه برگزار می شود. نسخه های اشعار این نمایش مذهبی اثرگذار در سراسر کشور تفاوت کمی با هم دارند. شخصیت و ادبیات قیام حسینی باعث شده است در تمامی شهرها و ادبیات مورد توجه قرار گرفته و جاودانه تاریخ شود.
مردم از اول ماه محرم همه ساله به مناسبت سالروز این واقعه، در شهرها و روستاهای ایران، مساجد و تکایا را با قالی و قالیچه آذین می بندند و دیوارها و منبر را سیاه پوش می کنند و علم حسینی را که عبارت است، از پنجه آهنین یا برنجی، سر چوب راست چهارمتری نصب می نمایند و روی چوب را با پارچه ها و دستمال های ابریشمی به رنگ های سبز و مشکی و زرد و آبی آرایش می دهند، به طوری که دستمال ها و شال ها دور تا دور چوب بسته و آویز می شود، آن علم را از روز اول ماه محرم در وسط مسجد یا تکیه برپا می سازند.ترتیب مراسم عزاداری، در دهه محرم در قدیم بدین ترتیب بود که؛ مرد و زن شب ها در مساجد و تکایا جمع می شدند، یکی نوحه خوانی می کرد و عده ای به آهنگ صدای نوحه خوان سینه می زدند و از شب هفتم محرم، دسته گردانی هم آغاز می شد.
یعنی دسته های سینه زنی و زنجیر زنی از مسجدی به مسجد دیگر راه می افتادند در جلو دسته های سینه زنی و زنجیرزنی طوق و علم هم حرکت می دادند. طوق، عماری است که آن را با روپوش و پارچه های فاخر زینت می کردند و چهار نفر از نیرومندترین افراد دسته چهار پایه آن را به دوش گذاشته راه می افتادند.
این مراسم مذهبی در سراسر ایران اجرا می شود. ولی در تهران و (تکیه دولت)، مشهد و شهرهای مذهبی با شکوه و جلال بیشتری برگزار می شود. در قدیم تعزیه خوانی در دولت تکیه دارای آداب خاصی بود که یکی از آنها حرکت علم شاه در سوم محرم بود. این علم پنجه بزرگی از زرناب بر سرش نصب بود همراه با علم از روز هفتم دسته های سینه زنی و زنجیرزنی در شهر به گردش در می آمد و شب ها با مشعل و شیپور و موزیک و شور و هیجانی برپا می شد.شبیه خوانی در تهران و همه شهرهای کشور از روزهای اول محرم و هر روز با یک موضوع، شروع می شد که در این سال ها با شور و علاقه بیشتری و به خصوص با حضور معنوی جمع کثیری از مردم برگزار می شود.
تا چند سال قبل شبیه خوانی از هفتم محرم در میادین و صحن حیاط حسینیه ها و تکایا در شهرستان ها معمول بود، شبیه خوان ها که مخصوص این کار تعلیم یافته بودند با طبل. شیپور و کرنا در محل تعیین شده کار خود را آغاز می کردند. در میدان و محوطه ای که شبیه خوانی برگزار می شد، مردان و جوانان در یک طرف و زنان و دختران در سمت دیگر به تدریج جمع می شدند و به تماشا می ایستادند.یک نفر از معمرین محلی مأموریت راهنمایی مردم و حفظ نظم محیط شبیه خوانی را به عهده می گرفت.
شبیه خوان ها هر روز یکی از وقایع کربلا را نشان می دادند و شبیه خوانی مربوط به آن را اجرا می کردند؛ بازیگرها، نقش خود را که با شعر نوشته شده بود از روی نسخه ای که در دست داشتند به آواز می خواندند. شبیه عبدا... بن حسن که در دامن حضرت شاه شهیدان (امام حسین (ع)) به درجه شهادت رسیده و دست قطع شده خود را به دست دیگر گرفته است.
در سؤال و جواب هم رعایت تناسب آوازها با یکدیگر می شد، مثلا اگر امام یا عباس سؤال و جوابی داشت و امام شور می خواند، عباس هم باید جواب خود را در زمینه شور بدهد، فقط مخالف خوان ها از سرلشگران و افراد و امراء و اتباع با صدای بلند و بدون تحریر، شعرهای خود را با آهنگ اشتلم و پرخاش اداء می کردند در جواب و سؤال با مظلومین هم همین رویه را داشتند و با وجود این اشعار مخالف خوان و مظلوم خوان هم در سؤال و جواب باید از حیث بحر و قافیه جور باشد، ولی تمام قافیه و بحر اشعار یک تعزیه ازغیر از موارد سؤال و جواب یکی نبود.
منبع: شبکه اینترنتی آفتاب
1- برای پاسخ گویی به سوالات آرایه
2- باتوجه به اینکه دو مقوله آرایه ادبی و معنا و مفهوم اشعار به هم وابسته می باشند ، پس هنگام مطالعه ی اشعار و متون باهم هر دوی آن ها را مد نظربگیرید .
3- هنگام مطالعه ی اشعار ، می بایست هر آنچه از آرایه ها به ذهنتان می رسد یادداشت کنید
4- بیت یا ابیاتی در صورت سوال و قرابت دانشتن یا نداشتنت با سایر ابیات موجود در گزینه ها
5- عبارت کوتاه یا متنی چند سطری در صورت سوال و تناسب آن با ابیات موجود درگزینه ها
6- در نظر گرفتن معنای واژه در بیت
7- مفهوم متفاوت میان چهار گزینه
8- آمدن مفهوم مورد نظر طراح سوال در صورت سوال وبررسی کردن چهار گزینه با توجه به آن
9- جاهای خالی موجود در متن و جایگزین کردن واژگان مورد نظر به وسیله ی معنا
10-سوالاتی که باتوجه به مطالعه ی دقیق متن درسی قابل پاسخ گویی هستند
11-قرار گرفتن یک مصراع در صورت سوال و تناسب داشتن یا نداشتن آن با سایر گزینه ها
12-برای تسلط داشتن بر کنایه ؛ کنایه های موجود در صفحه ی 192 کتاب آرایه های ادبی پایه تا کنکور (مولف : ذکریا رضایی ) را توصیه می کنم .
13-یک بیت از کتاب و گزینه ها خارج از کتاب درسی می دهند پس استفاده از بیت های خارج از کتاب درسی را توصیه می کنم .
14-برگرفتن از مفهوم متن کتاب درسی یا لغتی موجود در کتاب
15-هنگام مطالعه ی اشعار و متون ؛ به معنای ظاهری و معنوی اشعار توجه کنید و با نگاهی تحلیلی ، مفهوم بیت را عنوان کنید م نیز بتوانید متون واشعاری که باهم قرابت معنای دارد مشخص کنند .
16-برای تسلط بر این مقوله به کتاب آبی قرابت معنایی مراجعه کنید.