همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

ناگفته های رئیس جمهور به چالش کشیده شد!

انتشار خبر در تاریخ:سه شنبه 16 دی 00:12
از:eghtesadpress.ir

اقتصادپرس : کارشناسان اقتصادی بر این باورند که استقرار یک نظام اقتصادی بدون نفت ، نیازمند گسترش همه بخش های عمومی و خصوصی در فرآیند تولید و ارائه خدمات است .

آنچه رییس جمهور از ضرورت های اقتصاد

 

به گزارش اقتصادپرس ؛ سخنان اخیر رییس جمهور درباره ضرورت برپایی نظام اقتصادی بدون نفت ، حاشیه های فراوانی به همراه داشت ، به خصوص آنجا که سخن از الزام برگزاری همه پرسی در موضوعات کلان اقتصادی به میان آمد .

سخنان آقای روحانی از آن روی حائز اهمیت است که یک نکته مهم در آن نظر گرفته نشده است . کارشناسان اقتصادی بر این باورند که اقتصاد بدون نفت ، نیازمند ثبات و آرامش سیاسی در سطح افکار عمومی و جامعه مدنی است . این سخنان از آن روی چالش زاست که ثبات سیاسی کشور را با طرح موضوعات غیر مهم می تواند برهم زند .

البته مقام ریاست جمهور می تواند در هر زمینه ای اظهار نظر کند اما این سخنان با ضرورت های استقرار نظام اقتصادی با ثبات و بدون نفت در تعارض است .

سعید فاتح ، کارشناس اقتصاد کلان در این باره به اقتصاد پرس گفت : اقتصاد بدون نفت فقط یک مساله شعاری نیست بلکه الزام های عملی می طلبد که باید دولت و همه بخش های اقتصادی به آن توجه ویژه داشته باشند .

فاتح گفت : یکی از این موارد توجه به حفظ آرامش سیاسی جامعه است که می تواند تاثیرات افزونی بر شرایط اجتماعی و بسترهای اصلی اقتصاد داشته باشد .

وی تصریح کرد : از سویی دیگر توجه به بخش خصوصی و جلب مشارکت های مردمی برای گسترش نظام اقتصادی به واسطه انبوهی از تولیدات و خدمات مورد نیاز می تواند زمینه برپایی یک اقتصاد بدون نفت را فراهم کند .

وضعیت بحرانی عمارت های هفت بنگله ١

وضعیت بحرانی عمارت‌های هفت بنگله
 
در سال‌های اخیر روند تخریب و نابودی بناهای تاریخی بوشهر شدت گرفته و میراث بجا مانده از پیشینیان ما با خطر جدی مواجه شده است. میراثی که باید به ‌آیندگان سپرده شود حالا در دستان ما رو به نابودی نهاده است، در این میان دلایل بسیار زیادی در افزایش روزافزون این تخریب‌ها وجود دارد.
مالکین خانه‌های تاریخی، توان مالی مرمت و نگهداری این بناهای فرسوده را ندارند و از نظر اقتصادی نیز این مرمت به‌صرفه نبوده و با بالا رفتن قیمت زمین مالکین ترجیح می‌دهند به جای مرمت پر هزینه به تخریب این ساختمان‌ها بپردازند و با نوسازی این بناها به‌شکل آپارتمان حداکثر سود اقتصادی را از مایملک خود ببرند.
البته این حق طبیعی هر شهروند است که از املاک خود حداکثر سوددهی را داشته باشد و نمی توان از آنها انتظار داشت که از آن چشم پوشی کنند. در تمام شهرهای تاریخی دنیا خود این بناها بزرگترین سرمایه مادی است که در اختیار مالکین قرار دارد. این بناهای تاریخی در یک زنجیره بهم پیوسته اقتصادی مثل صنعت گردشگری در نهایت موجب تولید سرمایه روزافزون برای مالک می گردد. متأسفانه این زنجیره اقتصادی در بوشهر وجود ندارد و این بناها هیچ سود مادی نصیب مالک نمی کنند. بوجود آوردن چنین اقتصادی وظیفه دولت هاست و دولت می بایست با سیاست گذاری صحیح روند ایجاد چرخش اقتصادی در این زنجیره را ایجاد نماید. این سیاست گذاری در حال حاضر وجود ندارد و دولت با ساده انگاری با صرف هزینه اندک سعی در حفاظت از آثار تاریخی را دارد که البته نتیجه چنین ساده انگاری هم در تخریب گسترده این آثار هر روزه مشاهده می کنیم. 
در دیگر کشورها حفظ آثار تاریخی از اولویت‌های شهرسازان است و امور شهرسازی بر مبنای آن شکل می‌گیرد، اما در اینجا این میراث تاریخی و گران‌بها به راحتی نابود و تخریب می‌شوند. وظیفه دولت و مهمتر از آن شهرداری‌ها در کشورهای توسعه یافته حفاظت و نگهداری از این گنجینه‌های با ارزش است.
این کشورها دریافته‌اند که در غیاب نفت و گاز مهمترین دارایی هر کشور همین آثار تاریخی است که خود منافع اقتصادی کلانی را برای آنها به‌همراه دارد. سود سالانه حاصل از صنعت گردشگری و مردمی که برای دیدن این آثار به کشورهای تاریخی وارد می‌شوند، بسیار بالاتر از سود فروش نفت و گاز کشور ما است. 

آیت الله مکارم شیرازی: مساله بانکداری در کشور باید حل شود

آیت الله «ناصر مکارم شیرازی» از مراجع تقلید گفت: مساله بانکداری در کشور باید حل شود و تا زمانی که این مساله حل نشود مشکلات اقتصادی کشور حل نخواهد شد.

به گزارش ایرنا، وی شامگاه دوشنبه در دیدار با مدیرعامل وکارکنان موسسه مالی اعتباری کوثر با بیان اینکه بخش عمده مسائل اقتصادی کشور به بانک ها مربوط است افزود: بانک ها بسیاری از اموال خودرا که ناشی از سرمایه گذاری های مردم است به ساخت و ساز تبدیل کرده اند که باید این ساخت و سازها تبدیل به سرمایه شده و در اقتصاد جاری شود.

توضیحات جهانگیری درباره سخنان اخیر رئیس‌جمهور

معاون اول رئیس جمهور گفت: براساس سند چشم انداز 20 سال باید رشد اقتصادی کشور به طور متوسط 8 درصد باشد و با توجه به اینکه به طور متوسط رشد اقتصادی از ابتدای اجرا تاکنون 2.4 درصد بوده باید در دهه دوم اجرای سند چشم انداز رشد اقتصادی 12 درصد باشد.

به گزارش فارس، اسحاق جهانگیری امروز در مراسم اختتامیه همایش اقتصاد ایران، با ابراز امیدواری نسبت به نتایج مثبت این همایش برای اقتصاد کشور، اظهارداشت: دو- سه سال گذشته اقتصاد کشور دچار تلاطم‌های شدیدی شد و شرایطی به وجود آمد که نیازمند تصمیماتی جدی بود.

اقتصاد سیاسی نظامی گری آمریکا: داستان زوال یک امپراطوری

اقتصاد سیاسی نظامی گری آمریکا: داستان زوال یک امپراطوری*

 

        I.            عبور از رودخانه روبیکان

وقتی «سزار» در حرکت از رم به سوی «گال» به رودخانه روبیکان رسید، نظریات کلاسیک امپریالیستی را همراه خود داشت. استفاده از قدرت نظامی برای دستیابی به منافع اقتصادی و ژئوپلتیکی، همواره اصل اولیه در برتری یک قدرت بزرگ نسبت به رقیبان خود بوده است...ولی برخلاف فتوحات قبلی اینبار هدف کسب منافع و در نتیجه خشنودی سنا نشین ها نبود؛ ساز و برگ عظیم و پرهیبت سپاه سزار میبایست جایگاه بالاتری از آنچه هست، داشته باشد. او از رودخانه گذشت وحمله به شورشی های دوردست را شروع کرد؛ چیزی که نه توجیه اقتصادی داشت و نه ژئوپلتیکی.

گرچه سزار با پیروزی و اقتدار دوچندان وارد رم شد، ولی همزمان سنگ بنای انحطاط امپراطوری را نیز گذاشته بود. از این تاریخ ارتش باشکوه رم-آنچنان که باعث بوجود آمدن هر ارتشی میشود- نه در خدمت سنا و عظمت رم، بلکه برای حفظ جایگاه سپه سالاران و نظامیان حرکت میکرد. امپریالیسم کلاسیک رم به یک امپریالیسم جنگ سالار پرهزینه یا «انگلی» تبدیل شده بود. افزایش هزینه های نظامی از جیب خراج دهندگان، کاهش هزینه های عمومی و نهایتا ضعف اقتصادی باعث فروپاشی امپراطوری رم شد.

     II.            آمریکا و مجتمع های نظامی و صنعتی: تفنگ یا نان و پنیر

آنهایی که در آمریکا پایان چنگ چهانی اول را بیاد داشتند، با پایان جنگ جهانی دوم منتظر کاهش سربازان و بازگشت کارخانه های غیرنظامی به تولیدات قبلی خود-در ازای ساخت جنگ افزار- بودند. چنانکه در تاریخ آمریکا و پس از پایان هر جنگی ارتش دوباره کوچک میشد و هزینه های نظامی کاهش پیدا میکرد. ولی اینبار وضع فرق میکرد:

هیئت حاکمه وقت آمریکا شامل دو دسته کلی بود؛ لیبرالهای تاجر و غیرنظامی که خواهان بازگشت دست نامرئی آدام اسمیت (در ازای سیاست های مرکانتیلیستی دوران جنگ) و براه افتادن بازار آزاد و رقابتی بودند و دسته دیگرملی گرایانی که خواستار ادامه حالت آمادگی برای مقابله با خطر پیش رو یعنی شوروی بودند.

دسته دوم شامل بنگاههای اقتصادی با نفوذی بودند که سابقه آنها به مجالسی برمیگشت که اوایل قرن 20 توسط سرمایه داران بزرگ برای هم اندیشی و تاثیر گذاری بر تصمیمات سیاست گذاران برگزار میشد. این تشکل ها اکنون به مجتمع های نظامی-صنعتی مهم و با نفوذ تبدیل شده بودند. هرمی که سه ضلع آن را سیاست مداران بلند مرتبه از یک سو، ژنرال ها و نظامیان سابق از طرفی و ضلع دیگر را حدود 85000 شرکت خصوصی تشکیل میداد که سودشان از طریق قراردادهای دوطرفه با وزارت دفاع آمریکا تأمین میشد.

بدین ترتیب در طول جنگ سرد بودجه فراوانی برای مبارزه با خطر شوروی اختصاص پیدا میکرد، پروژه ای که دو بازیگر اصلی داشت: مالیات دهندگان به عنوان تأمین گننده منابع و مجتمع های نظامی-صنعتی به عنوان دریافت کننده و مجری آن.

پایان جنگ سرد برای این بنگاهها تکرار تارخ بود. درست با همان شرایط و زیرکی که بودجه های سرشار پنتاگون تأمین و مشروعیت میافت، خطر کمونسیم با خطر تروریسم معاوضه شد.

جنگ تمدن ها، محور شرارت، کشورهای خودسر، نیروهای دشمن آزادی و مهم تر از همه مائده ای آسمانی (برای عده ای سودجو) به نام 11 سپتامبر، باعث لشکرکشی های بزرگ و کوچک زیادی در راستای استراتژی های خطر کم شدت و پرشدت در چهارگوشه دنیا شد.

 

بنیادگرائی اسلامی که نتیجه تحولات در روندهای اجمتاعی سیاسی روز مناطق مسلمان نشین بود، به عنوان نشانه و ماهیت مسلمانان شناخته و مقابله نظامی با آن در دستور کار قرار گرفت. بودجه اختصاص یافته نه تنها تغییری نکرد بلکه به بهانه های مختلف در حال رشد بود.

به عنوان نمونه در سال 2005 بودجه نظامی پنتاگون نزدیک به 400 میلیارد دلار و هزینه های اضافی (ضروری) برای جنگ های عراق و افغانستان نیز نزدیک به 300 میلیارد دلار بوده است.

   III.            آینده آمریکا: سقوط رم یا غروب امپراطوری بریتانیا؟

کارل مارکس در تفسیر مراحل تاریخی خود معتقد است مرحله یرمایه داری ویژگی های تاریخی مختص به خود را دارد و لزوما از قوانین ماقبل سرمایه داری پیروی نمیکند. در مورد آمریکا براستی همین طور است. اگر در رم باستان با شروع مرحله کمبود منابع در داخل امپراطوری که شامل زمین و مستغلات بود، اشراف زاده ها کلید حل اختلافات خود را در حذف و غلبه بر رقبا میدانستند، سرمایه داران امروز آمریکا در هر حرکت انتقادی، هرچند نتیجه انتخابات ریاست جمهوری باشد نیم نگاهی هم به شاخص های بورس دارند و به محض تغییر ناگهانی یا بی ثباتی جدی به آرامی عقب نشینی میکنند.

منافع بشدت بهم پیوسته و حساس طبقه حاکم، اجازه بینظمی گسترده را نمیدهد. با این حساب احتمالا زوال آمریکا به غروب امپراطوری استعماری انگلیس بیشتر شبیه خواهد بود.

سوالی که اینجا مطرح است اینست که سوداگری این مجتمع های نظامی و صنعتی تا کجا از دید افکار عمومی و نیروهای اجتماعی در امان خواهد ماند؟ همچنین دلار تا چه زمانی در برابر امپریالسیم انگلی دوام خواهد آورد؟

این‌ها سوا لاتی است که به‌زعم نویسنده پاسخ آن را باید در رفتار نیروهای اجتماعی درون آمریکا جست‌وجو کرد. اینکه آیا این نیروها توان شانه خالی کردن از نقش تأمین‌کننده بلندپروازی‌های طبقه توانگر رادارند یا خیر و اینکه آیا می‌توانند همین طبقه توانگر را به پرداخت مالیات «عادلانه» ترغیب کنند؟

 

 

 

* این مطلب برداشت آزادی است از کتاب:

حسن زاده، اسماعیل، اقتصاد سیاسی نظامی گری آمریکا، پرویز امیدوار،تهران: نشر نی1389