همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

حکمت و غایتمندی افعال الهی

یکی از مسائل مهم کلامی و فلسفی در خصوص افعال الهی این است که آیا برای کارهای خداوند سبحان، غایت و هدفی قابل تصور است یا خیر؟
در این زمینه دو دیدگاه قابل طرح است:

 منکران غایتمندی افعال الهی
اشاعره معتقدند برای افعال الهی هیچ گونه حکمت و قصد و غرضی قابل تصور نیست و می‌گویند:«خدا هیچ کاری را برای غرضی نمی‌کند و اگر چنین کند محتاج و ناقص است و با آن غرض، خود را تکمیل می‌کند و این امر بر خدای تعالی محال است. »
نقد:در کتب کلامی به نظریه اشاعره چنین پاسخ داده شده است که اگر نتیجه و نفع فعل متوجه فاعل شود، دلالت بر نقص او دارد. اما اگر نتیجه و نفع فعل عاید دیگران شود، سخن از نقص و کاستی صحیح نیست. خداوند متعال نیز جهان را برای بهره‌مندی مخلوقات آفریده است. بنابراین درست نیست گفته شود که فاعل بالغرض به ناقص بالذات تعلق دارد که با تحصیل آن غرض، نقص خود را کامل می‌کند.به تعبیر دیگر، فاعل بالغرض بودن با غنی بالذات بودن هیچ تعارضی ندارد. بر این اساس فاعل بالغرض دو گونه است:۱- ناقص بالذات ۲- غنی بالذات.اگر غرض فاعل از صدور فعل، رفع نقصان و تحصیل نفع و فایده برای خود باشد، آن را«ناقص بالذات»خوانند اما اگر غرض فاعل از صدور فعل، تحصیل سود و فایده برای خود نباشد، بلکه نتیجه و نفع آن متوجه دیگران باشد، آن را«غنی بالذات»نامند. از دیدگاه متکلمان، هدف و غرض از نوع اول در مورد خداوند متعال صادق نیست.چون او بی‌نیاز مطلق و کمال محض است و هیچ کمبودی در ذات او راه ندارد. هر نقص و نیازی متوجه مخلوقات خداست.قرآن مجید می‌فرماید:
«یا ایها الناس انتم الفقراء الی الله و الله هو الغنی الحمید» «ای مردم شما (همگی) نیازمند به خدائید تنها خداوند است که بی‌نیاز و شایسته هر گونه حمد و ستایش است!»
موافقان غایتمندی افعال الهی
این دیدگاه از سوی متکلمین معتزلی و شیعی و همچنین حکمای اسلامی مطرح شده است. آنان ضمن نفی نظریه اشاعره و قایل شدن به اغراض در افعال الهی، معتقدند که میان غرض فعل و غرض فاعل، فرق است. آنچه محال است این است که خداوند در افعال خود هدفی برای خود داشته باشد، هدف و غرضی که عاید مخلوق گردد به هیچ وجه با کمال و علو ذات و استغنای ذاتی خداوند منافی نیست.چنانکهمحقق طوسی می‌نویسد:« نفی غرض از افعال خداوند مستلزم عبث می‌باشد و بازگشت آن به خداوند لازم نیست.  »
بر این مدعا ادله عقلی و نقلی مختلفی ارائه شده است:

دلیل عقلی
«اگر غرضی در افعال او نباشد لازم آید که فعل عبث کند، زیرا فعلی که از روی غرض نباشد عبث و لغو است و فعل عبث قبیح است و صدور آن از حکیم محال است، و چون خدای تعالی حکیم است پس محال است که بی‌غرض فعلی از او صادر شود. »
علامه طباطبایی نیز می‌نویسد :« آفرینش انسان و جهان کار خداست و خدا منزه است از این که کار بیهوده و بی‌هدف انجام دهد و دائما بیافریند و روزی دهد و بمیراند و باز بیافریند و روزی دهد و بمیراند و همچنین درست کند و به هم زند بدون این که در این آفرینش، غایت ثابتی را بخواهد و غرض پابرجایی را تعقیب کند. پس ناچار برای آفرینش جهان و انسان هدف و غرض ثابت در کار است و البته سود و فایده آن به خدای بی‌نیاز نخواهند برگشت و هر چه باشد به سوی آفریده‌ها عاید خواهد شد.پس باید گفت که جهان و انسان به سوی یک آفرینش ثابت و وجود کامل‌تری متوجهند که فنا و زوال نپذیرد.»

دلیل نقلی
دلایلی که از سوی متکلمان در این مقوله ارائه شده، با تکیه بر آیاتی است که عبث و بطلان را از صحنه آفرینش منتفی دانسته و بر خلقت«به حق» آسمان‌ها و زمین و هر آنچه در میان آنهاست، تصریح کرده است.در برخی موارد نیز به صراحت از رجعت مخلوقات به سوی خدا سخن گفته و در بعضی آیات دیگر نیز غرض مشخصی را برای آفرینش آسمانها و زمین و همچنین انس و جن بیان داشته است. نمونه‌ای از آیات:
« وَ یَتَفَکَّرُونَ فی‌ خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً سُبْحانَک‌» یعنی:« و در اسرار آفرینش آسمانها و زمین می‌اندیشند (و می‌گویند:) بار الها! اینها را بیهوده نیافریده‌ای! منزهی تو!»
« ما خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَیْنَهُما إِلاَّ بِالْحَق‌.» 
یعنی:« ما آسمانها و زمین و آنچه را در میان این دو است جز بحق‌ نیافریدیم.»
« وَ هُوَ الَّذی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فی‌ سِتَّةِ أَیَّامٍ وَ کانَ عَرْشُهُ عَلَی الْماءِ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلا» [یعنی:« او کسی است که آسمانها و زمین را در شش روز (شش دوران‌) آفرید و عرش (حکومت) او، برآب قرار داشت (بخاطر این آفرید) تا شما را بیازماید که کدامیک عملتان بهتر است!»
« وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ » یعنی:« من جنّ و انس را نیافریدم جز برای اینکه عبادتم کنند.»


نتایج حکمت الهی


 رابطه حکمت خداوند با عدل
از تامل در معنای حکمت عملی مبنی بر تنزه خداوند از انجام افعال ناروا روشن می‌شود که صفت عدل از لوازم آن است. به عبارت دیگر چون خداوند سبحان حکیم است، هیچ کار زشتی انجام نمی‌دهد و از آنجا که ظلم یکی از نمونه‌های عمل زشت و قبیح است در نتیجه خداوند هیچ ظلمی انجام نمی‌دهد و همه کارهای خداوند عادلانه است.
 امتناع تکلیف بما لا یطاق
متکلمان عدلیه ( شیعه و معتزله ) معتقدند تکلیف بما لا یطاق ( یعنی مکلف نمودن فرد به آنچه که توانایی انجام آن را ندارد) از نظر عقل امری زشت و نارواست و از آنجا که خداوند حکیم بوده و صدور فعل ناروا از او محال است هرگز کسی را تکلیف بمالایطاق نمی‌کند چنان‌که علامه حلی می‌گوید:« بر پایه اصل حکمت محال است خداوند فردی را که توانایی انجام کاری را ندارد بر انجام آن تکلیف نماید. »
وجوب لطف بر خداوند
لطف در اصطلاح متکلمان عبارت از فعلی است که انجام آن از طرف خداوند مکلف را به انجام طاعت و ترک معصیت برمی‌انگیزد. مهم‌ترین برهان وجوب لطف، اصل حکمت الهی است. خواجه نصیرالدین طوسی در این باره می‌نویسد:« دلیل بر وجوب لطف این است که تحقق غرض (خداوند) متوقف بر آن است. »
توضیح اینکه بر اساس پذیرش اصل حکمت خداوند، موجودات برای هدفی خلق شده‌اند چنانکه در قرآن فرمود:« وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ».  بنابراین از آنجا که خداوند سبحان کار عبث و بیهوده انجام نمی‌دهد و همه افعال او غایتمند است، لازم است برای نیل انسانها به غایت و هدف مطلوب خود، همه لوازم و زمینه‌های مناسب را مهیا فرماید و این چیزی جز قاعده لطف نیست.
 مختار بودن انسان
از دیگر نتایج پذیرش اصل حکمت الهی مختار بودن انسان در افعال خویش است. زیرا تکلیف نمودن انسان مجبور و ستایش یا نکوهش ( پاداش و عذاب ) او بر کاری که بر انجام آن مجبور بوده است از نظر عقل و عقلا امری قبیح و نارواست. در حالی‌که بر اساس اصل حکمت، خداوند فعل قبیح و ناروا انجام نمی‌دهد بنابراین انسان در انجام افعال خویش مختار است و نه مجبور.

منبع:پژوهشکده باقزالعلوم

قسمت دوم مقاله کنگره60

به نام خداوند هستی‌بخش

با عرض سلام و تشکر از همراهی شما عزیزان در قسمت قبل با تعریف اعتیاد و چرایی لزوم درمان آن آشنا شدیم سپس چند روش ترک اعتیاد را شرح دادیم تا رسیدیم به روش درمانی جمعیت احیای انسانی کنگره60 تا حدی با صورت مسئله اعتیاد آشنا شدیم و فهمیدیم به اعتقاد کنگره60 بیماری اعتیاد مثلثی است که اضلاع آن را جسم، روان و جهان‌بینی تشکیل می‌دهند که در بخش اول با جسم و روان آشنا شدیم و موضوع جهان‌بینی به این قسمت موکول شد ولی قبل از پرداختن به این موضوع این را یادآور می شوم که هدف از این نوشته نفی یا زیر سؤال بردن هیچ نهاد و متد فعال در این حوضه نیست بلکه فقط با استفاده از تجربه بیش از ده هزار درمان شده بدون وسوسه سعی در ارائه بهترین راه برای افراد خواهان رهایی از اعتیاد شده است

تعریف جهان‌بینی: همان طور که از نام جهان‌بینی مشخص است جهان‌بینی به معنای نوع نگاه افراد به جان است که در افراد مختلف متفاوت می‌باشد برای مثال یک جنین تمام جهان را شکم مادرش می‌داند و زمانی که به دنیا می‌اید احساس می‌کند تمام دنیایش را از او گرفته‌اند و ترس تمام وجود او را فرامی‌گیرد و به دنبال جایگزینی برای چیزی که از دست داده می‌گردد و اینجاست که آغوش مادر جایی برای آرامش او می‌شود و از آن به بعد او همه چیز را در پیوند محبتش با مادر می‌بیند و بالطبع شیر مادرش یکی از نقاط اتصال او با مادر است تا زمان دو سالگی که این نقطه اتصال از بین می رود  به خاطر همین وابستگی فکری و جهان‌بینی است که کودک در برابر این عمل مقاومت نشان می‌دهد  و زمانی که شکست خورد باز هم دچار آشفتگی می‌شود و با جایگزین کردن یک عمل دیگر جهان‌بینی‌اش را تغییر می‌دهد و این جایگزین کردن‌ها را در هر دوره زندگی به فراخور انجام می‌دهد و از دست دادن یک چیز مادی را که جهان و هدفش را در آن می‌دید با جایگزینی یک ماده دیگر جبران می‌کند

 یکی از این جایگزینی‌ها جایگزین کردن مواد مخدر است همان طور که در قسمت قبل گفتیم خداوند در قران به جای واژه مشروب و مواد مخدر از واژه خمر به معنای پرده و حجابی که روی افکار فرد کشیده می‌شود یاد می‌کند یعنی افرادی که از لحاظ فکری و جهان‌بینی به چیزی وابسته بوده‌اند و در اثر از دست دادن آن رو به صرف مواد مخدر و مشروبات الکلی میاورند تا آن مواد مانند  پرده‌ای روی افکارشان کشیده شود و آن‌ها همه چیز را فراموش کنند بنابراین اگر حتی سیستم شبه افیونی فرد مصرف‌کننده بازسازی شود اما جهان‌بینی وی درست نشود درمان اعتیاد به صورت کامل صورت نگرفته و احتمال بازگشت فرد به اعتیاد بسیار بالاست از همین رو اعتقاد کنگره60 بر این است که 95 درصد بار درمان اعتیاد را مسئله جهان‌بینی شکل می‌دهد

در کنگره60 به فرد مصرف‌کننده خواهان رهایی مسافر اطلاق می‌شود که سه سفر را در پیش رو دارد:

سفر اول: از آغاز درمان تا بازسازی سیستم شبه افیونی بدن که حدود یازده ماه طول می‌کشد

سفر دوم: از بازسازی سیستم شبه افیونی و قطع مواد تا رسیدن به خود (خودشناسی) که پایان آن مشخص نیست

سفر سوم: از رسیدن به خود تا رسیدن به خدا(خداشناسی) که هیچ‌وقت پایان ندارد

که برای درمان قطعی اعتیاد انجام سفر اول و دوم ضروری است . با آغاز سفر اول آموزش‌های جهان‌بینی نیز شروع می‌شود و فرد شناخت مواد مخدر را از سویی و شناخت انسان را از سوی دیگر و تأثیر مواد مخدر روی انسان را فرامی‌گیرد و با بالا رفتن سطح آگاهی‌اش کاهش مواد مصرفی برایش آسان می‌شود به نحوی که گفته  می‌شود برای کم کردن یک پنجم مواد و داروی مصرفی باید یک پنجم به دانایی‌فرد اضافه شود به نحوی که با پایان سفر اول دانایی‌فرد نیز به حد قابل قبولی می‌رسد اما در سفر دوم شخص به سطح دانایی بالاتری در مورد انسان و مواد پیرامون خود به صورت کلی دست میابد و میاموزد که تمام مواد موجود در این جهان دارای دو صورت مختلف هستند یکی مفید و یکی هم مخرب و انسان با شناخت باطنی خودش یاد می‌گیرد که با تبعیت از خواسته‌های معقول خودش از مواد پیرامون در جهت مثبت و مفید استفاده کند که نمونه بارز این استفاده صحیح از مواد استفاده از تریاک به عنوان داروی شفابخش است درحالی‌که همین تریاک زندگی بسیاری از افراد را به نابودی کشانده است یکی دیگر از آموزش‌های جهان‌بینی نحوه مواجه‌شدن با مشکلات موجود در زندگی است چون قدر مسلم هر زندگی ای همواره دچار مشکلاتی بوده ، هست و خواهد بود اما آنچه که مهم است نحوه برخورد انسان‌ها با مشکلات است چون یکی از دلایل عمده گرایش افراد به مصرف مواد مخدر فرار از همین مشکلات است درحالی‌که در آموزش‌های جهان‌بینی انسان  با توجه به شناخت هدف زندگی متوجه این موضوع می‌شود که مشکلات وسیله‌ای هستند تا انسان با روبرو شدن با آن‌ها به هدف و غایت اصلی خلقتش دست یابد

به طور کلی آموزش‌های جهان‌بینی کنگره 60 یک هدف را دنبال می‌کند و آن دستیابی انسان به یک آرامش درونی است و هر کس که به این آرامش دست یابد دیگر نیازی به مصرف مواد مخدر به عنوان یک آرامش‌دهنده ویرانگر نخواهد داشت و این میسر نمی‌شود مگر با حضور در کلاس‌های آموزش جهان‌بینی

با احترام و تشکر فراوان از جناب میلاد عیدی

مهمترین ارزش انسانی

در راستای اهداف آموزشی کتاب  مطالعات اجتماعی سال نهم

 
مهمترین ارزش انسانی
 
«ان اکرمکم عند الله اتقاکم
 
گرامی ترین شما نزد خداوند باتقواترین شما ست»(حجرات، 13).‏
 
بدون شک، هر انسانی فطرتاً خواهان این است که موجود با ارزشی باشد، و به همین دلیل، با تمام وجودش برای کسب ارزشها تلاش می‌کند. شناخت معیار ارزش با تفاوت فرهنگها کاملاً متفاوت است، و گاه ارزش‌های کاذب، جای ارزش‌های راستین را می‌گیرد. گروهی، ارزش واقعی خویش را در انتساب به «قبیله معروف و معتبری» می‌دانند، و لذا برای تجلیل مقام قبیله و طایفه خود دائماً دست و پا می‌زنند تا از طریق بزرگ کردن آن، خود را به وسیله انتساب به آن، بزرگ کنند. مخصوصاً در میان اقوام جاهلی، افتخار به انساب و قبایل رایج ترین افتخار موهوم بود، تا آنجا که هر قبیله‌ای خود را «قبیله برتر» و هر نژادی خود را «نژاد والاتر» می‌شمرد. گروه دیگری مسئله مال و ثروت و داشتن کاخ و قصر و خدم و حشم و امثال این امور را نشانه ارزش می‌دانند، و دائماً برای آن تلاش می‌کنند، در حالی که جمع دیگری مقامات بلند اجتماعی و سیاسی را معیار شخصیت می‌شمرند.
اما از آنجا که این امور، همه اموری است متزلزل، برون ذاتی، مادی و زودگذر، یک آیین آسمانی همچون اسلام، هرگز نمی‌تواند با آن موافقت کند، لذا خط بطلان روی همه آنها کشیده، و ارزش واقعی انسان را در صفات ذاتی او، مخصوصاً تقوا و پرهیزکاری و تعهد و پاکی او می‌شمرد، حتی برای موضوعات مهمی، همچون علم و دانش، اگر در مسیر ایمان و تقوا و ارزش‌های اخلاقی، قرار نگیرد، اهمیت قائل نیست. جالب اینکه در شأن نزول‌هایی که برای این آیه ذکر شده، نکاتی دیده می‌شود که از عمق این دستور اسلامی حکایت می‌کند، از جمله اینکه: بعد از «فتح مکّه» پیغمبر اکرم(ص) دستور داد: اذان بگویند، «بلال» بر پشت بام «کعبه» رفت، و اذان گفت، «عتّاب بن اسید» که از آزاد شدگان بود گفت: شکر می‌کنم خدا را که پدرم از دنیا رفت و چنین روزی را ندید! و «حارث بن هشام» نیز گفت: آیا رسول اللّه(ص) غیر از این «کلاغ سیاه»! کسی را پیدا نکرد؟! (آیه فوق نازل شد و معیار ارزش واقعی را بیان کرد). بعضی دیگر گفته‌اند: آیه، هنگامی نازل شد، که پیامبر(ص) دستور داده بود، دختری را به همسری بعضی از «موالی» دهند («موالی» به بردگان آزاد شده، یا به غیر عرب می‌گویند) آنها تعجب کرده و گفتند: ای رسول خدا(ص)، آیا می‌فرمایید: دخترانمان را به موالی دهیم؟! (آیه نازل شد و بر این افکار خرافی خط بطلان کشید).
روایت شده: «روزی پیامبر(ص) در «مکّه» برای مردم خطبه خواند و فرمود: «ای مردم! خداوند از شما ننگ جاهلیت و تفاخر به پدران و نیاکان را زدود، مردم دو گروه بیش نیستند: یا نیکوکار، با تقوا و ارزشمند نزد خدا، و یا بدکار و شقاوتمند و پست در پیشگاه حق، همه مردم فرزند آدم اند، و خداوند آدم را از خاک آفریده، چنان که می‌گوید: ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم، و شما را تیره ها و قبیله ها قرار دادیم تا شناخته شوید، از همه گرامی تر نزد خداوند کسی است که از همه پرهیزگارتر باشد، خداوند دانا و آگاه است».
چه زیبا است! جامعه ای که بر اساس معیار ارزشی اسلام «ان اکرمکم عندالله اتقاکم» بنا شود، و ارزش‌های کاذب نژاد و مال و ثروت و مناطق جغرافیایی و طبقه از آن بر چیده شود، آری، تقوای الهی و احساس مسئولیت درونی، و پایبند بودن به راستی و درستی و پاکی و حق و عدالت، تنها معیار ارزش انسان است.

 

جملات زیبای دکتر شریعتی

 

زندگی چیست ؟

زندگی چیست ؟اگر خنده است چرا گریه میکنیم ؟ اگر گریه است چرا خنده میکنیم ؟ اگر مر گ است چرا زندگی می کنیم ؟ اگر زندگی است چرا می میریم ؟ اگه عشق است چرا به آن نمی رسیم  اگه عشق نیست چرا عاشقیم ؟

حق و باطل
اگر در صحنه حق و باطل نیستی، اگر شاهد عصر خودت و شهید حق بر باطل نیستی، هر جا که میخواهی باش. چه به شراب نشسته و چه به نماز ایستاده. هر دو یکیست

قضاوت
ای خدای بزرگ به من کمک کن تا وقتی می خواهم درباره ی راه رفتن کسی قضاوت کنم, کمی با کفش های او راه بروم

انسانیت
انسان بیش از زندگی است ؛ آنجا که هستی پایان می یابد،او ادامه می یابد

بگذار تا شیطنت عشق...
خدایا اضطراب های بزرگ غم های ارجمند و حیرت های عظیم بر روح ام عطا کن و لذت ها را به بندگان حقیرت ببخش و دردهای عزیز بر جانم ریز

سلام
در شگفتم که سلام آغاز هر دیداریست ، ولی در نماز پایان است . شاید این بدین معناست که پایان نماز ، آغاز دیدار است 

هست و نیست
در بی کرانه زندگی دو چیز افسونم کرد: آبی اسمان که می ببینم و می دانم نیست و خدایی که نمی بینم و می دانم هست

تهمت و دروغ
تهمت و دروغ را دشمن سفارش میدهد و منافق میسازد و عوام فریب پخش میکند وعامی انرا میپذیرد

چگونه زیستن
خـدایا تـو چگونه زیـسـتـن را به مـن بـیاموز مـن خـود چگونه مُـردن را خـواهـم آموخـت

شهرت
خدایا شهرت منی را که میخواهم باشم قربانی منی را که: میخواهند باشم نکند

اصلاح فکر
زمانی مصاحبه گری از معلم صداقت و صمیمیت دکتر علی شریعتی پرسید:
به نظر شما چه لباسی را به زن امروز بپوشانیم ؟
دکتر علی شریعتی در جواب گفتند : نمیخواهند لباسی بدوزید و بر تن زن امروز نمائید . فکر زن را اصلاح کنید او خود تصمیم میگیرد که چه لباسی برازنده اوست

آدمی
عده ای مثل قرص جوشانند؛ در لیوان آب که بیاندازیشان طوری غلیان کرده و کف می کنند که سر می روند اما کافی است کمی صبر کنی بعد می بینی که از نصف لیوان هم کمترند

شناخت
حتی خداوند نیز دوست دارد که بشناسندش نمی خواهد مجهول بماند مجهول ماندن است که احساس تنهایی را پدید می آورد و دردبیگانگی و غربت را. مجهول ماندن رنج بزرگ روح آدمی است

انسان
انسان عبارت است از یک تردید. یک نوسان دائمی. هر کسی یک سراسیمگی بلاتکلیف است

مثنوی
احساس می کنم در این مثنوی بزرگ طبیعت مصرع هایی ناتمامیم . بودنمان انتظار یک بیت شدن

خدا
خداوندا من با تما م کوچکیم یک چیز از تو بیشتر دارم و آن هم خدای است که من دارم و تو نداری

اندیشه
اگر قادر نیستی خود را بالا ببری همانند سیب باش تا با افتادنت اندیشه ای را بالا ببری

پشتکار
برای شناکردن به سمت مخالف رودخانه قدرت و جرات لازم است وگرنه هر ماهی مرده ای هم میتواند از طرف جریان آب حرکت کند

چهره دل
هر کس بد ما به خلق گوید ما چهره دل نمی خراشیم ما خوبی او به خلق گوییم تا هردو دروغ گفته باشیم

عقل
خدایا هر که را عقل دادی ، چه ندادی؟ و هر که را عقل ندادی ، چه دادی؟؟؟

دنیا رو نگه دارید
می خواستم زندگی کنم ، راهم را بستند
ستایش کردم ، گفتند خرافات است
عاشق شدم ، گفتند دروغ است
گریستم ، گفتند بهانه است
خندیدم ، گفتند دیوانه است
دنیا را نگه دارید ، می خواهم پیاده شوم !


زنده بودن
زنده بودن را به بیداری بگذرانیم که سالها به اجبار خواهیم خفت

حسین
در عجبم از مردمی که خود زیر شلاق ظلم و ستم زندگی می کنند و بر حسینی می گریند که آزادانه زیست و آزادانه مرد

حقیقت
انسان مجبور نیست حقایق را بگوید ولی مجبور است چیزی را که می گوید حقیقت داشته باشد

معنای زندگی
زندگی چیست ؟ نان . آزادی . فرهنگ . ایمان و دوست داشتن

خوشبختی
برای خوش بخت بودن به هیچ چیز نیاز نیست جز به نفهمیدن

زندگی چیست؟؟

 دنیا را بد ساخته اند
کسی را که دوست داری، تو را دوست نمی دارد. کسی که تو را دوست دارد ،تو دوستش نمی داری اما کسی که تو دوستش داری و او هم تو را دوست دارد به رسم و آئین هرگز به هم نمی رسند و این رنج است 
و این تمام زندگیست
و
زندگی یعنی این...

ای...
ای زینب: نگو در کربلا بر تو چه گذشت! بگو ما چه کنیم؟

خدایا
خدایــــــــــا سرنوشت مرا خیر بنویس
تقدیری مبارک
تا هرچه را که تو دیر می خوای زود نخواهم
وهرچه را که تو زود می خوای دیر نخوام

دوست داشتن
کسی را که دوستش می دارید شما را دوست نمی دارد...کسی که شما را دوست می دارد شما او را دوست نمی دارید...کسی که شما دوستش می دارید و او نیز شما را دوست می دارد , به رسم و آئین روزگار هرگز به هم نمی رسند و این رنج است

مذهب
مذهب شوخی سنگینی بود که محیط با من کرد و من سال ها مذهبی بودم بدون آنکه خدایی داشته باشم

دوست داشتن
دوست داشتن خیلی بهتر از عشق است. من هیچ گاه دوست داشتن خود را تا بالا ترین قله های عشق پایین نمی اورم

ارزش
ارزش انسان به اندازه حرف هایی هست که برای نگفتن دارد

انسان...
انسان نقطه ای است بین دو بی نهایت . بی نهایت لجن و بی نهایت فرشته .بنگر به طرف کدام یک می روی

عشق
دکتر شریعتی:من هیچ گاه دوست داشتن خود را تا بالاترین قله های عشق پایین نمی آورم...

گناه
بیا گناه کنیم جایی که خدا نباشد...

انسانیت
انسان به اندازه ای که برخوردارتر است انسان نیست بلکه انسان به اندازه ای که خود را نیازمند تر حس می کند انسان است

حسرت مرگ
خدایا! به من زیستنی عطا کن که در لحظه مرگ بر بی ثمری لحظه ای که برای زیستن گذشته است حسرت نخورم و مردنی عطا کن که بر بیهودگی اش سوگوار نباشم

خوشبختی
لحظه ها را گذراندیم که به خوشبختی برسیم؛ غافل از آنکه لحظه ها همان خوشبختی بودند

تنهایی
حتی اگر تنهاترِین تنهایان باشم باز هم خدا با من است.او جبران تمام نداشتن های من است...

شرافت
شرافت مرد هم چون بکارت یک دختر است اگر یکبار لکه دار شد دیگر جبران پذیر نیست

کمال
انسان به اندازه ای که به مرحله انسان بودن نزدیک می شود ،احساس تنهایی بیشتری می کند

عشق  

 عشق مثل قایقی هست که در اعماق دریا غرق میشود ولی دوست داشتن
مثل قایقی هست که رو این دریا آرام به حرکت ادامه میدهد پس دوست داشته باشیم نه عاشق شویم

هنر
هنر تجلی غریزه آفریدگاری انسان است در برابر هستی که تجلی آفریدگاری خداست

روح
چقدر روح محتاج فرصتهاست که در ان هیچکس نباشد

نیایش
پروردگارا به مندایا به من توفیق تلاش در شکست صبر در نومیدی عظمت بی نام دین بی دنیا تو فیق عشق بی هوس،تنهایی در انبوه جمعیت و دوست داشتن بی آنکه دوست بداند عنایت فرما

 

 

 

 

جملات زیبای دکتر شریعتی

 

دو بیگانه هم درد از خویش بی درد یا نا هم درد با هم خویشاوندترند

 

انسان نقطه ای است میان دو بی نهایت: بی نهایت لجن بی نهایت فرشته

 

آن گاه که تقدیر واقع نگردید از تدبیر نیز کاری ساخته نیست

 

مذهب اگر پیش از مرگ به کار نیاید پس از مرگ به هیچ کار نخواهد آمد

 

جامعه دو طبقه دارد: ۱:طبقه ای که می خورد و کار نمی کند ۲:طبقه ای که کار می کند و نمی خورد

 

چقدر نشنیدن ها و نشناختن ها و نفهمیدن ها که به این مردم آسایش و خوشبختی بخشیده است

 

تمام بدبختی های آدم مال این دو کلمه است یکی داشتن و یکی خواستن

 

چقدر ندانستن ها و نفهمیدن ها که از دانستن ها و فهمیدن ها بهتر است



کیست که تنها آروزی همیشگی اش در این جهان این باشد که تنها چیزی را که از این جهان آرزو می کند از دست بدهد؟

 

با همه چیز درآمیز و با هیچ چیز آمیخته مشو در انزوا پاک ماندن نه سخت است و نه با ارزش

 

وقتی در صحنه حق و باطل نیستی وقتی که شاهد عصر خودت و شهید حق و باطل جامعه ات نیستی هرکجا که خواهی باش چه در نماز ایستاده باشی چه به شراب نشسته باشی هر دو یکی است

 

حوادث انسان های بزرگ را متعالی و آدم های کوچک را متلاشی می کند

 

این سه راهی است که در پیش پای هر انسانی گشوده است: پلیدی، پاکی، پوچی

 

شرف مرد هم چون بکارت یک دختر است اگر یک بار لکه دار شد دیگر هرگز جبران پذیر نیست

 

چقدر دوست دارم این سخن مسیح را ( از راه هایی مروید که روندگان آن بسیارند از راه هایی بروید که روندگان آن کم اند)

 

آدم بالاخره می میره حالا من به اسهال خونی بمیرم بهتره یا به خاطر حرفم؟


آن جا که عشق فرمان می دهند محال سر تسلیم فرو می آرد

 

چاپلوسی یونجه لطیفی است برای درازگوشان دمبه دار خوشحال

 

گریستن خوب نیست مگر بشود جوری گریست که چشم ها نفهمند

 

پروانه ی شمع اگر هم چون مرغ خانگی نه بر گرد شمع که در پی خروس می رفت زندگی در زیر پایش رام می گشت و آسمان بر بالای سرش به کام

 

من از دو کار نفرت دارم : یکی درد دل کردن که کار شبه مردهاست و یکی هم از خود دفاع کردن برای تبرئه خود جوش زدن که کار مستضعفین است. شجاع به همدرد نیازمند نیست از ناله شرم دارد

 

برای خوشبخت بودن به هیچ چیز نیاز نیست جز به نفهمیدن و یاس انسان امروزه یاسی است ناشی از آگاهی اش به خویش و خوش بینی انسان در تاریخ زاییده ی جهلش نسبت به خویش است

 

زنی که زیبایی اندیشه پیدا کرده باشد زیبایی بدنش را نشان نمی دهد

 

دو پدیده را مردم یا عوام نمی توانند از هم سوا کنند یکی شور مذهبی است یکی شعور مذهبی،که این دو ربطی به هم ندارند آن کسی که شور مذهبی دارد خیال می کند که شعور مذهبی هم دارد

 

هرکس نه تنها به میزان معلوماتی که دارد عالم نیست بکله به میزان مجهولاتی که در عالم احساس می کند عالم است

 

انسان به میزان برخورداری هایی که در زندگی دارد انسان نیست بلکه به اندازه نیازهایی که در خود احساس می کند انسان است

 

برای این که قومی خوب سواری بدهد باید احساس انسان بودن از او گرفته شود


چقدر این قفس برایم تنگ است. من تاب تنگنا ندارم !

 

 

 

 

 

جملات زیبای دکتر شریعتی

 

و انسان ماندن سخت دشوار و هر روز جهادی باید تا انسان ماند و هر روز جهادی را نمی توان!

دکتر شریعتی*

 

سری که رنج و تعهد و هدف ندارد به دنبال " سرگرمی " می گردد.

دکتر شریعتی*

 

" سخنی " از حقیقت سرشار است که هیچ مصلحتی گفتن آن را ایجاب نمی کند.

دکتر شریعتی*

 

در روزگار جهل ، شعور ، خود ، جرم است.

دکتر شریعتی*

 

اضطراب ها همه زاده ی انتظارها است.

دکتر شریعتی*

 

نومیدی هنگامی که به مطلق می رسد یقینی زلال و آرام بخش می شود.

دکتر شریعتی*

 

" رجعت " شور انگیزترین آرزوی دل ها ی خو ناکرده به تبعید گاه است.

دکتر شریعتی*

 

 

 

 

 

جملات زیبای دکتر شریعتی

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

دلی که عشق ندارد و به عشق نیاز دارد،
آدمی را همواره در پی گم شده اش،
ملتهبانه به هر سو می کشاند

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

مهربانی جاده ای است که هرچه پیش می روند ، خطرناک تر می گردد

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

دلی که از بی کسی غمگین است ، هر کسی را می تواند تحمل کند

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

ارزش عمیق هر کسی به اندازه حرفهایی است که برای نگفتن دارد

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

عشق به آزادی مرا همه عمر در خود گداخته است

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

اگر پیاده هم شده است سفر کن ، در ماندن می پوسی

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

.خدا و انسان و عشق ، این است امانتی که بر دوش ما سنگینی می کند

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

قدرت نیازمند کسی است که در برابرش رام گردد

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

مرا کسی نساخت ، خدا ساخت . نه آنچنان که کسی می خواست ، که من کس نداشتم . کسم خدا بود ، کس بی کسان

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

.هر کسی را نه بدان گونه که هست احساسش می کنند ، بدان گونه که احساسش می کنند ، هست

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

مسئولیت زاده توانایی نیست ، زاده آگاهی است و زاده انسان بودن

"E.coli مجبورم کرد!" تأثیر باکتری ها بر رفتار

طبق مطالعات انجام شده در دانشگاه اورگان، E.coli و سایر باکتری ها می توانند توسط تأثیر بر واکنش های شیمیایی مغز، موجب افسردگی، نگرانی و سایر بیماری های ذهنی در انسان شوند.

اوتیسم شامل طیف وسیعی از اختلالات عصبی و دارای مشخصاتی مانند ضعف ارتباطی و فعالیت های اجتماعی ضعیف است. در مطالعه ای در دانشگاه آریزونا مشخص شد که تنوع باکتری های روده ای مبتلایان به اوتیسم به شدت کاهش می یابد و مقدار باکتری Bacteroides fragilis در روده آنها در مقایسه با افراد سالم کمتر است. وضعیت رفتاری و سلامت گوارشی این افراد پس از تغذیه با Bacteroides fragilis بهبود می یابد.

مطالعات استیو کالینز و گروه او در دانشگاه مک مستر نشان می دهد که انتقال فلور میکروبی از حیوانی با فنوتیپ مضطرب به حیوان دیگر، در آن فنوتیپ مضطرب ایجاد می کند و همچنین انتقال فلور میکروبی حیوانی با فنوتیپ افسردگی به حیوان دیگر موجب پیدایش افسردگی در آن می شود.

روده از راه های مختلفی با مغز در ارتباط است. دانشمندان یک مسیر درون ریز شناسایی نموده اند که در آن متابولیت های حاصله از باکتری های روده به خون وارد شده، به مغز می رسند و عملکرد آن را تغییر می دهند. محققان دانشگاه مک مستر دریافتند که تغییرات مشاهده شده در مطالعه آنها به واسطه تأثیر غیر مستقیم باکتری های روده بر متابولیسم مواد شیمیایی فعال عصبی و پیش سازهای آنها در بدن میزبان است.

هنوز سؤالات زیادی در این مورد وجود دارد:

·         آیا فلور میکروبی عامل این بیماری ها است؟

·         آیا درمان انجام شده برای مدل های حیوانی برای انسان ایمن است؟

·         اثرات پیشنهادی این درمان ها چیست؟

·         آیا میکروب ها آغازگر بیماری هستند یا ادامه دهنده آن؟

جالب خواهد بود اگر بتوان توسط تغییر فلور میکروبی روده، رفتار انسان را تغییر داد. شاید در نسخه های روانپزشکان هم مواد غذایی حاوی باکتری های خاص کنجانده شود!