دو روز قبل حدود ده صبح سردرد شدید از خواب بیدارم کرد.گاهی سردرد میگیرم.یک سال گذشته تقریبا هفته ای یکبار.گاهی چند ساعت طول میکشد،گاهی هم یکی دو روز.معمولا مسکنی مثل استامینوفن میخورم یا داروهای ضد میگرن.اما آنروز درد هر ساعت بدتر میشد.بطوریکه از حدود ظهر استفراغ هم اضافه شد.در خانه تنها بودم.عصر فشار خونم را کنترل کردم و متوجه شدم در حال افزایش است.دوز داروی فشار خون را اضافه کردم.پسر و عروسم هر دو سر جلسه امتحان بودند.سر شب که پسرم برگشت متوجه شدم فشارم شده هیجده و نیم.گفتم بهتر است برویم درمانگاه.
به اورژانس یکی از بیمارستانهای خصوصی مراجعه کردیم.بعد از طی مراحل وپرداخت فیش،دکتر معاینه کرد و گفت ممکن است مویرگی در مغز پاره شده باشد یا لخته ایجاد شده باشد و فورا باید اسکن مغز بگیرید.چند جایی تلفن زد و گفت متاسفانه دستگاه ما کار نمیکند و بهتر است به بیمارستان الف یا ب. یا ج. مراجعه کنید.بخودم گفتم رضایت تو باید از درون بجوشد.شادیت را به دیگران گره نزن
در حالیکه احساس میکردم از درد در حال کور شدنم،به دکتر گفتم لا اقل فشار خونم را کنترل کنید و کاری برای سردرد و حالت تهوعم انجام دهید.اما حرف مرد یکی بود.گفت متخصص مغز و اعصاب ندارند،تخت خالی ندارند ،دستگاه اسکن هم خراب است.
گفتیم میرویم مرکز سی تی اسکن که بیمارستان مجهزی هم هست.بعد از ساعتی به اتفاقات آنجا مراجعه کردیم.باز گرفتن قبض و مراحل ادری .آقای دکتر که مشغول روزنامه خواندن بود فرمودند تا وقتی بستری نشویدهیچ کاری انجام نمیدهم.چون مساله اورژانسی بود،دفتر چه. بیمه ام مهر پزشک خانواده نداشت.بهر حال رضایت دادیم و پسرم رفت دنبال مراحل اداری بستری شدن.در این مدت هم من یکسره عق میزدم و سرم را از درد چنگ میزدم ودکتر هم مشغول روزنامه خواندن بود.حدود دو ساعت طول کشید تا یک ونیم میلیون پول واریز شد و وقتی که راه افتادم بروم به طرف بخش،فرمودند جای خالی نداریم!
خواستیم بیمارستان را ترک کنیم که گفتند نمیشود.باید رضایت نامه امضا کنید.باز یاد نصیحت دوستم افتادم.
سومین بیمارستان بعد از ساعتی معطلی یک آمپول ضد استفراغ و یک مسکن قوی که بنظر میرسید خواب آور یا مرفین مخلوط داشته تزریق کردند و گفتند بیست دقیقه صبر کن اگر سر دردت بهتر نشد مرفین تزریق میکنیم.
ساعت حدود سه صبح شده بود.جای نشستن هم نبود.حس میکردم در حال بیهوش شدنم.از پسر و عروسم خواستم که مرا به خانه برگردانند.
هنوز بعد از دو روز سردردم کاملا برطرف نشده و قرار است شنبه بروم اگر وقت بدهند ام.آر. آی.انجام دهم
به خودم میگویم بله .رضایت باید از درون سر چشمه بگیرد!!
رضایت نامه را گذاشت جلوی مادرش.
چه امضا بکنی ، چه امضا نکنی ، من میرم!!!
روایت نو،به نقل از وبلاگ آخرین خاکریزها نوشت:
هنوز ۱۵ سالش نشده بود،
رفت تا برای جبهه ثبت نام کنه، گفتند باید رضایت نامه بیارید.
رضایت نامه را گذاشت جلوی مادرش.
چرا رعایت قوانین یادگیری
عمق و ماندگاری یادگیری را افزایش می دهد
عمق : توان بسط و کاربرد
ماندگاری: حداقل مقدار موثر پس از گذر زمان
قوانین یادگیری :
قوانین شناخته شده ای در رابطه با یادگیری وجود دارند که به کارگیری آنها در بهبود کیفیت و تسریع یادگیری اثر می گذارد . با استفاده از این قوانین می توان تجربه های یادگیری را برای فراگیران مؤثر تر ، با دوا متر و لذت بخش تر نمود برخی از این قوانین به صورت زیر است
.
1-قانون آمادگی
به موجب این قانون ، یادگیرنده باید از حیث جسمی ، عا طفی ، ذهنی و عقلی به اندازه ی کافی رشد کرده باشد . تا بتواند آموختنی های معین را فرگیرد . به عنوان مثال : آموختن رنگها تا قبل از چهار سالگی برای کودک دشوار است و یا فراگرفتن مفاهیم مجرد در سنین کمتر از 11 سال ، به آسانی صورت نمی گیرد .
2-قانون اثر :
انسانها میل دارند تجاربی که مطلوب و رضایت بخش هستند . بپذیرند و
تکرار کنند و از آنهایی که اثر ناخوشایند دارند ، اجتناب ورزند ، در امر آموزش ، مهمترین عاملی که موجب رضایت خاطر دانش آموز می شود فهمیدن و یاد گرفتن درس است . زیرا یادگیری درس علاوه بر اینکه بطور مستقیم وی را خشنود می سازد . چون موفقیت او در درسی که یاد گرفته است . تحسین معلم ، همکلاسان و افراد خانواده را به همراه دارد به طور غیر مستقیم هم تشویق می شود که بهتر و بیشتر یاد بگیرد . از اینرو معلم باید دانش آموز را یاری دهد تا از هر فعا لیت یادگیری ، نوعی رضایت شخصی احساس کند و درسها را با میل و رغبت یاد بگیرند .
3-قانون تمرین :
به موجب این قانون ، تکرار و تمرین در یاد گیری و دوام آن تأ ثیر فراوان دارد . زیرا هر قدر انجام عملی بیشتر تکرار شود . آن عمل زودتر به صورت مهارت و عادت در می آید و در اثر تکرار درست ، تبحر ایجاد می شود . تمرین غلط عادت عادت غلط ایجاد می کند و ترک عادت نادرست دشوار است به عنوان مثال . اگر دانش آموزی در کلاس اول ابتدایی نوشتن اعداد را از سمت راست تمرین کند و معلم به موقع او را راهنمایی نکند ترک این عادت برای او مشکل است.
4-قانون تقدم :
معمولاَ نخستین خاطرات درس بیشتر در ذهن باقی می مانند به همین جهت در اوایل سال تحصیلی و در نخستین روز تشکیل کلاس باید رفتار و برخورد معلم با دانش آموز صحیح و منطقی باشد بویژه که در اغلب موارد دانش آموزان با معلمان جدید روبرو هستند و چون به کلاس بالاتر می رفته
اند و با درسهای تازه هم آشنا نیستند ممکن است این عوامل در آنها تولید نگرانی و اضطراب کند از اینرو لازم است که در جلسات اولیه ، اعتماد آنها جلب شود و اطمینان حاصل کنند که یادگیری درس بر ایشان مفید و آسان است .
5-قانون شدت :
یک و ا قعه ی جذاب و مهیج ، بیشتر از وا قعه ای عادی و کسل کننده در ذهن باقی می ماند . به همین دلیل درسهای آن عده از معلمینی که با حا لتی با روح و مهیج تدریس می کنند . بیشتر جلب توجه می کند و در خاطر می ماند . البته منظور اینست که کلاس درس به سیرک یا تما شا خانه تبدیل شود . بلکه هدف آن است که معلم با آوردن مثال ها و نمونه های زنده و استفاده از تکنولوژی آموزشی و به فعالیت واداشتن دانش آموزان ، حا لتی پر تحرک و جذاب در کلاس ایجاد کند
6-.قانون عدم کاربرد :