در جامعه شناسی ورزش کارکردهای مختلفی برای ورزش و از جمله فوتبال قائلند اساسا ورزش های تیمی مانند فوتبال شعاع اثرگذاری گسترده ای بر جامعه و افراد آن دارند از یکسو سوپاپی برای تخلیه هیجانات منفی جوانان و نوجوانان بوده و از سوی دیگر زمینه ای برای ایجاد انسجام و یکپارچگی ملی است چرا که این تیم بعنوان نماینده یک دولت - ملت با شناسنامه واحدی پا بر عرصه رقابت جهانی می گذارد در شرایطی که باید از حداکثر ظرفیت چنین فرصت های ایجاد نشاط عمومی حداکثر بهره مندی می شد تبدیل به یک تراژدی اسفناکی شد که مدتها اثار و پیامدهای منفی آن براحتی فراموش نشده و کما کان به احساس بیگانگی نوجوانان و جوانان را با ورزش ملی را رقم خواهد زد. سوا از محتوا و شکل بازی ( گرچه خیلی صحبت ها می توان در این زمبنه ارائه کرد اما صلاح بر اسن است که اهل فن در این زمینه قلم بزنند و ما خود را شایسته این جایگاه نمی دانیم ) نقش برجسته رسانه ملی در پوشش و اطلاع رسانی از دوجهت قابل بررسی است یک وجه این نگاه چگونگی اطلاع رسانی بود رسانه ملی بقول طرفداران مطالعات فرهنگی ورزش فوتبال را که اساسا یک ورزش مردانه است با اضمحلال و تلاشی جنسیتی و سنی تبدیل به یک ورزش همه سنی و همه جنسی کرده است یعنی هم محبوب مردان و جنس مذکر است و هم محبوب زنان و دختران البته هم مخاطبینی در بین کودکان دارد و هم بین علاقمندانی بین سالمندان . لذا در برد و باخت تیم ملی هم همه این افراد از کودک و نوجوان تا جوان و سالمند آسیب می بینند و مطلب دیگر دامن زدن به این همه التهابات و هیجان سازی است ایا نمی شد خیلی عادی از کنار این بازی ولو بین المللی می گذشتیم و به یک دغدغه ملی تبدیلش نمی کردیم آیا درصورت وجود گزینه های دیگر ( اهمیت دادن به بازی های دیگر و پرداخت نه چندان فرسایشی به اهمیت این بازی توسعه اوقات فراغت نوجوانان و جوانان نه لزوما از طریق فوتبال بلکه امور دیگر) سطح انتظارات عمومی از عملکرد تیم ملی اینقدر بالا می بود ؟ بالاخره هیجان سازی همانند همه عناصر اجتماعی دارای کارکردهای مثبت است و هم کارکردهای منفی . و خدا می داند اثار هیجانی این باخت ناراحت کننده بر روح و روان فردی و اجتماعی چقدر تاثیر خواهد داشت برخورد جهت دار رسانه ملی که البته سناریوی همیشگی هم هست گویا دست بردار این موضوع هم نیست کاش برخورد این رسانه با بازی جام آسیا همانند هر اتفاق دیگر کاملا بیطرفانه می بود تا اینقدر توقعات ملی را از یک تیم ضعیف فعلی اینقدر بالا نمی برد بالاخره توقعات فزاینده و صعودی پیامد ناخودآگاه تخریبی و فرسایشی هم دارد نمونه اش احساس ناراحتی و دلمردگی در جامعه است ولو اینکه اثار این باخت و به تبع آن ناراحتی عمومی کوتاه مدت و چند روزه هم باشد . همه ما چون درگیر هیجانات رسانه ای شدیم دوست داشیم تیم ملی برنده تیم باشد اما با توجه به عملکرد ضعیف تیم ملی فوتبال در بازی های قبلی و تکنیک و تاکتیک بهتر تیم مقابل (عراق ) اگر قدری عاقلانه و منصفانه نگاه کنیم انصافا برد حق عراقی ها بود چون نظم و انضباط تیمی بمراتب بهتری از ما داشتند و این دقیقا بازتاکیدی است بر اینکه مدیریت علمی تعیین کننده سرنوشت تیم است نه اینکه دنبال بهانه بگردیم و گناه باخت را طبق قاعده باخت های همیشگی باه گردن این و آن و داور و گرمای هوا و شرجی بودن هوای استرالیا بندازیم به زعم بنده مادامیکه برخورد علمی و بدور از هیاهو با برد و باخت های ورزشی نشود این سناریو تکرار خواهد شد فراز و نشیب بازی ها و اینکه قابل پیش بینی نیست بر سبیل هیچ منطقی راست نیست و این نه به ماهیت این بازی بلکه به کنشگران آن یعنی تیم و کادر مدیریتی و بازیکنان آن بر می گردد فراموش نکنیم زمانی این پیش بینی سخت و دشوار است که رقیب تیم قوی باشد و شرایط بازی و قدرت مصاف دو تیم مقابل بالسویه باشد عملکرد قوی و منطقی تیم ملی عراق که در شرایط بحرانی و جنگ زده بسر می برد و کلیت جامعه در یک شرایط سیاسی پر التهاب بسر برده و شاهد جنگ های داخلی و قومی و حملات داعش شده است اما تیم فرستاده شده به جام اسیایی اینقدر با ذکاوت بازی ارائه می دهد و از همان دقایق اول افسار بازی را با مدیریت عالی بدست می گیرند به تحلیل نیاز دارد نیار به تحلیل وانشناسی جمعی و تیمی و متقابلا باید تحلیل ها را به جهت سمت و سو دارد که براستی چرا در ضربات پنالتی وجود داروازه بان تیم ملی ایران (حقیقی ) با نبودش فرقی نمی کرد نیاییم باخت را به اخراج یک بازیکن و 10 نفره شدن تیم ملی نسبت دهیم گرچه ما منکر تاثیر بار روانی این اخراج نیستیم اما منطق حکم می کند به همه عوامل و شرایط نگاه کنیم و دچار " جزئی نگری و تقلیل گرایی روش شناختی " نشویم نیاییم عملکرد باخت تیم ملی را به اخراج یک بازیکن توسط داور و یا عملکرد کی روش مربی و مسائل کم اهمیت دیگر نسبت دهیم تا کی باید با طرح بهانه های مختلف ناکارامدی سیستمی یک تیم را پشت بهانه های بی مورد و غیر منطقی پنهان کنیم .
و بلاخره طرح یک سوال مهم :
براستی چه کسی پاسخگوی سرکوب احساسات پاک نوجوانان و جوانان کشور باید باشد که فارغ از هر نوع اسباب فراغتی تنها دغدغه شان با دربی های بین المللی است ؟ چه کسی باید تاوان افسردگی ها و راهی بیمارستان شدنی های نوجوانان و جوانان این مرز بوم باشد که تنها دلگرمی شان پایان تراژیک و زودهنگام بازی های تیم ملی در استرالیا است و تیم ملی ؟ فدراسیون فوتبال ؟ مسئولین وزارت ورزش و ...؟ دریغ از احساس اندک مسئولیت مدنی در مسئولین ورزش صد افسوس نه محاکمه ای نه پیگردی و نه ... !
حزب اسلامی کار:
مجتبی شاهمرادی عضو شوایی مرکزی حزب اسلامی کار استان کرمانشاه در مصاحبه ای با پایگاه خبری پیام سرپل ذهاب افزود :
نمایندگان مجلس نمادمنطقه خودهستنددقت درانتخاب بدورازتعصبات قومی وقبیله ای وبراساس شاخصه های مطلوب ازاهمیت زیادی برخورداراست انتخابی که براساس هیجان باشدنتیجه مطلوبی نخواهدداشت
مجتبی شاهمرادی مسئول کمیته سیاسی حزب اسلامی کاراستان کرمانشاه،شهرستان سرپلذهاب راازلحاظ نیروی انسانی وافرادشایسته بسیارغنی دانستندوازافرادشایسته وتحصیلکرده خواستندباتمام قدرت واردانتخابات آینده شوندوازشورای نگهبان خواستندباسعه صدربه بررسی صلاحیتها بپردازند
رییس ستادانتخاباتی دکترروحانی ازمردم خواستنددرانتخابات آینده به افرادآگاه،تحصیلکرده،دلسوز،شایسته وهمسوبادولت تدبیروامیدرای بدهندودرانتخاب خودازتعصبات دوری کنندتاازنتیجه انتخاب خودپشیمان نشوند
ایشان اتفاقات رخ داده درمجلس راباعث تاسف خواندوگفت رفتارنمایندگان بایستی باشان نظام جمهوری اسلامی همخوانی داشته باشدمادرموردنطق مطهری قضاوت نمی کنیم امابه هرصورت ایشان نماینده ملت هستنداگرنماینده ای به نطق ایشان اعتراض داشت بایستی به صورت منطقی اعتراض خودرااعلام میکردچرابایستی عده ای ازنمایندگان بارفتارهای پرخاشگرانه شان نظام راپایین بیاورندنمایندگان بایستی رفتارهای رهبرفرزانه انقلاب راالگوقراردهندایشان الگوی منطق وآرامش هستندمانبایدتمام رفتارهای خودرا به اسلام گره بزنیم پیامبراسلام وائمه اطهارمظهرمهربانی وتخمل نظرات مخالف بوده اندوبزرگان دینی مادایماخشونت رانفی کرده اندواهل مباحثه منطقی بوده انداین رفتارنمایندگان نه باشرع مقدس اسلام ونه باقانون همخوانی نداشت.
ایشان ازمهندس رضایی استاندارکرمانشاه خواستندبه وضعیت کشاورزان بیشتررسیدگی شودومطالبات کشاورزان جدی گرفته شودچون یکی اززمینه های تولیدواشتغال دراستان کشاورزی است.
ایشان گله مندی کشاورزان سرپلذهابی ازنحوه پرداخت پول به ذرت کاران رابه حق دانست وناهماهنگی راعلت اصلی این مشکلات دانست وگفت این گونه رفتارهاباعث دلسردی کشاورزان میشود
منبع: پیام سرپل ذهاب
هدف های آموزشی کتاب « منطق » سالسوم انسانی
( تهیه شده توسط سر گروه آموزشی فلسفه و منطق شهرسراوان - سال تحصیلی1394 – 1393)
درس |
عنوان درس |
هــــدف های آمـــــــــوزشی |
اول |
انسان و تفکر |
دانش آموز در این درس:
1- با واژه نطق و مفهوم آن در منطق آشنا شود. 2- با تعریف «علم منطق» آشنا گردد. 3- به نقش منطق در فرآیند تفکر پی ببرد. 4- ارسطو را به عنوان مدوّن علم منطق بشناسد.
|
دوم |
چگونه تعریف می کنیم؟ |
دانش آموز در این درس:
1- اقسام علم و ادراک ( تصور و تصدیق ) را بشناسد. 2- مقصود از «تعریف» و «استدلال» را بداند. 3- قواعد و شرایط تعریف منطقی را یاد بگیرد و بتواند اشکالات یک تعریف ناقص و غلط را تشخیص دهد.
|
سوم |
تعریف و دنیای مفاهیم |
دانش آموز در این درس:
1- بتواند مفهوم کلی را از مفهوم جزیی تشخیص دهد. 2- بتواند نسبت های چهار گانه را در میان مفاهیم کلی برقرار کند. 3- فرق ذاتی و عَرَضی را در منطق بداند. 4- اوصاف و ویژگی های مفهوم ذاتی را بشناسد.
|
چهارم |
اقسام ذاتی و عرضی (کلیات پنجگانه) |
دانش آموز در این درس:
1- با اقسام کلی ذاتی (جنس، فصل، نوع) آشنا گردد و بتواند آن ها را در مثال ها تشخیص دهد. 2- با اقسام کلی عَرَضی را بشناسد. 3- عَرَض خاص را از عَرَض عام تشخیص دهد. 4- با مفاهیم؛ جنس قریب،جنس بعید، جنس عالی یا جنس الاجناس آشنا شود.
|
پنجم |
اقسام تعریف |
دانش آموز در این درس:
1- با اقسام تعریف در منطق آشنا شود. 2- کامل ترین تعریف منطقی را بشناسد. 3- تفاوت تعریف منطقی و تعریف شرح الاسم را بداند. 4- بتواند تعاریف مختلف منطقی از یک مفهوم ارائه دهد.
|
ششم |
جایگاه قضیه در استدلال |
دانش آموز در این درس:
1- با تعریف « قضیه » و جایگاه آن در استدلال آشنا شود. 2- با اقسام قضیه ( حملی و شرطی ) آشنا شده و تعریف آن ها را فرا بگیرد. 3- اجزاء قضایای حملی و شرطی را بیاموزد و توانایی تشخیص آن ها را کسب نماید.
|
هفتم |
اقسام قضایای حملی و شرطی |
دانش آموز در این درس:
1- با اقسام قضایای حملی؛ «شخصیّه و محصوره» آشنا گردد. 2- اقسام قضایای حملی محصوره(موجبه کلی، سالبه کلی، موجبه جزئی، سالبه جزئی ) را بشناسد. 3- با اقسام قضایای شرطی؛ «متصل و منفصل» آشنا شود. 4- قضیه ی شرطی متصل و اجزاء آن را بشناسد. 5- اقسام قضایای شرطی منفصل؛ «منفصل حقیقی، مانعه الجمع و مانعه الرفع» را تشخیص دهد. |
|
||
هشتم |
احکام قضایای حملی |
دانش آموز در این درس:
1- از احکام قضایای حملی با « تقابل» آشنا شود. 2- با اقسام تقابل؛ « تضاد، تناقض، تداخل، تداخل تحت تضاد» آشنا گردد. 3- احکام مربوط به صدق و کذب اقسام تقابل را در هر یک از حالت های چهارگانه فرا بگیرد. 4- با رابطه «عکس» و اقسام آن (عکس مستوی و عکس نقیض) در قضایای منطقی آشنا شود. 5- احکام مربوط به «عکس مستوی» و «عکس نقیض» را فرا بگیرد. 6- بتواند عکس مستوی و عکس نقیض قضایا را به دست آورد.
|
نهم |
استدلال (ترکیب قانون مند قضایا) |
دانش آموز در این درس:
1- با «استدلال» به عنوان قسمی از تفکر انسان و ماهیت آن آشنا شده و آن را تعریف نماید. 2- اقسام استدلال؛ « تمثیل، استقرا و قیاس» را بشناسد و با تعریف آن ها آشنا گردد. 3- بتواند در مواجهه با انواع استدلال، نوع استدلال را تشخیص دهد.
|
دهم |
اقسام قیاس |
دانش آموز در این درس:
1- با اقسام قیاس؛ «اقترانی و استثنایی» آشنا شود. 2- اجزای قیاس اقترانی(صغرا، کبرا،حد وسط) را بیاموزد و در استدلال تشخیص دهد. 3- با اقسام قیاس اقترانی(قیاس اقترانی حملی و قیاس اقترانی شرطی) آشنا گردد. 4- شکل های چهارگانه قیاس اقترانی حملی(شکل اول، شکل دوم، شکل سوم و شکل چهارم) را فراگرفته و بتواند تشخیص دهد. 5- با حالت های مختلف اشکال چهارگانه قیاس اقترانی حملی(ضروب شانزده گانه هر شکل) آشنا شود. 6- شرایط نتیجه بخش بودن ضروب شکل اول، دوم و سوم را فرا گیرد. 7- بتواند به کمک شرایط انتاج، مُنتِج بودن یا نبودن ضروب مختلف از شکل های اول، دوم و سوم را بیان کند. 8- اثبات منتج بودن برخی ضروب را از طریق تبدیل به شکل اول( به کمک عکس مستوی) بیاموزد. 9- با «برهان خُلف » و نحوه ی اثبات منتج بودن برخی از ضروب از این طریق آشنا شود.
|
یازدهم |
ارزش قیاس |
دانش آموز در این درس:
1- با چند مورد از ایرادات و اشکالات وارده بر منطق آشنا گردد. 2- چگونگی پاسخ به ایرادات وارده بر منطق را بیاموزد.
|
دوازدهم |
محتوای استدلال (ماده) |
دانش آموز در این درس:
1- با «صورت» و «ماده» استدلال آشنا شود. 2- با منابع کسب محتوا و ماده ی قضایا(ادراک حسی، تاریخ، تجربه، حدس و ...) آشنا شود. 3- با انواع استدلال(از نظر هدف، ماده و فایده) یعنی صنعت های پنجگانه (صناعات خَمس) آشنا شده و آن ها را تشخیص دهد. 4- با تعریف «برهان»، اهمیت و انواع آن؛«برهان لمّی و برهان انّی»آشنا گردد. 5- با «جدل» و کاربرد آن آشنا شود. 6- با «خطابه» و کاربرد آن آشنا شود. . 7- با تعریف «شعر» وکاربرد آن آشنا گردد و فرق شعر منطقی و شعر ادبی را بداند.
|
سیزدهم |
مغالطه |
دانش آموز در این درس:
1- با تعریف «مغالطه» و هدف از آن آشنا گردد. 2- با چند نمونه از اقسام مغالطه آشنا شود. 3- نحوه ی تشخیص نوع مغالطه صورت گرفته در برخی از استدلال ها(از نظر صورت، ماده و یا هر دو) را فراگیرد.
|
* ظالمانهترین ظلم، غصب امتیاز مظلومیت است.
* حافظ میگوید: «اول ز تحت و فوق وجودم خبر نبود/ در مکتب غم تو چنین نکتهدان شدم.» یعنی من نخست در بیخبری محض بودم؛ اما آنچه چشم مرا و پس از آن زبان مرا به نکتهگویی باز کرد، ورودم به مکتب عشق بود. پیشتر جهان با من سخن نمیگفت و من نیز حرفی برای او نداشتم. از آن روز که مکتبم و نگاهم دیگر شد، بلبل باغ جهان شدم. پیشتر طوطی بودم و دیگران سخن در دهانم میگذاشتند. امروز که از چشماندازی دیگر جهان را میبینم، یک سینه سخن دارم. نگاه درست به هستی و انسان و زمین و آسمان، ذهن و زبان انسان را میگشاید؛ وگرنه باید طوطیوار به تکرار و تقلید قناعت کند. آن کس که از منظر درست، مینگرد، آنقدر سخن برای گفتن مییابد که به قول مولوی: یک دهان خواهد به پهنای فلک.
* دانشمندان در فیزیولوژی مغز به این نتیجه رسیدهاند که مغز انسان دو بخش دارد: کورتکس و لیمبیک. بخش اول مرکز تحلیل و بررسی علمی دادهها است و بخش دوم مرکز واکنشهای عاطفی است. هر چه انسان میشنود یا میبیند یا میخواند یا میفهمد، نخست در مرکز واکنشهای عاطفی(لیمبیک) وارد میشود و سپس به کورتکس(واکنشهای منطقی) میرود. از این رو موضع ما در برابر رخدادها و انسانهای دیگر، پیش و بیش از آنکه منطقی باشد، عاطفی است و گاهی انسان، برای تصمیمگیری عاقلانه، اول باید پا بر روی عواطف و گرایشهای غیر منطقی خود بگذارد که بسیاااار دشوار است. ظاهرا این فرایند برای بقای نسل انسان لازم بوده است؛ اما باعث شده است که تحلیل صددرصد علمی و منطقی و ریاضیوارِ اطلاعات برای انسان آسان نباشد. فقط کامپیوترها میتوانند دادهها را بدون هیچگونه گرایش عاطفی پردازش کنند. بنابراین «معرفت خالص» برای انسان امکانپذیر نیست؛ بلکه باورها و اعمال ما بیشتر معلول بخش پنهان و عاطفی مغز ماست تا محصول بخش منطقی آن.
بله؛ معرفت خالص، تقریبا ناممکن است؛ اما امتیاز بزرگ انسان، این است که میتواند در مسیر پیراستگی و خلوص معرفت، تا نهاییترین حد ممکن پیش رود.
* تقدیم به خیام:
کفری که در آن بیم و امیدی باشد
بهتر ز نمایشی که دیدی، باشد
ایمانِ تر و تازه بیاور، هرچند
لرزان چو سر شاخۀ بیدی باشد
* عقل سالم در بدن سالم است و دین سالم در جامعۀ سالم.
* تغییر رفتارهای دینی مردم، به هیچ وجه در گرو نقد قرائتهای دینی یا خرافهستیزی یا گسترش نواندیشی دینی نیست. آنچه دین و فرهنگ مردم را اصلاح میکند، اصلاح زندگی و وضعیت اقتصادی - اجتماعی آنان است. تا نظام معیشتی مردم سر و سامان نگیرد، امکان ندارد دین یا فرهنگ آنان اصلاح شود. امکان ندارد.
* شریعتی در یکی از کتابهایش میگوید در تهران مردی سادهدل زندگی میکرد که برای استحمام، به قم میرفت. استدلالش هم این بود که حمامهای عمومی قم، یک ریال ارزانتر از حمامهای تهران است! وقتی به او میگفتند هزینۀ سفر تا قم را هم حساب کن، میگفت: اون مسئلۀ دیگری است!
نیندیشیدن به هزینهها از ویژگیهای تفکر بسته و ایدئولوژیک است. در این تفکر، بزرگترین و مهمترین پیروزی، پیروزی سیاسی است؛ حتی به قیمت شکست اقتصادی، اخلاقی، فرهنگی، علمی، معنوی و گفتمانی.