مواد غذایی که پخته ی آنها سالم تر است
برای بیشتر میوه و سبزیجات درسته که خامشون سالم تره، اما نه همه شون. پختن برخی سبزیجات ساختار سخت سلولی اونا رو میشکنه و جذب مواد مغذیشون رو برای بدن راحت تر میکنه. البته این سبزیجات باید با روش درستی بپزن. کلم پیچ پخته ممکنه از کلم پیچ خام سالم تر باشه، اما اگه به روش نادرست و بیش از حد سرخ بشه دیگه سالم نیست. و اگه سالاد کلم خام رو دوست دارین پس نمیتونین در مقابل سالاد کلم پیچ بخار پز شده مقاومت کنین! پس بهتره تفکرتون درباره اینکه سبزیجات خام همیشه سالم تره رو عوض کنین.
اسفناج
پختن اسفناج توانایی بدن برای جذب مواد مغذی خارق العاده ای مثل کلسیم، آهن، منیزیم، لوتئین و آنتی اکسیدان هایی مثل بتا کاروتن (beta-carotene) افزایش میده. مثلا مقدار کلسیم اسفناج بعد از پخته شدن سه برابر میشه.
کلم پیچ
این سبزی فیبر زیادی داره، و پخته ی اون میتونه مقدار کلسترول رو پایین نگه داره. کلم پیچ خام هم اثرات کاهشی روی کلسترول داره اما نه به اندازه کلم پیچ پخته.
قارچ
قارچ پخته نه تنها یه انتخاب سالمه بلکی انتخابی امن هم هست. چند نوع قارچ هستن که با پخته شدن سالم تر میشن، مثل قارچ تکمه ای، که اگه خام سرو بشن هضمشون سخت تره. قارچ ها ساختار سلولی سختی دارن که پختن اونا باعث میشه مواد مغذی اش جذب شده و هضمشون راحت تر بشه و اگه حاوی سم باشن با پختن این سموم از بین میرن.
گوجه فرنگی
پختن گوجه فرنگی مقدار لیکوپن (lycopene) که در بدن آزاد میشه رو افزایش میده. گوجه فرنگی خام فقط حدود ۴ درصد از این آنتی اکسیدان (مرتبط با میزان ابتلای کمتر به بیماری های قلبی و سرطان) رو رها میکنه.
هویج
هویج شاید باعث نشه که توی تاریکی ببینیم اما به خاطر سطح بالای بتا کاروتن (آنتی اکسیدانی که در بدن به ویتامین A تبدیل میشه) به بهبود سلامت چشم کمک میکنه. تا حدی برای بدن سخته که هویج خام (و بتاکاروتنی که داره) رو هضم کنه. اما وقتی میپزه ساختار گیاهی سختش میشکنه و تبدیل میشه و ارزش مواد مغذی اش افزایش پیدا میکنه.
برگرفته از: ایران سان
شاید بهترین راه برای یادگیری یک زبان برنامه نویسی، نوشتن یک برنامه ابتدایی و ساده در محیط یک نرم افزار برای آشنایی با ساختار آن زبان باشد.
در آغاز عکسی از برنامه Borland C++ را نشان می دهم تا با محیط نرم افزار C++ آشنا شوید . هرچند نرم افزارهای دیگه هم در این خصوص وجود دارند مانند Visual C++ یا Turbo C++ .
برنامه ای را که در بالا می بینید سورس کد اولین برنامه ما و همچنین ابتدایی ترین ساختار برنامه C++ می باشد. قبل از هر چیز به بررسی سطحی و آشنایی اولیه با خطوط برنامه Hello world! می پردازیم :
// my first program in c++
#include
int main()
{
cout << "Hello world" ;
return 0 ;
}
// my first program in c++
این یک خط Comment یا توضیحات می باشد. در برنامه نویسی، توضیحات خطوطی هستند که کامپایل نمی شوند و فقط برای خوانایی برنامه بکار برده می شوند. در برنامه های بزرگتر و با زیاد شدن خطوط برنامه، توضیحات به فهم راحتتر برنامه برای برنامه نویس و دیگر کسانی که کد را مورد بررسی قرار می دهند کمک شایانی می نماید.
برای بوجود آوردن توضیحات در برنامه C++ از دو الگو می توان استفاده نمود :
/* my
first program
in c++ */
در C++ خطوطی که با علامت # شروع شده و در بالای برنامه قرار می گیرند خطوط فرمان به پردازشگر می باشند که در اصطلاح فایل سرآیند نامیده می شوند.
#include
از فایلهای سرآیند بعنوان کتابخانه های C++ یاد می کنند که از قبل نوشته شده اند و ما برای استفاده از برخی از توابع و روالها از آنها استفاده می کنیم . کامپایلر فقط کلمات کلیدی را می شناسد و همانطور که گفته شد برای استفاده از یک سری دستورات و توابع مانند دستورات ورودی و خروجی و ... باید از این فایلهای سرآیند استفاده نماییم و اگر استفاده نکنیم امکان برنامه نویسی بوجود نخواهد آمد که به تفصیل در آینده در مورد این فایلها و مورد استفادشان صحبت خواهیم کرد . این نکته را هم خاطر نشان می کنم که پسوند این فایلها h می باشد. در انتهای این فصل هم توضیحات تکمیلتری در این مورد آورده شده است .
int main()
این خط تعریفی برای تابع اصلی برنامه می باشد. در واقع برنامه با کامپایل از این نقطه شروع و پردازش می شود. هر برنامه C++ باید دارای تابع main() باشد. در این تابع است که بلوکها و خطوط برنامه نوشته میشود. باید گفته شود هرچند خطوطی بالاتر از تابع اصلی نوشته شده اما بخاطر داشته باشید که برنامه از این نقطه شروع خواهد شد. عبارت int به معنی integer یا اعداد یک کلمه کلیدی می باشد و برای تعریف متغیرهای از نوع صحیح بکار می رود که در ادامه آموزش برنامه نویسی بطور مفصل مورد بررسی قرار می گیرد. Main نامی برای تابع اصلی است که تغییر نمی کند و () علامتی است که در ادامه هر تابعی قرار می گیرد که توابع نیز مفصلا در ادامه مورد بحث قرار می گیرند و اطلاعات فوق جنبه آشنایی با آنها را دارد.
}
آکولاد باز در واقع شروع یک بلوک از دستورات را تعریف می کند که در این برنامه بدنه تابع اصلی (main) را در بر می گیرد و با علامت
{
یا آکولاد بسته پایان بلوک را تعیین می کنیم.
cout << "Hello world" ;
تابع cout >> در تابع سرآیند iostream در زبان C++ قرار دارد و موجب ارسال اطلاعات به خروجی و چاپ و نمایش آن بر روی مانیتور کاربر می شود. با نوشتن این دستور عبارت Hello world! برروی صفحه نمایش پس از کامپایل بدون خطای برنامه به نمایش در می آید. از علامت " " برای متغیرهای رشته ای که در اصطلاح string گفته می شوند استفاده می شود. از علامت ; نیز در انتهای هر دستور در C++ استفاده می گردد تا بوسیله آن پایان آن دستور را به پردازشگر اعلام نمود.
return 0 ;
این عبارت مقدرا صفر را به تابع در برگیرنده خود که در این مثال تابع اصلی است برمی گرداند که این مورد در مبحث توابع و انواع بازگشتی آن توضیح داده خواهد شد.
namespace
باید بگم که فضاهای نام هم در ساختار C++ نقش اساسی دارند. این فضاها مجموعه دیگری از کتابخانه های C++ می باشند که در استفاده از بعضی عناصر مانند رشته ها و ... کمک شایانی به کاربران می کنند.
فضا های نام با استفاده از الگوی زیر قابل استفاده اند و بعد از فایلهای کتابخانه ای include در برنامه قرار می گیرند که در بخش انواع یک نمونه از اونا رو استفاده مکنیم.
// using namespace std
#include
using namespace std;
int main()
{
string st = "Hello world!" ;
cout << st ;
return 0 ;
}
کد بالا را میشود به شکل دیگری هم نوشت که در اینصورت عبارت
// using namespace std
#include
#include
int main()
{
string st = "Hello world!" ;
cout << st ;
return 0 ;
}
ذکر این مطلب لازم است که متاسفانه فایل سرآیند string در محیط Borland C++ کار نمی کند .
برخی از ویژگیهای زبان C++ :
برخی از ویژگیهای دستورات C++
کلمات کلیدی در C++
auto double int struct
break else long switch
case enum register typedef
char extern return union
const float short unsigned
continue for signed void
default goto sizeof volatile
do if static while
این کلمات، کلمات کلیدی هستند و کامپایلر فقط این کلمات را می شناسد و هرآنچه غیر از کلمات کلیدی در برنامه C++ نوشته شود باید برای کامپایلر درست تعریف شود. در این بین توابعی برای گرفتن اطلاعات و یا چاپ اطلاعات و چیزهای دیگری وجود دارد که برای استفاده از آنها باید از فایل سرآیند مربوطه استفاده نماییم که از قبل نوشته شده اند مثل توابع cin, cout که توابع ورودی خروجی هستند که در فایل سرآیند iostream وجودارند و همچنین تابع getch که برای زدن یک کلید از صفحه کلید است و در فایل سرآیند conio قرار دارد .
طراحی ساختمان خوب ، ساختارهای بسیار کوچک را داخل خود پنهان می کند . این خانه در نگاه اول ، مانند
یکخانه متحرک لوکس با اندازه کامل به نظر می رسد ، اما توهم حجم بزرگ این فضا ، از ساختار موقت و چادری
شکل آن می آید . نام آن را به شکل ماهرانه ای اپرا گذاشته اند ، شاید به خاطر شباهت بصری خود به سالن
موسیقی معروف در سیدنی . محوطه های لایه بندی آن با ظاهری مدرن و پارچه هایی ضخیم، براق بوده و به
راحتی جمع و جور می شوند . فضا دارای کفی چوبی ، دو تخت خواب ، توالت ، سیستم آب سرد و گرم و
نورهای LED می باشد . همه اینها به عنوان بخشی از هسته ساختار ساخته شده اند . مصرف سوخت این
تریلر به مراتب کمتر از یک کَمپر تمام عیار است .
گفتمان حزبی
در شماره پیشین مطلب ودر یک نتیجه گیری جدی اگر بیان داشتم که گفتمان حزبی متکی بر این موضوع که اعتقاد بر ثنویت مانع از توسعه درایران می شود نمی تواند فرایند گفتمانی مناسبی برای زمان حال باشد قصدم این بود که بگویم یکی از جدیدترین دلایل عقب ماندگی ایران از کاروان تمدن و یکی از دلایل انسداد سیاسی در فعالیت های حزبی کشور محور قرار دادن مبارزه با این ثنویت در گفتمان حزبی می باشد واین نه ازآن جهت است که با ثنویت که مبنای دیکاتوری می باشد و راه را بر هر نقد و انتقادی می بندد نمی شود مبارزه کرد و یا برای حذف آن از ساختار ساسی امیدی به موفقیت نیست بلکه اعتقادم به این است که این ثنویت ناشی از توهم برآمده از عدم بکار گیری روش های علمی در درون گفتمان است زیرا در گفتمان مبتنی بر ساختار سنتی وبی توجه به نیازهای به روز و مختصات طبیعی و ذاتی شرایط قابلیت برای مانور بسیار محدود می شود و عملا خود گفتمان به منازعاتی دامن می زند که از درون حزب را ودر بیرون نهادها و علاقه مندی به حزب را تحت الشعاع قرار می دهد زیرا که در امروز ایران این استبداد نیست که باعث انسداد شده است بلکه انسداد در فراهم آمدن امکان توسعه و چرخه آزاد و سریع اطلاعات دقیقا ریشه در دو مشخصه ذاتی جامعه ایرانی دارد که عبارتند از
1- رو به نقصان گذاردن لایه روشنفکری و فرهیختگی وفربه وچاق شدن قاعده هرم اجتماعی که خود مانع اصلی در بابر هر اصلاحی می باشد
2- عدم تولید گفتمان مبتنی بر اصول و قواعد علمی که با وقوع آن عملا راه پیدایش گفتمان مستمر و اصلاحی بسته می گردد
حال اگر به این دو مشخصه مراجعه فرمایید و با تعمیم گستره آنها به سال های قبل از انقلاب بخواهید وزانت هریک از آنها را مورد بررسی قرار دهید ملاحظه خواهید نمود که در سال های قبل از انقلاب این استبداد شاهنشاهی نبود که موجب پیدایش بارقه های اولیه انقلاب و یا حتی شکل گیری جریان های روشنفکری شد بلکه واقعیت امر ریشه دراین موضوع داشت که پس از سالهای بیست و سرعت گیری تمایل به شهر نشینی پیچیدگی هایی را در نظام سیاسی بوجود آورد تا بتواند با دادن قدرت مانور و انعطاف بیشتر به حاکمیت دامنه و سرعت تغییرات حاصل از پیدایش شهر نشینی را تحت کنترل بگیرد و یا حداقل تحت مدیریت درآورد و همین امر منتهی به انعطاف هایی در نوع تعامل با خیزش طبقاتی را بر حاکمیت تحمیل نمود که از درون این تعامل کم کم افزونی قابل وصفی در لایه روشنفکری و حتی فعالیت های مربوط به آن بوجود آمد
بدنبال افزونی در لایه روشنفکری و فرهیختگی در میان لایه های موجود در میان مردم ایران مسلم بود که میل به کنده شدن از فعالیت های فردی و تمایل به انجام فعالیت های سازمان یافته و جمعی که عنوان حزب، سازمان و انجمن می یافت وبه نوعی برون داد تعامل حاکمیت با مردم برای برون رفت از تحجر و دست یابی به توسعه و تمدن مورد نظر تلقی می گردید افزایش یافت که همین موضوع عاملی شد تا تنوع وپیچیدگی در انتظارات وخواست ها بوجود بیاید خواست ها و انتظاراتی که با شکستن حصار های تشکیلاتی به مردم انتقال می یافت و جوششی را در آنها برای بررسی دقیق شرایط خود و مقایسه وارزیابی آن با آنچه که باید باشد ایجاد می نمود ودر بازگشت به میان روشنفکران به خواسته های صنفی و سیاسی بدل می گشت که حاکمیت برخی از آنها را بر می تافت و با برخی از آنها عناد می ورزید که همین امر در آنجا که برتافته می شد فضا برای تعامل جهت تغییر در گفتمان حکومت و احزاب رقیب را ایجاد می کرد و باعث تعالی درآن می شد و آنجا که حکومت عناد می ورزید و مقاومت می کرد باعث می شد تا احزاب و انجمن ها راه های دیگری را برای پایداری و اصرار بر خواست های خود جستجو نمایند که این خود منجر به تولید علم می شد که نتیجه آن ارتقاع موقعیت دانایی و تغییر در مناسبات می بودد و در نهایت مقوله ای تحت عنوان مشارکت عمومی را سر وشکل می داد که در نتیجه به همجوشی مردم و به خیابان ریختن آنها جهت انجام تغییرات بنیادیتر منتهی می گردید
پس دوستانی که فکر می کنند که در گفتمان حزبی تنها اتکا و تنها محل تجمع و هم اراده شدن اعضاء وهوادران حزب در نگاه و یافتن راه مبارزه با استبداد است بگمان من راه به اشتباه می روند ودریافت به خطا دارند زیرا که با این طرز تلقی نمی توان خیزیشی حزبی و اصلاح طلبانه را ایجاد و رهبری نمود زیرا که دراین نحله گفتمانی با تمرکز بر روی ساختاری که خود برآمده از یک خیزش عمومی و مورد موافقت بخش بزرگی از احاد ملت است ودر عین حال با گستردگی فراوانی با مردم در حال ارتباط می باشد ومی تواند قاعده هرم اجتماعی را ارتزاق نماید نمی توان به سادگی هماوردی نمود بلکه باید با اقدام به تغییراتی در نگاه به اعمال رویکردهایی در گفتمان اقدام نمود که در اثر آن لایه روشنفکر مواخذه گر و روشنگری بوجود بیاید که بتواند میان مردم و نخبه های حکومتی قرار گیرد تا بتواند با شکل علمی وفراگیر دادن به خواست های مردم انعطاف لازم را در حاکمیت برای شنیدن و به گوش گرفتن ایجاد نماید
برای این کار پیشنهاد می شود که در گفتمان حزبی که در حال تدوین در حزب اراده ملت ایران است موارد و مسائلی چون
1- ضعف ساختاری فرهنگ سیاسی ایران
2- ضعف در ساختار شهر گرایی ومغفول ماندن توجه به ساختار شهری
3- فقر ریشه ای سواد سیاسی و کار بنیادین در این عرصه
4- فقدان شبکه گسترده ووسیع ارتباطی با آشنایی به اخلاق حرفه ای
5- ضعف ساختاری در نگاه دولت به فعالیت سیاسی و حمایت جدی ازآن
مورد توجه و واکاوی قرار گیرد و برای هریک از تاثیراتی که این موارد در انسداد سیاسی در ایران دارند توضیحات عمیق و گسترده ای داده شود واینگونه نباشد که همه گناه ها به گردن استبداد و انسداد ناشی از بی میلی مستبد در پیدایش ودوام تغییر گذارده شود
من باور دارم که آن چیزی که در ایران امروز و تحت عنوان استبداد شناسایی ومورد تفسیر قرار می گیرد نمی تواند دقیقا همسان با تعریفی باشد که از استبداد داده می شود زیرا که در کلیت ساختار حکومتی موجود در ایران نه تنها میل و مبارزه برای بستن تمام راه های تعامل وجود ندارد ویا حکومت سعی نمی کند که مانع از شکل گیری مطالبات علمی گردد بلکه خود حکومت بدلیل تراز ذاتی خود با انقلاب و ایدئولوژی خاصی که به باهم بودن و انجام کارهای جمعی ارزش و بها می دهد تلاش می کند که به نوعی در مسیر اصلاح قدم بردارد اما اگر گفتمانی را نیاز است که این خواست عملیاتی شود و عمومی گردد ناشی ازآن است که راه ارتباط بین روشنفکران و فرهیختگان که به نوعی محلل برای دولتمردان می باشند بسته شده است و همین انسداد باعث گردیده تا روز بروز از ضخامت لایه متوسل به علم و فکر برای تغییر کاسته شود وراه تعامل بین حکومت و مردم محدود و نازکتر گردد
ادامه دارد