هرجا باشی دنبالت می گرده چشمای من
میدونی عشقت شده تمومه دنیای من
عاشقت شدم
میخوام که تو باشی
بدجوری بسته شدی
به نفسم
عاشق میمونم تا همیشه
تا ته دنیا عشق من کم نمیشه
عاشق میمونم تا همیشه
تا ته دنیا عشق من کم نمیشه
صاف و سادست اما فوق العادست دنیای تو
تو جون ِ منی تنها نذار این دیوونه رو
عشقمو بردار تو قلبت نگه دار
اگه تو دوستم داری ، به روت بیار..
عاشق میمونم تا همیشه
تا ته دنیا عشق من کم نمیشه
عاشق میمونم تا همیشه
تا ته دنیا عشق من کم نمیشه
عاشق میمونم تا همیشه
تا ته دنیا عشق من کم نمیشه
عاشق میمونم تا همیشه
تا ته دنیا عشق من کم نمیشه..
پنجره را دوست دارم! حس امید می دهد و رهایی. راهی برای تماشای آسمان. می توان آدم هایی که آن پایین راه می روند را زیر نظر گرفت و برای تک تکشان آرزوهای قشنگ زمزمه کرد، می توان ماشین ها را شمرد و بازی بچه ها را تماشا کرد. می شود دنبال بچه گربه ای گشت که صدایش همیشه عصرها از پشت پنجره می آید. فکر کنم خانه اش همین حوالی باشد! از طریق پنجره، حتی می توان آدم ها را شناخت. می توان فهمید کسی که در خانه ی دوم طبقه سوم آپارتمان روبه رو زندگی می کند روح لطیفی دارد چرا که پشت پنجره ی خانه اش پر از گلدان های زیباست... و همسایه کناری شان نوزاد زیر شش ماه دارد چون همیشه روی بند تراس شان پر از لباس های نیم وجبی ست و همسایه پایینی شان خیلی مذهبی ست که همیشه چادر گل ریز سورمه ای سر می کند و کیپ رویش را می گیرد و می آید از تراس چیزی بر میدارد و زود می رود... پنجره را دوست دارم، روزنه ایست از دنیای خاکی و خانه های کوچولو به آسمان پهناور شب، می توان شب ها ستاره ها را شمرد و با ماه هم زبانی کرد. اگر خانه ام پنجره نداشت لابد صدای زیارت آل یاسین جمعه عصرهای حرم شهدا به گوشم نمی رسید. حالا که هست خوشحالم که می توانم هر سحر با صدای اذانی که از پنجره سر می خورد داخل اتاق، چشم هایم را باز کنم و به خدا سلام دهم...
خداحافظ پاییز من ...
خداحافظ ای شعر شب های روشن
خداحافظ ای قصه ی عاشقانه
خداحافظ ای آبی روشن عشق
خداحافظ ای عطر شعر شبانه
خداحافظ ای همنشین همیشه
خداحافظ ای داغ بردل نشسته
تو تنها نمیمونی ای مانده بی من
تو را می سپارم به دل های خسته
تو را می سپارم به مینای مهتاب
تو را می سپارم به دامان دریا
اگر شب نشینم اگر شب شکسته
تو را می سپارم به رویای فردا
به شمع می سپارم تو را تا نسوزد
به دل می سپارم تو را تا نمیرد
اگر چشمه ی واژه از غم نخشکد
اگر روزگار این صدا را نگیرد
خداحافظ ای برگ وبار دل من
خداحافظ ای سایه سار همیشه
اگر سبز رفتی اگر زرد ماندم
خداحافظ ای نو بهار همیشه
1ـ همیشه در ردیفهای جلو بنشینید
2ـ نگاه کردن به چشمان دیگران را تمرین کنید.
عدم نگاه به دیگران 2معنا دارد:
الف: احساس گناه در برابر او
ب:احساس ضعف وناتوانی در برابر او
3ـ سرعت راه رفتنتان را 25%تندتر کنید.حرکات بدن نتیجه واکنش ذهن است. آدمهای با اعتماد به نفس راه رفتنشان کمی شبیه به دویدن است,انگار به جای مهمی می روندو یا کار مهمی دارند.این تکنیک را بکار ببریدتا نگرش محیط خارجی نسبت به شما تغییر کند.
4 ـ بلند وجدی حرف بزنید.
5ـ هنگام دست دادن جدی باشید.
6ـ در جمع نظر بدهید.
7ـ خندان باشید.لبخند شما بهترین دارو برای کمبود اعتماد به نفس است.
توصیه های دیگر:
1ـ سعی کنید همیشه بهترین لباسها را بپوشید.
2ـ در هر مکالمه تلفنی خود را معرفی کنید.
3ـ در برابر هر کاری که برایتان انجام می دهند لفظ متشکرم را بکار ببرید.
4ـ مقتدرانه,افراشته و با گامهای بلند و تند راه بروید.
5ـ هیچگاه خود را با دیگران مقایسه نکنید.
6ـ همیشه با زبان مثبت با دیگران هم صحبت شوید
برگرفته از وبلاگ:http://bmik.blogfa.com