همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

بعد از زلزله آیا اتشفشان هم فوران خواهد کرد؟!

به گزارش مورموری خبر ، روستای بربیجه از توابع بخش موسیان شهرستان دهلران می باشد که مسافت آن تا شهر دهلران 20کیلومتر می باشد و مدتی است که در 3کیلومتری این روستا ، قسمتی از زمین فرو رفته است و شیارهایی بوجود امده است که از داخل این شیارها، دود بلند می شود و اگر چوب و یا احیانا کاغذ در داخل این شیارها قرار گرفته بشود بلافاصله آتش می گیرد . بوی این دود شبیه به بوی گوگرد می باشد و اگر چند دقیقه ای در این محل اتراق نمایید خودبخود بوی گوگرد می گیری و دچار سردرد می شوید

جنس منطقه یادشده رس و نمناک می باشد و از جاهایی که دود بلند می شود کاملا داغ می باشد و زیر زمین سست و گداخته شده می باشد و در بعضی جاها مواد زرد رنگ نمایان شده است و شبها حالت قرمزی خود را بیشتر نشان می دهد

به قول ساکنین این روستا کارشناسانی از این منطقه دیدن نموده اند و در این مورد اظهار نظر چندانی بعمل نیاورند ولی با این وجود با نوارهای زرد رنگ خطر آنرا مشخص نموده اند .

 

 

روستای دشتی در شب و روز اربعین امام حسین(ع) عزادار بود / مراسم بیست و هشتم ماه صفر ....

روستای دشتی در شب و روز اربعین امام حسین(ع) عزادار بود /  مراسم بیست و هشتم  ماه صفر ....

غلامحسین عیالبار: مردم ولایتمدار روستای دشتی اسماعیل خانی از توابع بخش آب پخش در شب و روز اربعین حسینی عزادار بود.

عزاداران حسینی در شب و روز اربعین امام حسین(ع) و یاران با وفایش با اجتماع در زیر بیرق اباعبدالله الحسین(ع) در مسجد ولی عصر(عج) و حسینیه فاطمه الزهراء (س) شور و دلدادگی خود را با زمزمه زیارت عاشورا و زیارت اربعین، عزاداری و سینه زنی، سخنرانی و اقامه نماز ظهر و عصر به جماعت به امامت حجه الاسلام حامد معین روحانی مستقر در روستا به نمایش گذاشتند.

لازم بذکر است، مراسم اربعین امام حسین(ع) ویژه برادران در مسجد و خواهران نیز در حسینیه بطور جداگانه برگزار شد.

ناگفته نماند، مراسم دهه سوم ماه صفر روستا با زیارت عاشورا، سخنرانی و عزاداری هر شب از ساعت هشت شروع می شود و در جمعه آخر ماه صفر دعای ندبه همراه با صبحانه بعد از نماز جماعت صبح و عزاداری روز 28 ماه صفر زنجیرزنی و سخنرانی و سینه زنی و سوگواران در این روز پر از غم و اندوه بعد از اقامه نماز ظهر و عصر برادران در مسجد ولی عصر(عج) و خواهران در حسینیه فاطمه الزهراء (س) در کنار هم به پای سفره طعام نذری نذورات جمع آوری شده خواهند نشست.

زائران اربعین حسینی روستای دشتی اسماعیل خانی باز گشتند

غلامحسین عیالبار: زائران اربعین حسینی روستای دشتی اسماعیل خانی از توابع بخش آب پخش که به نمایندگی از مردم روستا شرکت در مراسم اربعین امام حسین(ع) و یاران با وفایش و نایب الزیاره مردم روستا از  حرم امام حسین و واصحابش باشند و تجدید پیمان با این امام همام رفته بودند از سفر زیارت مرقد مطهر امام حسین(ع) و برادرش حضرت ابوافضل العباس(ع) و اصحاب با وفایش در مؤرخ 23/9/1393 به روستا بازگشتند.

چیله گئجه سی

شب یلدا که در زبان شیرین خودمون چیله گئجه سی می گوییم، یکی از مراسمی است که در روستای شنگل آباد مثل مناطق دیگر آذربایجان شرقی برپا می شود. در این شب مردم روستا با جمع شدن در منزل یکی از اقوام -معمولا بزرگ فامیل- سعی می کنند این طولانی ترین شب سال را  به بهترین شکل ممکن بگذرانند. معمولا وقتی عده ای دور هم جمع می شوند یکی از سرگرمی هایشان خوردن تنقلات و میوه است... که البته در بین خوراکی های این شب «چیله قاپیزی» از اهمیت بسزایی برخوردار است! و در واقع سمبل این شب به شمار می رود.

در این شب رسم بر این است که برای نامزدها «خوانچه» می برند. به این صورت که عده ای از فامیل در خانه پدر داماد جمع می شوند و هدایایی را نیز با خود می برند. این هدایا و هدایایی که خانواده داماد تدارک دیده اند را به همراه میوه، شیرینی، آجیل و البته «چیله قارپیزی» در طبق هایی قرار می دهند و به خانه عروس می برند.

بنده مختصری درباره این شب نوشتم... اما خوشحال می شوم هم روستایی های عزیز نیز نظر خود را درباره این شب بیان کنند و به رسومات دیگری که مختص این شب است اشاره کنند... اگر خاطره ای دارند برایمان تعریف کنند... یا حتی اگر برایشان مقدور است تصاویری از مراسم شب یلدای روستا تو وبلاگ قرار بدن...

داستان مش حسن و کره الاغ کدخدا...

روزی روزگاری در یکی از روستا ها کدخدای زندگی می کرد که همیشه به مردم دیگه زور می گفت و از اون ها سوءاستفاده می کرد و هیچ خدایی رو بنده نبود.

از قضا توی این روستا مش حسنی زندگی می کرد که یک باغ سرسبز میوه داشت. اما کدخدای زور گو بخاطر اینکه چاه آب دستش بود، آب باغ مش حسن رو بسته بود.

مش حسن برای اینکه راه حلی برای این مشکل پیدا کنه رفت پیش ناخدای باهوشی که توی اون روستا زندگی می کرد و ناخدا گفت بهتره تو باغ خودت چاه بکنی و محتاج کدخدای زورگو نشی.

اما مش حسن که حال و حوصله این کارهارو نداشت و می‌خواست هرچه زودتر به آب برسه به حرف ناخدای باتجربه و باهوش گوش نداد و رفت پیش کدخدای زورگو.

کدخدا که خودش باغ داشت و نمی خواست مش حسن رو دستش بلند بشه به مش حسن گفت مشکلی نیست اما دیگه نباید فلان میوه ها رو توی باغت داشته باشی و مش حسن هم قبول کرد.

 داستان مش حسن و کره الاغ کدخدا

اما کدخدای زورگو بیشتر طمع می کرد و هربار میوه دیگه ای رو هم حذف می کرد. تاجایی که به مش حسن فقط اجازه کاشت کلم و هویج سبزیجات رو داد و گفت به این شرط که این کره الاغ من هروقت که از کنار باغ تو رد شد باید بهش اجازه بدی تا از سبزیجات باغت بخوره.

اما این کره الاغ چموش هروقت از کنار باغ مش حسن رد می شد کلی از سبزیجات باغ مش حسن رو می خورد تا جایی که حتی همون سبزیجات هم دیگه چیزی ازش نموند و مش حسن به خودش گفت ای کاش به حرف ناخدا گوش می دادم...

این بود کل حقیقت مذاکره مش حسن با کدخدای زورگو. تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل...

پ,ن : اگر به لحن صحبت های کشورهای مذاکره کننده قبل از فتنه 88 بر گردیم می بینیم که برد دست ما بود و اون ها به دنبال ما بودن اما بخاطر خیانت چند نفر همه چیز عوض شد. حالا هم به نوعی همه ما فریب خوردیم. نتیجه مذاکرات هرچیزی که باشه و فرض مثال تحریم ها برداشته هم بشه، ما از طریق حقوق بشر بدترین تحریم هارو متحمل خواهیم شد...

منبع:معبر سایبری فندرسک